به گزارش خبرنگار مهر ، آلن پو علاوه بر نوشتن ، به سرودن شعر نيز مي پرداخت ، هرچند تاريخ ادبيات جهان از آلن پو به عنوان فردى ياد كرده كه در تكامل داستان كوتاه نويسى سهمي بسزا داشته است .
اهميت و نفوذ آلن پو در دهههاى اخير كه مردم وقت و حوصله خواندن داستان بلند ندارند بيشتر شده است. او در كنار حرفه روزنامهنگارى 120 داستان كوتاه نوشت و يك ديوان، شعر سرود كه اشعارش عمدتا طنزگونه است . آلن پو چند سالي سردبير روزنامه « رجيستر» چاپ شهر بالتيمور آمريكا بود . حرفه روزنامه نگارى باعث شده بود كه داستانهاى كوتاه او روح واقعى داشته باشند ، زيرا انعكاس واقعيت هاى روز بودند و استحكام نوشته در واقعى تلقى شدن آنها جاى ترديد باقى نمي گذارد. وى بيش از چهل سال عمر نكرد و بيمارى او را از پاى درآورد . داستانهاى آلن پو كه در سال 1849 فوت شد هنوز تجديد چاپ مي شوند.
آلن پو درمورد داستان كوتاه معتقد بود كه بايد بتوان آن را دريك نشست خواند. به نظر او كوتاهي ، كيفيت و صرفه جويي در واژه ها ازصفات مهم داستان خوب هستند . وي درداستانهايش ازخيالپردازي و واقعيت ، يعني ازهر دو امكان استفاده مي كند. او درداستانهاي خيالي اش تا اندازه اي به طرح موضوعات علمي و فلسفي هم توجه دارد و درداستانهايي كه با بهره گيري از ژانر وحشت نوشته است ، تلاش مي كند تا به طرح خردگرايي بپردازد .
در داستانهاي جنايي ، او به هراس هاي باستاني بشر، مانند زنده به گوري و بازگشت مردگان و امثال آنها مي پردازد. در عين حال، داستانهاي او خالي از طنز نيز نيستند.
ادگار آلن پو در مورد داستان كوتاه گفته بود: " در نوشتن داستان كوتاه بايد هدف تاثير واحد باشد و تمام اهداف جنبى كنار بروند و تمام كلمات و عناصر داستان بايد به اين سو، سمت گيرى شده و چيزى اضافه بر آن نبايد وجود داشته باشد ." يكي از مشهورترين داستانهاي كوتاه اين نويسنده " گربه سياه " نام دارد كه در ايران چندين بار توسط مترجمان مختلف ترجمه و چاپ شده است .
همچنين اين داستان " گربه سياه " هفته گذشته - هشتم آبان ماه - درنشست ادبيات داستاني سازمان بسيج دانشجويي نقد و بررسي شد ، در اين نشست نقد و بررسي ، سهيلا عبدالحسيني (منتقد ) مجتبي حبيبي ( منتقد ) اصغر استاد حسن معمار ( نويسنده ) حسن گلچين ( نويسنده ) و نادره عزيزي نيك ( نويسنده ) به نقد و بررسي اثر فوق پرداختند .
در اين نشست كه با خوانش داستان آغاز شد ، حاضران نتوانستند ازتحسين قلم نويسنده خودداري كنند و در ادامه برخي نكات اثر را به بوته نقد گذاشتند .
حسن گلچين با توجه به شخصيت پردازي در اين داستان گفت : تغيير و تحول شخصيت در اين داستان وجود ندارد ، اين شخصيت به همان تيرگي ابتداي داستان است . اما پيرنگ داستان با توجه به ايجاد كشمكش و تضاد و طرح ماهرانه گره اصلي در داستان ماهرانه و بي نقض است .
سهيلا راجي منتقد بعدي نظر " گلچين " را رد كرده وگفت : قرار نيست در داستان تغييرات همگي از سياهي به سفيدي باشد . بلكه ممكن است نوعي سير قهقهرايي در حركت شخصيت داستاني روي دهد و اين از همان نوع است .
نادره عزيزي نيك در مورد گره و مشكل اصلي داستان گفت : تاثير عميق داستان به لحاظ فضا سازي قوي موجب شد ضعفهاي اثر نيز به قوت تعبير شوند و از آن ميان مي توان به گره داستان اشاره كرد . در اين داستان مشكل اصلي چيست ؟ و آيا اصولا گره اي گشوده مي شود يا خير ؟ به نظر مي رسد مشكل راوي كه نفرت بي دليل او از گربه است تا آخر گشوده نمي شود . تنها موضوع قابل حل و افشاء ماجراي قتل است كه آن نيز در صفحه و سطرهاي پاياني طرح و سپس حل مي شود . آيا اين موضوع از ارزش فني اثر نمي كاهد ؟
در ادامه ، مجتبي حبيبي يادآور شد : لزومي ندارد نويسنده شرح مفصلي از تغييرات تدريجي اخلاق و رفتار راوي را به ما ارائه دهد ؛ در اين صورت ديگر داستان كوتاه نخواهد شد ، سهيلا عبدالحسيني نيز شخصيت راوي داستان را پيچيده و درگيرتوصيف كرد و گفت : ارتكاب به گناه و بازگشت از آن بارها به صورت پشيماني از عمل انجام گرفته ، در اين فرد ديده مي شود . به نظر مي رسد به دارزدن گربه اول ( پلوتو) به نوعي فرار از واقعيت هراس آور اخلاق اوست كه به جاي حل مسئله ، راوي با كشتن گربه به پاك كردن صورت مسئله مي پردازد . حتي با عصا زربه زدن به ديواري كه مقتول درون آن است ، شايد ضربه اي است كه مقتول به روح خود مي زند تا با آن رنج بكشد .

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : "ادگار آلن پو " در نوزدهم ژانويه در سال 1809 در شهر بوستون آمريكا درجامعهاي به دنيا آمد كه از نظر اجتماعي فقر و بحران و از نظر فرهنگي ، مكتب رمانتيك در آن نمود محسوسي داشت .
نظر شما