پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

حسین کچویان مطرح کرد؛

علوم اجتماعی اسلامی و معنابخشی به جهان انسانی

علوم اجتماعی اسلامی و معنابخشی به جهان انسانی

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: عمده کاری که علوم اجتماعی انجام می دهد، معنادار کردن جهان است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فصلنامه صدرا، حسین کچویان گفتگویی را با شماره ۱۷  فصلنامه صدرا با عنوان علوم اجتماعی اسلامی و معنابخشی به جهان انسانی انجام داده است.

… جامعه‌شناسی از نظر فوکو منطقی دارد. منطق آن این است که انسان را از طریق ناخودآگاه توضیح می‌دهد. او می‌گوید اپیستمه مدرن چه زمانی زاده شد؟ آنجایی که انسان زاده شد. انسان کیست؟ انسان موجودی است که بتواند به شکل بازتابی بیندیشد و خودش را روی خودش برگرداند؛ یعنی خودش را در جریان فعالیت‌هایی که می‌کند، ببیند. فوکو در دیرینه‌شناسی دانش هر یک از علوم تجربی را در مقابل یکی از علوم انسانی قرار می‌دهد. معادل زیست‌شناسی، روان‌شناسی، معادلِ اقتصاد، جامعه‌شناسی و معادل لغت‌شناسی، زبان‌شناسی است.

او در همان‌جا می‌گوید زمانی که نقاش، نقاشی می‌کند، نمی‌تواند خودش را در حال نقاشی کردن، نقاشی کند؛ چون خودش را نمی‌بیند؛ اما اگر بتواند خودش را در حال نقاشی کردن ببیند، این انسان، انسان مدرن است. این انسان، جایی زاییده می‌شود که می‌خواهد خود را در حالی که دارد کاری را می‌کند توضیح دهد.

در واقع، در همان حالی که دارد نقاشی می‌کند، بتواند خود را در حال نقاشی کردن ببیند. در اینجا یک ذهن است که نقاشی می‌کند و همان ذهن هم می‌خواهد نقاش را در حال نقاشی کردن ببیند؛ بنابراین، این یک موجود جدید و ذهن جدید است. جامعه‌شناسی یا علوم دیگر تلاش می‌کنند انسان مدرن، یعنی همین موجود را توضیح بدهند؛ یعنی اقتصاد و جامعه‌شناسی مدرن می‌خواهند بگویند انسان در حالی که فعالیت اقتصادی و تولیدی می‌کند، خودش را در حال تولید و تعامل اجتماعی توضیح دهد.

فوکو می‌گوید یک جایی این انسان مُرد، بدون اینکه کسی متوجه شود و آنجایی که این انسان مُرد، جامعه‌شناسی هم مُرد. به نظر او پیدایی ساختارگرایی اشتراوس، بارت و دیگران، مرگ جامعه‌شناسی است. آنجایی که این انسان‌شناسی‌ها جای جامعه‌شناسی را می‌گیرند به چه معناست؟ ساختارگرایی یعنی توضیح انسان بر اساس ساختارهای ناخودآگاه و انسان به آن معنا، مُرده است و جامعه‌شناسی نیز وجود ندارد.

فایل کامل گفتگو در اینجا قابل مشاهده است.

کد خبر 4006844

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha