پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۹ آبان ۱۳۸۵، ۱۵:۰۶

تحولات تئوريك در روابط بين الملل(10)

مسئوليت دولت در قبال مردم در جهان كنوني

مسئوليت دولت در قبال مردم در جهان كنوني

خبرگزاري مهر- گروه بين الملل : تابعين حقوق بين الملل علاوه بر دولت ها و نهادهاي بين المللي ،افراد نيز مي باشد.درست است كه تابعين اصلي حقوق بين الملل دولتها هستند و مسئوليت اصلي بر عهده آنها است اما افراد نيز در عصر فرا مدرنيته موضوع حقوق بين الملل و حتي سياست بين الملل و روابط بين الملل قرار مي گيرند. اين مقال به بررسي اين موصوع مي پردازد.

به گزارش خبرگزاري مهر، يكي از عناصري كه در روابط بين الملل و فراتر از اين در تاريخ بشريت مورد توجه قرار مي گيرد افراد و شخصيت هاي بين المللي هستند. ازا ين منظر تاريخ خطي است كه از عملكرد يك سياستمدار بزرگ آفريده شده است اما آنچه بحث ما در اين مقاله است مردم و افراد عادي جامعه هستند نه افراد ممتاز و سياستمداران بزرگ گرچه سياستمداران بزرگ نيز خود مقوله اي مهم و قابل بررسي است.

دردورانهاي گذشته افراد هر جامعه متاثر از دولت، بزرگان و افراد خاص بودند يعني اينكه مسئوليت جامعه بر عهده سياستمداران و دولت مردان بود. اين مسئوليت مسئله اي همه جانبه فرا گير و گسترده بود . اما دردوران جديد كه عصر فناوري و ارتباطات است با اينكه مسئوليت دولت و دولتمردان به طول كل از بين نرفته است اما تحولي اساسي در شرايط زندگي سياسي اجتماعي واقتصادي مردم بوجود آمده است.

در دوران كنوني مردم مسئول اصلي زندگي خويش و مجبور به پذيرش اين مسئوليت هستند. مردم درجهاني كوچك شده، بهم پيوسته و بسيار متحول  قرار دارند كه به سرعت درحال تغيير است و با تعداد فزاينده اي از گزينه ها يا حق انتخاب در حوزه هاي مختلف بويژه از جانب رسانه ها مواجه هستند. مردم از امروز جدا از دولت و  مستقل ، خود لحظات سرنوشت ساز حيات خويش را رقم مي زنند.

علاوه بر اين، اهميت اساسي اين تحولات دراين است كه جامعه و دولتي موفق و توسعه يافته است كه ارتباط كمتري بين دولت و مردم وجودارد. كنار كشيدن دولت از زندگي مردم واستقلال آنها از حاكميت ملي و مرتبط شدن آنها با علقه هاي فرا ملي و جهاني از نشانه هاي تحول وتوسعه در جوامع هستند.

شرايط مردم درجهان امروز درفضايي چند رسانه اي (multi media) سراسرانتخاب است. مردم  خود بايد از قافله رو به گسترش دانش و سواد عقب نمانند. در اين شرايط كاركرد دولت اين است كه فضاي آزاد آموزش مردم را فراهم كند. آموزشي كه با معيار هايي چون آشنايي با زبان خارجي، اينترنت و فهميدن رسانه هاي مختلف سنجيده مي شود.

زندگي روزانه در كشورهاي مختلف از يكنواختي و همگوني سنتي خارج شده است و بسيارناهمگون و چند بعدي شده است. در شرايط كنوني هيچ راه و رسم مسلطي براي زندگي در سطح جهان وجود ندارد. برخي از مردم در داخل خانواده هسته اي سنتي زندگي مي كنند اما تعداد بيشتري از مردم درخانواده هايي با اشكال و صورت هاي ديگر زندگي مي كنند.

درعصرپسامدرتيسم و فراواقعيت ها مردم مي توانند كاري را انجام دهند كه مي خواهند. چيزي را بشنوند كه مي خواهند و با كسي ارتباط برقرار كنند كه دلشان مي خواهد؛ يعني اينكه همه چيز فردي، انتخابي، گوناگون و متكثر است.

آزادي انسان امروز بدين معني است كه مردم ازقيد يك سبك خاص زندگي، پيروي ازالگوي زندگي پدران، كنترل دولتي ، كمبود  اطلاعات ودانش، روز مرگي و تكرار رها شده اند و خود هستند آنچنان كه باور دارند و فكر مي كنند.

آزادي و سيال بودن نوع وسبك زندگي باعث چنان تكثرو تنوع فرهنگي در جهان شده است كه داد دولت ها را از مسائل فرهنگي و اجتماعي برآورده است. تداخل، تهاجم و تقابل گروههاي اجتماعي گوناگون جنگلي بي حد و مرز از تكثر فرهنگي مثبت و منفي بوجود آمده است. دراين فضا است كه اروپا از تسلط سبك زندگي آمريكايي، ژاپن وكره از هجوم فرهنگ چيني و ايران از تهاجم فرهنگي غرب سخن مي رانند . مسئله اي كه واقعيت دارد اما ظاهرا امري گريز ناپذير و اجباري است.

اما آنچه مسئوليت هر چند كوچك شده دولت را مهم مي كند اين است كه بتواند سازوكاري عقلاني و كارآمد بين اين فرهنگ هاي متفاوت و فرهنگ ملي بوجود آورد. تا ملت خويش را از غرق شدن و بي هويت شدن در جامعه جهاني رها  سازد. به طور قطع اين سازو كار با سياست هاي كنترل بدست نمي آيد، چون موثر نيست. بلكه اثرات منفي و مخرب دارد.اين امربا ارتباط فرهنگي منطقي با دنيا و استفاده مناسب از دستاوردهاي فرهنگي ديگران و فراهم كردن شرايط انتخاب درست مردم بدست مي آيد.

کد خبر 398463

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha