به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و نهمین نشست تخصصی گروه فلسفه مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد در سالن اجلاس مجمع مشهد برگزار شد و حجت الاسلام والمسلمین سید مرتضی حسینی شریف، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، در این نشست با طرح موضوع رذائل اخلاقی و رابطه آنها با نفس انسان، ارائه مطلب کرد. مشروح این ارائه را در ادامه می خوانید؛
علم اخلاق و حکمت عملی پس از علم توحید و معرفت الله ارزشمندترین علوم است، زیرا موضوع آن عبارت است از روح و روان و حقیقت انسان و غایت و ثمرۀ آن نیز تحصیل سعادت و کمال آدمی است.
بیان آراء و اقوال در باب اخلاق و نقد و بررسی آنها
نظریه منسوب به رواقیون که معتقد بودند؛ انسان ذاتاً خیر بالذات است و از طریق مجالست با اشرار به شر میگراید.
نظریه منسوب به برخی از حکمای پیش از رواقیون که معتقد بودند؛ انسان شرور باطبع است و تنها با تعلیم و تربیت به خیر می گرایند.
نقد و بررسی:
دیدگاه نخست باطل است زیرا اگر تمام انسانها ذاتاً سرشت خیر داشته باشند، معلمان شرّ چه کسانی هستند؟ بنابراین مجالست با اشرار سالبه به انتفاع موضوع است.
دیدگاه دوم نیز به مثل دیدگاه اول مردود است.
نظر جالینوس، وی مردم را سه گروه میدانست؛ نیک سیرت که تعدادشان اندک است و هرگز به شر نمیگرایند، بد سیرت که تعدادشان بیشتر است و اینان هم هرگز به خیر نمیگرایند و متوسط بین این دو که با مجالست با اشرار یا اخیار به سوی هریک میگرایند. وی این نظریه خود را به بداهت و ضرورت استناد میدهد.
نقد و بررسی:
اگرچه این دیدگاه، دو نظریه اول را رد میکند، ولی نظرات دیگری را پیش روی دارد که آنها نیز خلاف این را اثبات میکنند نظیر دیدگاه ارسطو. دیگر آنکه بدیهی انگاشتن سه قضیه مذکور مردود است زیرا هم میتوان بداهت آنها را مورد تردید قرار داد و هم میتوان نسبت به قضایایی مخالف با آن، ادعای بداهت کرد.
نظر ارسطو و پیروان او نظیر فارابی و خواجه نصیر؛ ایشان تمام صفات اخلاقی اعم از نیک و بد و فضائل و رذائل را در همه آدمیان، غیر ذاتی و اکتسابی میداند.
نقد و بررسی:
استدلال ارسطو با سه اشکال مواجه است:
الف) استقراء حال انسانها در تغییر خلق، ناقص است و موجب علم نمیشود.
ب) برخی مدعی وجود موارد نقض هستند نظیر دیدگاه جالینوس و رواقیون.
ج) این دلیل که اگر اخلاق ذاتی باشد لازم میآید تعلیم و تربیت و داشتن قوه تمیز خیر و شر و تعالیم ادیان و شرایع لغو باشد، باطل است و چنین ملازمهای صحیح نیست، زیرا این امور تنها در صورتی لغو خواهند بود که تغییرپذیری اخلاق بالجمله نفی شود و اما با نفی فی الجمله منافات ندارد.
نظریه محمد مهدی نراقی؛ که اخلاق را دو قسم میکند، یک قسم طبیعی و لازمه ذات انسان و قسم دیگری مستفاد از عادت و تمرین.
نقد و بررسی:
تمام اشکالات وارد بر جالینوس بر این دیدگاه نیز وارد است.
نظر استاد حسینی شریف:
فضائل و کمالات امور وجودی و حقایق عینی و اکتسابی هستند، اما رذائل اخلاقی امور عدمی و نقایص و اعدام ملکات فاضلهاند و از این جهت، همینکه ذات انسان فاقد کمال و فضیلتی باشد کافی است تا مصداق رذیله مقابل قرار گیرد و از آنجا که ذات انسان در اصل خلقت تهی از فضائل بوده و عالم و عادل متولد نمی شود، صرف ذات آدمی و به اصطلاح انسان من حیث هوهو، از این جهت مصداق رذائل است و این به معنی «ذاتی بودن» این صفات است، چنانکه امکان ذاتی ممکن میباشد، یعنی رذائل در عین ذاتی بودن مانند فضائل تغییرپذیر و زوالپذیر هستند و اختیار و اراده انسان در آنها نافذ است، از این رهگذر تعلیم و تربیت نیز جایگاه ویژه خود را از دست نمیدهد.
حسینی شریف از این نظریه نتایجی را به ترتیب زیر بیان داشت:
۱ـ فائل اعدال قوای نفس و رذائل عدم این اعتدال است.
۲ـ فضائل امور وجودی و اکتسابی هستند و رذائل امور عدمی و غیر اکتسابی و اما بع اعتبار بقاء اختیاری هستند چون قابل ازاله اند.
۳ ـ رذائل اخلاقی ذاتی هستند به این معنی که چون عدم ملکه میباشند و انسن ذاتا دارای فضیلت نبوده است پس رذائل در اصل خلقت بر وی صادق است چنانکه امکان بر ممکنات صدق میکند.
۴ـ فضائل و رذائل هیچ کدام ذاتی انسان به معنی لازم جدای ناپذیر وی نیست.
۵ ـ عم و عادت بر رذائل اخلاقی اثر گذار است و عمل مناسب با فضائل باعث ازاله رذائل و عمل مناسب با رذیلت موجب تضعف استعداد فضیلت مقابل میباشد.
در پایان، اعضا گروه به نقد و بررسی بیانات حسینی شریف پرداختند.
نظر شما