پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

یادداشت؛

نیهیلیسم و اهتمام به همدیگر

نیهیلیسم و اهتمام به همدیگر

معنای حقیقی وقف در ادیان در رابطه با انسان و شیوه زیست او با دیگری و خلق یکدیگر و اهتمام به همدیگر بود که آن امروز کمرنگ شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از سید جواد میری است که در ادامه می خوانید؛

نمی خواهم تعاریف گوناگونی که درباره نیهیلیسم وجود دارد را در اینجا مطرح کنم و حتی فرصت نیست که تاریخچه این مفهوم را در اینجا بیان کنم. البته دغدغه اصلیم از مطرح کردن این بحث صرف طرح یک مسئله فلسفی نیست بل میخواهم نیهیلیسم را در رابطه با امر اجتماعی مطرح کنم و آنچنانکه در ربطش با دیگری ظهور میکند. به عبارت دیگر، من با بسیاری از افراد جوان که در جامعه امروزی ایران زندگی میکنند مواجهه شدم که دائما از ظهور امر پوچ و فرمی از نیهیلیسم سخن میگویند و از گسترش فغان آور آن مینالند.

به نظر من، این امر ذهنی نیست ولی ابعادی دارد که اگر به آن توجه نشود و از آن غافل باشیم انسان را از هستی ساقط میکند. ببینید، انسان موجودی است که وجودش در رابطه با دیگری و همدیگر و یکدیگر بسط پیدا میکند. جامعه شناسان از امری به نام "اجتماع" سخن میگویند که دارای لایه های متفاوتی است و این لایه ها در نهادهای مختلف خود را بروز میدهد؛ مانند خانواده، محله، مدرسه، دانشگاه، دولت، و و و. تقویت هر کدام از این نهادها و ملازمت همگی آنها با هم موجب تحکیم امر اجتماعی میگردد.

البته ممکن است در جامعه ای این امر اجتماعی دچار آسیب گردد و ملازمت ها به حداقل برسد و تضعیف آنها منجر به نحیف شدن انسان و رابطه هایش گردد. در چنین وضعیتی چه باید کرد؟ آیا این حالت فروپاشیدگی خود به نوعی از نیهیلیسم دامن نخواهد زد؟ به باور من، همانطور که وجود مشکک است احساس یا دریافت نیهیلیسم نیز دارای مراتب است و مرتبه ی از «امر پوچ» ربط وثیقی با وضعیت جامعه دارد. به زبان دیگر، جامعه ضعیف و مناسبات غیر انسانی و معادلات ضد انسانی میتواند به فرمی از نیهیلیسم دامن بزند.

جامعه ایران نیز از این امر مستثنی نیست. پس در چنین وضعیتی چه باید کرد؟ به نظر من، اهتمام، نه تنها به دیگری، بل به همدیگر و خویش را وقف همدیگر نمودن می تواند گامی به سوی دگرگون کردن مناسبات غیر انسانی باشد. به عنوان مثال، اهتمام به امور فرزندان و والدین و خانواده، اهتمام به دیگرانی که ضعیف واقع شدن و توان اداره خویش را ندارند، اهتمام به امر اجتماعی در ابعاد گوناگون آن و به اندازه وسع خویش و سر آخر ایجاد شبکه های انسانی که بی شک معنا در ظروفی خلق میشوند که دیگری حضور دارد و ما به همدیگر اهتمام میورزیم.

به زبان دیگر، ظهور نیهیلسیم همزاد بی-اهتمامی می تواند باشد و برای عبور از آن تولد مفهوم «وقف کردن» باید مد نظر قرار گیرد. امروزه وقتی مفهوم وقف به میان میآید عموما اذهان به سمت اشیاء میرود؛ زیرا معمولا زمین یا خانه یا ملک را وقف میکنند و سازمانی برای مدیریت این مسائل با نام اوقاف وجود دارد. در حالیکه، معنای حقیقی وقف در ادیان ربطی در درجه اول به سازمان اوقاف و مدیریت اشیاء نداشت بل در رابطه با انسان و شیوه زیست او با دیگری و خلق یکدیگر و اهتمام به همدیگر بود که آن امروز کمرنگ شده است و به موازات آن ظهور حالات نیهیلیستی در جامعه انسانی، به صورت عام، و جامعه ایران به صورت خاص.

کد خبر 3943284

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha