پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۲۴ مهر ۱۳۸۵، ۹:۰۱

تقوا و اثرات آن از نگاه امام علي (ع)

تقوا و اثرات آن از نگاه امام علي (ع)

خبرگزاري مهر- گروه دين و انديشه : يكي از مهمترين آموزه هاي اديان - و بخصوص دين اسلام - تقوا است. اين مقال در صدد است اين مفهوم مهم ديني و معنوي را در انديشه هاي امام علي (ع) بررسي كند.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، تقوي به معناي ترسيدن از حق تعالي است و در لغت به معني اتقا و پرهيزكاري است و اتخاذ وقايت است اصطلاحا دوري كردن از عقوبت حق است به واسطه انجام طاعات حق. البته برخي بر آنند كه تقوي احتراز از محرمات است. اما بايد گفت كه تقوي به معناي ترسيدن انسان از خداوند و پرهيز از بدي و محرمات براي نزديكي به خداست همچنان كه در قرآن آمده است: «ان الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون»

تقوي از مهمترين ابعاد زندگي امام علي (ع) است به طوري كه ايشان درميان شيعيان به " امام المتقين" خوانده مي شود. اساسي بودن تقوي دروجود امام علي (ع) در تاريخ نيزبه اثبات رسيده است. اكثر گروههاي تقوي گرايانه يعني عرفا و صوفيان سر آغاز سلسله حركت خويش را به امام علي (ع) نسبت مي دهند ونهايت و غايت مقام و رتبه عرفاني خود را در جايگاه ايشان مي بينند. مرتبه تقوي و پرهيزكاري امام علي (ع) تا حدي است كه برخي از پيروان افراطي ايشان مقامي غير انساني براي ايشان متصور شده اند كه البته اين مسئله جدا از انحراف عقيدتي ناشي ازتقوي وخداترسي متعالي ايشان مي باشد.

بايد در نظر داشت كه تقوي در وجود امام علي (ع) عنصري دو بعدي است، يعني هم ترس از خداوند متعال وهم پرهيزكاري عارفانه ايشان دراموردنيوي به منظورپاكي نفس وارتقاء روحي ومعنوي وجود خويش. تقوي ازمنظر امام علي (ع) بنا بر گواهي  كلام ايشان درنهج البلاغه نيرويي روحي، مقدس و متعالي است كه منشاء كشش ها و گريزي هايي مي گردد؛ كشش حركت به سوي ارزشهاي معنوي و خداجويانه و گريز و جدا شدن از پستي ها و آلودگي هاي مادي.

 درمحضر امام علي (ع) تقوي فقط يك تلاش معنوي نيست بلكه حالتي است كه به روح انسان شخصيت وقدرت مي دهد و آدمي را مسلط برخويش ومالك خود مي نمايد. بدين مفهوم است كه ايشان درخطبه 157 در باب ضرورت تقوي و خودسازي ميفرمايد: اي بندگان خدا بدانيد كه تقوا، دژي محكم و شكست ناپذير است اما هرزگي وگناه خانه اي درحال فروريختن وخوار كننده است كه از ساكنان خود دفاع نخواهد كرد و كسي كه بدان پناه برد، درامان نيست.

آگاه باشيد با پرهيزكاري ريشه هاي گناهان را ميتوان بريد وبا يقين مي توان به برترين جايگاه معنوي دسترسي پيدا كرد.

اي بندگان خدا، خدارا، خدارا، در حق نفس خويش كه از همه چيز نزد شما گرامي تر و دوست داشتني تر است، پروا كنيد همانا خدا راه حق را براي شما آكار كرده وجاده هاي آنرا روشن نگاه داشت. پس يا شقاوت دامنگير شما يا رستگاري جاويدان در انتظار شماست.

امام علي (ع) تقوي را مظهر خدا ترسي وخود سازي مي داند. درمكتب ايشان تقوي حركت كردن به سوي خدا و پاي بند نشدن به دنيا است. تقوي حفاظ، پناهگاه ومصونيتي است كه انسان را ازدنياي حيواني جدا مي كند. از اين منظر تقوي زنجير، زندان يا محدوديت نيست.

امام علي (ع) در توصيف خود از دنيا بر اين عقيده است كه جهان مادي با توجه به عنصر گناه پر از خطرات تهديدها و لغزشها است. انسان درخطر هواپرستي، نفي نيست بي بند و بار، لغزش ها و گناهان زباني و رفتاري بسيار است. فلذا تنها محفل و مامني كه امنيت وجودي متعالي انسان را تضمين مي كند، پناهگاه تقوي است. تقوي مايه اصلي رهايي آزادي وامنيت وجود متعالي براي انسان است كه درنهج البلاغه آمده است  همانا تقوي كليد درستي و توشه قيامت و آزادي از هر بندگي ونجات از هر تباهي است.

گذشته از اثرات فردي تقوي كه باعث رهايي انسان ازتن دادن به بندگي حقارت واسارت به خاطر راحتي ها و هوسهاي مادي است تقوي باعث آزادي اجتماعي وارتقاء روح آزادي طلبانه انسان مي شود. وقتي كه انسان از پاي بندي به خود رهايي يابد به طور قطع هيچ دليلي براي پاي بندي به اسارت هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي دنيا وجود ندارد.

آزادي روحي و معنوي انسان آن را از استبداد سلطه وحقارت ديگران نيز رها مي كند. زيرا تقوي باعث بصيرت، آگاهي و شعور اجتماعي و سياسي انسان مي شود و به او قدرت ايستادن در برابر زور، سختي ها ومشكلات دنيا را مي دهد. تقوي در خدمتي متقابل نگبهان انسان است و انسان نگهدارنده تقوي و متعهد به آن. آنچه در تقوي اصلي مهم است تداوم آن است. اينكه غفلت براي يك لحظه هم مي تواند موجب جدايي از تقوي شود. پس تقوي مسئله اي پايدار و مداوم است و هميشه روزگار آدمي براي ماندن در جايگاه آزادي، بصيرت، شعور و مصونيت به آن نيازمند است.

کد خبر 394196

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha