كوئتزي ، در اين آيين سخنراني به قرائت بخش هايي از رمان جديدش كه حديث نفس خود اوست پرداخت : من از آنچه كه بر سر دنيا مي آيد متاسفم . اما وقتيكه من چنين چيزي را مي گويم صداي مادرم را مي شنوم كه از پديده دامن كوتاه گله مي كند ...او ازصداي گيتار برقي خسته شده است ...اين كار زدودن تاريخ نيست ، جزيياتي هستند كه مرا كلافه كرده اند .
خود كوئتزي نيز مرد تنهايي است كه به ندرت با رسانه ها ارتباط برقرار مي كند و ترجيح مي دهد كه اين كار را پست الكترونيك انجام دهد . او دوره كاري نويسندگي اش را با نوشتن داستان در سال 1974 آغاز كرد اما چهره بين المللي او در سال 1980 با رمان "انتظار براي بربرها " بيشتر شناخته شد . كوئتزي در حال حاضر استاد مدعو دانشگاه شيكاگو است و در كميته انديشه اجتماعي آن مشغول به كار است .
نظر شما