به گزارش خبرنگار مهر، سعيد حاجيميري در مورد ويژگيهاي فيلمي كه به عنوان نماينده ايران به اسكار ميرود چنين نظر ميدهد: "اين يك بحث كارشناسي است نه يك بحث نظري. بايد اول ببينيم از اسكار چه ميخواهيم. شهرت و اعتبار بينالمللي كه با برگزيده شدن فيلممان به دست مي آوريم؟ قاعدتاً همه دنبال استاندارد فرهنگي و بينالمللي از اسكار نيستيم. بايد به اين فكر كنيم كه چطور ميتوانيم در اسكار برنده شويم. هر آنچه باعث شود شانس برنده شدن ايران بالاتر برود، مقبول و پسنديده است."
اين تهيهكننده سينما با تشبيه رويدادهاي جهاني مانند اسكار به بازيهاي جام جهاني فوتبال اضافه ميكند: "درست مانند يك بازي فوتبال است، من نميتوانم بگويم براي قهرمان شدن در جام جهاني بايد مربي خارجي داشته باشيم يا نه. البته به عنوان يك فرهنگي ترجيح ميدهم مربي ايراني باشد، ولي اگر مربي ايراني باعث شود رتبه نياوريم خوب نيست و بالعكس. در واقع ملاك خوشايند من نيست."
حاجيميري در مورد ساختار كلي سينماي ايران ميگويد: "آيا روند طبيعي و ساختار سينماي ايران طوري طراحي شده كه همه آثار توليدي اش فيلمهايي قومي، ديني، فاخر و باتكنيك و بامخاطب باشند؟ اگر اينطور بود قطعاً ميگفتيم فيلمي بايد به اسكار برود كه فرهنگ، اعتقادات و حيثيت ما را نمايندگي كند. در اين صورت شانس برنده شدن ما هم بيشتر ميشود و پرچم پرافتخار جمهوري اسلامي بر نوك قله سينماي امريكا قرار ميگيرد."
اين سينماگر ايراني ادامه ميدهد: "اما در سينماي فعليمان بايد فقط منتظر ابتكارات فردي باشيم. يكسري افراد در سينماي ما هستند كه اگر شخصاً تصميم بگيرند كار خوبي انجام دهند، سينماي ايران تا مدتي سربلند ميشود. ولي اگر به هر دليلي اين كار را نكنند، روند طبيعي سينماي ايران بازتوليد نميكند و جاي خالي آنها پر نميشود."
وي با مقايسه اين ساختار با سينماي امريكا اضافه ميكند: "دانشكده سينمايي معروف امريكا UCLA مرتب كاپولا، اسپيلبرگ و كوبريك بيرون ميدهد و هر كدام هم كه روزي نباشند ديگري جايش را ميگيرد. اين همان روند و نظامي است كه در ايران وجود ندارد. موفقيت حاتميكيا، مجيدي يا ميركريمي مديون ابتكارات فردي آنهاست نه نتيجه روند طبيعي سينماي ايران."
حاجيميري در مورد انتخاب فيلم "كافه ترانزيت" براي نمايندگي ايران در اسكار 2007 ميگويد: "فيلم "كافه ترانزيت" هم اتفاقي از اين جنس است و يك هيئت انتخاب فيلم را مناسب تشخيص دادند كه قابل احترام هم هست. اتهامي كه به اين فيلم ميزنند كه چرك و سياه است و فقر و بدبختي را نشان ميدهد، درست نيست."
وي ادامه ميدهد: "در سينماي تمام دنيا حتي امريكا هم فقر و بدبختي نشان داده ميشود. "كافه ترانزيت" درباره دنياي مجازي خود حرف ميزند نه همه جامعه ايراني. به نظر من مسئله فيلم فقر هم نيست، بلكه يك سنت را مورد بررسي قرار ميدهد. معمولاً در جوامعي كه ضوابط اقتصادي ضعيفي حاكم است، سنتها قويتر عمل ميكنند."
وي در پايان ميافزايد: "به نظر من اين اتهام قشنگي نيست كه به فيلم وارد ميشود. نه اينكه من "كافه ترانزيت" را خيلي دوست داشته باشم، ولي مستحق بعضي از اين حرفها هم نيست. اين اتهام ميتواند به هر فيلم ايراني وارد شود. همه اين فيلمها را سينماي ايران توليد ميكند و بايد پاي خوب و بدش بايستد. "كافه ترانزيت" فيلمي شريف است و سياهنمايي به آن مفهوم ندارد، فقط به اين بهانه كه لوكيشن فيلم قهوهخانه كنار جاده است و آدمها پي مبالغ جزئي هستند، نميتواند به معناي ترويج فقر باشد."
/ ارزيابي سينماگران از حضور سينماي ايران در اسكار / سعيد حاجيميري در گفتگو با مهر:
سينماي ايران سينماي حادثهها و استثناهاست

سينماي ما سينماي حادثهها و استثناهاست. سينماي بي در و پيكري كه چون هيچ چيزش قابل پيشبيني نيست، اتفاقات خوب و حيرتآوري هم در آن ميافتد، ولي مشكل ما اين است كه ترجيح ميدهيم اين اتفاقات در سينمايمان نيفتد، ولي در عوض قابل پيشبيني و نظاممند باشد.
نظر شما