خبرگزاری مهر - گروه استانها- پروین قادری دانشمند: در طول تاریخ در ایران به مراسمی بر می خوریم که اغلب جنبه نمایشی داشته و در این نمایشها از گریم با صورتک استفاده می شود که در این میان یکی از مراسم سنتی ایران «کوسه بر نشستن» یا «کوسه گردی» نام دارد که ریشه آن را در دوران ساسانی یا پیش از این خاندان می توان یافت.
نقش اصلی این مراسم را «کوسه» که شخصیتی پیام آور نوروز، شادی، بهار و زندگی دوباره است به عهده دارد و مردم قدم او را برای خود پرشگون میدانستند.
این مراسم طی زمان تغییراتی کرده و امروزه در بعضی از نقاط ایران با نامهای گوناگون مانند کوسه، کوسا، کوسا چوپانان، کوسه گلین، کوسه گلدی اجرا میشود.
اجرا کنندگان این مراسم کوسه، زن کوسه و همراهان هستند و تعداد همراهان در اغلب نقاط متفاوت است به طوری که در بعضی از نقاط دو کوسه و یا دو زن کوسه مشاهده میشود.
اجرای مراسم کوسهگردی توأم با رقص و آواز و همیشه همراه با سازچی است
در این نمایش از گریم یا صورتک استفاده می شود و اجرای مراسم کوسه گردی توأم با رقص و آواز و همیشه همراه با سازچی است.
در همدان قدیم نیز هر ساله هنگامی که کوه الوند پس از گذراندن روزهای سرد و طاقت فرسای پاییز و زمستان با شنیدن صدای پای بهار، آرام آرام دامنه سپید پوش و یخ بسته خود را به دامن پرگل طبیعت می سپرد و جای زخم سرمای سخت زمستان آن را چمنهای تازه روئیده و سبز بهاری التیام می بخشید، این مراسم به اجرا در می آمد.
پر واضح است که پیشینه درخشان فرهنگی، روحیه شاد و طنز پردازانه اهالی، مهاجرپذیری منطقه و تنوع ایلات و اقوام ایرانی در نواحی اطراف شهر همدان سبب پیدایش گونه های زیبا، ژرف و نابی از سنت های ماندگار اجتماعی در این منطقه بوده و آیینه ای تمام نما از زندگی ایرانی در سوگ ها و سرورها را به دست داده است به طوری که از جمله آنها سنت و مراسم و کوسه گلین است که این روزها کمتر نامی از آن وجود دارد.
«کوسه گلین» پیام آور شادی در همدان
بر اساس این سنت قدیمی، دست افشانی، پایکوبی و ترانه خوانی کوسه گلین که با جامه ای سرخ، کلاه بوقی و چهره سیاه کرده و زنگوله به پا در خانه ها می رفت از آیین های مردم همدان در سال نو بوده که در این آیین همدانی ها بخشیدن پول و شیرینی را به نوروز خوان یا کوسه گلین خوش شگون می دانستند.
در این مراسم که یکی از مراسم جالب سنتی در روزهای عید بوده است، کوسه و کوسه زن در نقش زن و شوهر چوپان ظاهر میشدند و با ساز و دهل از روستاها به راه میافتادند و به شهر میآمدند.
روی لباس نمدی کوسه تعدادی منگوله دوخته شده بود که به اطراف آویزان بود و چوب بلندی در دست داشت که یک سر آن برجسته بود و به آن «قورچنگ» میگفتند.
زن کوسه نیز روی لباس نمدی خود یک دامن کوتاه از چیت رنگارنگ میپوشید که به این دامن پرچین، «تنبانقری» یا به گویش محلی «تومن قری» میگفتند.
کوسه و زنش با ساز و دهل وارد شهر میشوند و تعدادی بچهها به دنبال آنها راه میافتادند؛ آنها به هر خانهای که درش باز بود وارد میشدند و معمولاً وارد خانه اعیان و اشراف میشدند و در محوطه حیاط شروع به حرکات جالب و خندهدار و رقص و پایکوبی میکردند و صاحبخانهها نیز در حد وسع و طبع خود کمکی نقدی یا جنسی به آنها میدادند به طوری که کوسه و زن کوسه همچون حاجی فیروز پیامآوران شادی نوروزی و بهار بودند.
بررسی کتاب ها و نوشته های مورخان همدانی نشان دهنده آنست که سنت کوسه گلین در برخی از مناطق همدان رنگ و بوی بیشتری داشته و این سنت قدیمی به نام مردمان این مناطق ثبت شده است.
کوسه گلین در حیدره و شورین همدان نامدار است
و اما کوسه در حیدره شهر همدان به شکلی دیگر آراسته می شده به نحوی که کوسه کلاهی بر سر می گذاشته که تا سر شانهاش میرسیده است.
کوسه برای خود ابرو و ریش مصنوعی میگذاشته و یک بینی از جنس نمد دو شاخ هم از جنس چوب جارو برای خود تهیه می کرده است و با این شکل و شمایل به اجرای آیین می پرداخته است.
کوسه در شورین همدان نیز شکل و ظاهر مخصوص خود را داشته است و در این منطقه کوسه کلاهی نمدی میگذاشته و دور آن را دستمال میبسته و با دو شاخ از جارو و درست وسط کلاه دم روباهی متصل میکرده است.
در توضیح کوسه گلدی در شهرستان ملایر نیز آمده است: کوسه کلاهی بوقی میگذارد که دم آن به نیممتر میرسد و زنگی هم به نوک آن آویزان میکند به طوری که تعدادی زنگوله و پولکهای رنگارنگ نیز بر آن دوخته است.
آیین های نمایشی میراث معنوی کشور هستند
آنچه مسلم است اینکه ایران و به خصوص استان همدان از زاویه میراث معنوی بسیار غنی است و از جمله میراث معنوی، نمایشهای آیینی و سنتی است که برخی از این نمایشها، نمایشهای شادیآور و نشاطبخش هستند که در جشنهای مربوط به زندگی شبانی و کشاورزی، از دیرباز تا کنون برگزار میشدند و میشوند و برخی نیز نمایشهایی هستند که در حالات غم و اندوه و سوگواری به اجرا در میآمدند و کماکان نیز اجرا میشوند.
در هر صورت، در هر یک از این نمایشها، نشانههایی از اعتقادات و باورهای مردم، اسطورهها و آیینهای مربوط به دفع شر و بلا و بیماری و اهدا فدیه و قربانی دیده میشود که ما امروز از آنها به عنوان میراث معنوی و میراث شفاهی فرهنگ ایرانی نام میبریم.
نظر شما