به گزارش خبرنگار مهر، سهم بوکس ایران از رقابتهای قهرمانی آسیا تنها یک برنز و یک سهمیه جهانی بود. نتیجه ای که البته پیش از اعزام بوکسورها به ازبکستان نیز پیش بینی میشد. خمینز کوبایی هر چقدر هم معجزه می کرد نمی توانست با تیم جوان و کم تجربه ای که بسیاری از ملی پوشانش برای نخستین بار در رینگ خارج از کشور به میدان میرفتند به نتیجه برسد.
تجربه سالها فعالیت بوکس در ایران نشان می دهد مدال آوری در سالهای اخیر تنها توسط چند ستاره قدیمی حاصل شده است. ستاره هایی که این روزها دیگر در بوکس نیستند و عده ای هنوز با خاطرات کسب مدال توسط آنها عکس یادگاری می گیرند، مصاحبه می کنند و یا موفقیت ها را به نام خودشان می زنند!
می شود در خصوص تیم با میانگین سنی کمتر از ۲۴ سال ایران در رقابتهای قهرمانی آسیا نقدهای بلند و بالایی نوشت. تیمی که با ۸ نفر به ازبکستان اعزام شد و تنها با یک برنز به ایران بازمی گردد اما باید واقع بین بود. نسل بوکس ایران در حال تغییر است. اگر به فکر جهش در بوکس باشیم همچنان باید صبر کرد ، وگرنه می شد همان مظاهری ها، دلاوری ها، طلوتی ها و سپهوندی ها را به قهرمانی آسیا برد، مدال گرفت و بازگشت. هنر این است که از بوکسوری جوان و بی نام و بی تجربه قهرمان آسیا ساخت.
در کنار همه این موارد چند نقد هم به فدراسیون بوکس وارد است؛ می شد به جای اعزام ۸ نفر به قهرمانی آسیا تیم را با تعداد کمتری به ازبکستان اعزام کرد ولی پیش از آن حضور در یک یا دو تورنمنت آماده سازی را تجربه کرد. چه لزومی دارد بوکسورهای سبک وزن ایران که تاکنون حتی سابقه یک مدال هم نداشته اند به رویداد آسیایی اعزام شوند؟
بحث سرمربی خارجی بحثی جداست اما آیا فدراسیون بوکس حساسیت لازم برای انتخاب مربیان ایرانی را دارد؟ چگونه می شود که جاسم دلاوری بوکسور باتجربه و خوش نام ایران یک روز در سالن مجموعه انقلاب بوکسور است و در فاصله ۲۴ ساعت تبدیل به مربی می شود؟ آیا برای انتخاب سایر مربیان تیم ملی هم به شایستگی و کارنامه آنها توجهی شده است؟
چشم امید تیم ایران به یک یا دو بوکسور با تجربه تیم از جمله سالار غلامی در وزن ۹۱ کیلوگرم بود. سالار سابقه حضور در چند تورنمنت بین المللی را دارد. او بوکسور توانمندی است اما نمایش ضعیفی در برابر بوکسور سوری داشت. آیا فشار روانی سالار را پیش از آغاز مسابقه ناک اوت کرد؟ بررسی و علت جویی این موضوع را به فدراسیون بوکس می سپاریم.
باید از فدراسیون بوکس هم برای شجاعت و ریسکی که برای اعزام این جوانان به قهرمانی آسیا داشت تقدیر کرد. تفکر جدید مدیریتی روح اله حسینی که خود از قهرمانان این رشته ورزشی بوده هرچند ممکن است تا مدت ها او را تبدیل به سیبل انتقادات و هجوم ها کند اما زمان، اهمیت مبارزه وی در این راه را مشخص خواهد کرد. حسینی با انتخاب سرمربی کوبایی آرامش را به تیم بحرانی بوکس بازگرداند هرچند جوانگرایی وی بوکس را به فدراسیونی آسیب پذیر در وزارت ورزش، کمیته ملی الپیک و به ویژه رسانه ها تبدیل می کند.
به خمینز فرصت دهیم، به فدراسیون بوکس هم همینطور. فرصت دهیم این بوکس نوستالژی که مدتهاست زمین خورده بایستد، قد علم کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. بوکس از همین حالا و پس از بازیهای کشورهای اسلامی به فکر بازیهای آسیایی باشد. جاکارتا برگ برنده فدراسیون ناطق نوری است اگر از همین حالا برایش وارد رینگ شوند.
نظر شما