۲۸ مهر ۱۳۸۵، ۱۶:۱۳

/ يادي از پروين اعتصامي /

همتي اي خواهران تا فرصت كوشيدن است

همتي اي خواهران تا فرصت كوشيدن است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : يكصدمين سال تولد " پروين اعتصامي " از بانوان شاعر و سخندان ايراني در پيش است ، آنچه مي خوانيد نكاتي درباره اين شاعره ايراني به روايت معاصران اوست .

به گزارش خبرنگار مهر ، « ابوالفتح اعتصامي » درباره پروين اعتصامي مي گويد : از ابتدا طفلي ساعي و متفكر بود و كمتر سخن مي ‌گفت و بيشتر فكر مي‌كرد. به ‌ندرت در جرگه‌ ساير اطفال وارد مي ‌شد . غالبا تنها به ‌سر مي‌برد ، گويي ساختماني سواي ساختمان ديگران داشت . در مجالس درس و بحث ، هميشه از سايرين پيش بود . از كودكي شروع به شعر‌گفتن كرد و خانه‌ پدرش ميعادگاه ارباب فضل و دانش بود و « پروين » همواره آنان را با قريحه‌ سرشار و استعداد خارق‌ العاده‌ خويش دچار حيرت مي ‌ساخت ... در تمام مدت تحصيل، بهترين شاگرد مدرسه بود .

وي در ادامه يادآور مي شود : « پروين» اگر‌چه به ‌ندرت مي‌خنديد، ولي هيچگاه  محنت ‌زده نبود و درمانده نيز نمي ‌نمود . تنها قضيه طلاق ، آن هم براي مدتي بسيار كوتاه ، سيماي متين، موقر و محكم « پروين » را با غباري از گرفتگي پوشاند . اين تغيير حال را هم فقط ما اطرافيان « پروين » كه همواره با او بوديم مي ‌توانستيم درك كنيم و دريابيم.

« سعيد نفيسي » نيز از ديگر شخصيت هايي است كه درباره پروين اعتصامي سخن گفته است : « پرويني كه من ديدم و بارها ديدم بدين ‌گونه بود : قيافه ‌اي بسيار آرام داشت. با تاني و وقار خاصي جواب مي ‌گفت و مي ‌نگريست . هيچ ‌گونه شتاب و بي‌ حوصلگي در او نديدم . چشمانش بيشتر به زير افكنده بود ، به ياد ندارم در برابر من خنديده باشد . وقتي كه از شعر او تحسين مي‌كردم با كمال آرامش مي ‌پذيرفت. نه وجد و نشاطي مي ‌نمود و نه چيزي مي ‌گفت. هرگز يك كلمه خودستايي از او نشنيدم و رفتاري كه بخواهد اندك نمايش برتري بدهد ، از او نديدم... »

يكي ديگر از بانوان اهل ادب و هم دوره با پروين ، درباره ستاره آسمان فرهنگ و ادب ايران اظهار داشته است : « پروين » مقيد به تمام قيود اخلاقي و سنن خانوادگي آن زمان بود و در خانواده اي باتقوا و پرهيزگاري نشو و نما يافته و كاملا تحت توجه و مراقبت والدين خود قرار داشت . پروين به استعمال زينت ‌آلات توجه نداشت . در پوشش ، متانت و زيبايي را به حد اعتدال رعايت مي‌ كرد. رنگ‌هاي آرام در لباسهايش بيشتر به چشم مي‌خورد و از آرايش ظاهري و خود‌آرايي همواره دوري مي ‌كرد . 

شعر " نهال آرزو " يكي از شعرهاي مشهور اوست كه خطاب به بانوان سروده شده است .

اي نهـــــــــال آرزو، خــــوش زي كـــــه بار آورده اي
غنچــــــه بي باد صبا، گــــــل بي بهــــــار آورده اي
باغبــــــانان تــــــو را امسال، سال خــــــرمي است
زين همــــايون ميوه ، كز هــــــــر شاخسار آورده اي
شـــاخ و برگت نيك نـــامي ، بيخ و بارت سعي و علم
اين هنـــــــرها، جملـــــــه از آمــــــــــوزگار آورده اي
خــــرم آن كـو وقت حاصل ارمغاني از تـــــو بــرد
برگ دولت ، زاد هستي تــــــــوش كــــــــار آورده اي

                             ***

غنچه اي زين شاخه ، ما را زيب دست و دامن است
همتي اي خواهـــران ، تا فــــرصت كوشـيـدن است
پستي نسوان ايــــران ، جمـــــله از بي دانشي است
مــــــرد يا زن ، بــرتـــــــري و رتبت از دانستن است
زين چـراغ معرفت كامـــروز اندر دست مـــاست
شاهـــــراه سعي اقليـــــم سعادت ، روشن است
بـــــه كـه هــــر دختـــــر بداند قدر علم آموختن
تا نگويد كس پســر هوشيار و دختـــــر كودن است

                           ***

زن ز تحصيل هنـــــــــر شد شهره در هـر كشوري
بــــرنكرد از ما كسي زين خواب بيـــــــداري سري
از چــــه نسوان از حقوق خويشتن بي بهـــــــره اند
نام اين قـــوم از چـــه ، دور افتاده از هــــر دفتـــري
دامـــن مــــــادر، نخست آموزگـــار كــــودك است
طفـــــل دانشور، كجــــا پـــرورده نادان مــــــادري
با چنين درمــــــاندگي، از مـــــاه و پروين بگـــذريم
گــــر كه مــــا را باشد از فضل و ادب بال و پــــري

کد خبر 396291

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha