به گزارش خبرنگار مهر، زاویه در سومین برنامۀ خود در سال جاری به مسائل مربوط به آموزش غیرحضوری و مجازی پرداخت. مهمانان این هفتۀ زاویه مجتبی شریعتی معاون آموزشی وزارت علوم و احمد بخارایی هیئت علمی دانشگاه پیام نور بودند.
صلواتی مجری کارشناس برنامه ابتدا از شریعتی پرسید: شما بعنوان معاون آموزشی وزارت علوم مجموعهای از فعالیتهای راهبردی آموزشهای غیرحضوری را عهدهدار هستید. آموزش غیرحضوری با توجه به بحث عدالت اجتماعی در امر آموزش ضروری است اما طبیعتاً آسیبهایی هم وجود دارد. آیا در این امر تاکنون آسیبها بیشتر بودهاند یا منافع؟
شریعتی پاسخ داد: شیوۀ غیرحضوری آموزش از روشهای قابل قبول و مورد تأیید آموزش در دنیاست و شرایط امروز جوامع با تراکم جمعیت و عرصۀ پهناور تکنولوژی و فناوری و دشواریهای زندگی مردم که همزمان مایل هستند در کنار فعالیتهای دیگر آموزش هم ببینند چنین چیزی را ایجاب میکند و همچنین آموزش مجازی در تعاملات بینالمللی هم نقش مهمی دارد، مثلاً استفاده از اندیشههای یک متفکّر خارجی به شرایط حضور فیزیکی او محدود نخواهد بود.
بخارایی در پاسخ به این سوال از نگاه انتقادی خود به بدنۀ پیام نور بعنوان کسی که هیئت علمی این دانشگاه هست خبر داد و معترض شد که علاوه بر نمایندۀ هیئت علمی پیام نور و آموزش عالی باید نفر سومی بعنوان نمایندۀ خود پیام نور در برنامه حاضر میشدند تا مسئله بهتر بررسی شود، اما صلواتی خاطرنشان کرد این برنامه بطور خاص به بحث آموزش غیرحضوری خواهد پرداخت و از پیام نور صرفاً بعنوان نماد این نوع آموزش سخن به میان خواهد آمد.
سپس پرسش بعدی را از شریعتی کرد و پرسید: شما در جایی در اتفاقات اخیر پیام نور از تعبیر دانشگاه الکترونیک نام بردید یعنی پیام نور به رسالت اولیۀ خود بازگردد و یک دانشگاه تمام الکترونیک باشد. آیا یک دانشگاه میتواند تمام الکترونیک باشد و کارآمد هم باشد؟ آیا تلازمی بین الکترونیک بودن و کارآمدی وجود دارد؟
شریعتی پاسخ داد: تمام الکترونیک به معنی این نیست که تماماً به شیوۀ الکترونیک باشد. مأموریت اصلی پیام نور در مورد کسانی است که قادر به حضور فیزیکی نیستند و اساساً این در مورد همۀ دانشگاههای غیرحضوری مصداق دارد.
در انگلستان حدود پنجاه سال پیش دانشگاههای موسوم به Open University در زمان هاروارد ویلسون شکل گرفتند و درصد زیادی از جمعیت این دانشگاهها مربوط به مناطق محروم انگلستان و نیز افراد معلول بود. اساساً فلسفۀ دانشگاه باز یا الکترونیک این است که بتواند خواست افراد طالب علم دارای محدودیت و محذوریت حضور فیزیکی را تأمین کند. لذا اگر زیرساختها فراهم شوند حتماً این دانشگاه موفق خواهد بود. البته میتوان برای رفع اشکال کلاس حضوری هم گذاشت یعنی بصورت نیمه حضوری هم دایر باشد. در قدیم که تکنولوژی الکترونیکی نبود با پست مرسولات را به دانشجویان میرساندند ولی امروزه با پیشرفت فناوری ارتباطات عرصه برای آموزش غیرحضوری خیلی بهتر فراهم است و به همین دلیل از زیرنظام پیام نور به منظور این مأموریت قویاً حمایت میکنیم. دغدغۀ نمایندگان در مورد اساسنامۀ پیام نور نیز درست است اما حتماً از روش غیرحضوری حمایت و آن را کارآمد و مفید میدانیم، حتی دانشگاههای حضوری هم می توانند از شیوههای الکترونیک برای بهبود و ارتقای خود استفاده کنند.
صلواتی پرسید: ببینید ما دانشگاه الکترونیک را میفهمیم اما تماماً الکترونیک را نه! قید تماماً چه مصادیقی را خارج میکند یا میخواهد چه بگوید؟
شریعتی در جواب گفت: تماماً الکترونیک معنا ندارد به این معنای مطلق که اصلاً استاد و مشاوری درکار نباشد و فقط فیلم و تصویر و غیره! به این شکل مطرح نیست اصلاً.
سپس صلواتی از بخارایی پرسید: نظر شما در مورد دانشگاه تمام الکترونیک چه هست؟ آیا چنین دانشگاهی ممکن است؟ و اگر ممکن است آیا کارآمد خواهد بود؟
بخارایی در پاسخ مثل قبل بدون توجه به سوال به موضوع کمیّت درگیر با پیام نور اشاره کرد که حدود ۲۲درصد از جمعیت دانشجویی کلّ کشور که بالغ بر سه میلیون و هشتصد هزار دانشجوست میباشند و تأکید کرد که ممکن نیست بدون توجه به پیام نور به بحث آموزش مجازی پرداخت و پیام نور بطور عینی بیشترین درگیری را با موضوع آموزش مجازی دارد. سپس اشاره کرد که تعبیر آموزش غیرحضوری ناصحیح است و حتی معادل انگلیسی دقیق ندارد و غلط مصطلح است و بجای آن ما تعابیری همچون virtual learning (آموزش مجازی) و distance learning (آموزش از راه دور) داریم و ادامه داد: در ۱۹۷۰ که هنوز اینترنت مطرح نبود آموزش مکاتبهای میگفتند؛ حضوری یا مکاتبهای! لذا غیرحضوری نداریم و سابقۀ تاریخی هم ندارد. سپس شیوۀ الکترونیک مطرح شد و در نسل سوم شیوۀ تلفیقی شامل کلاس، حضور، اینترنت آنلاین یا آفلاین، کتاب، و این روش تلفیقی فقط مختص پیام نور نیست و همۀ دانشگاههای دیگر از جمله تهران و شریف هم از آن بهرهمند هستند و این حق همه است چون تکنولوژی حق همه است. ما اکنون در مرحلۀ سوم هستیم و پیام نور باید در فضای این مرحله بررسی شود.
صلواتی در ادامه از شریعتی پرسید: آیا الان دانشگاههای با رسالت مجازی عملکرد موفقی داشتهاند؟ چه نمرهای میدهید؟
شریعتی پاسخ داد: اجازه بدهید نمره را آخر سال بدهم! در گزارش یکی از دانشجوها از حضور دائم استاد سخن گفته بود که نشانۀ این است که مأموریت این دانشگاه درست تعریف نشده! حضور فیزیکی و تمام وقت استاد و دانشجو مختصّ دانشگاههای عادی است که در قضیۀ دانشگاه آزاد هم همین مشکل بود که ابتدا با هدف غیرحضوری در دهۀ شصت مطرح شد اما بعدها به دلایل و اقتضائاتی و شاید عدم نظارت به دانشگاه تمام وقت تبدیل شد. پیام نور نماد آموزش غیرحضوری است و نباید استاد و دانشجو تمام وقت باشند. اما بحث آموزش تلفیقی درست است و اتفاقاً در بحث اصلاح اساسنامه هم مطرح شد و ضمناً اصلاح اساسنامه باید در جهت تقویت پیام نور باشد نه تضعیف آن و بحث استفاده از روش تلفیقی نیز مطرح بود ولی پایۀ اصلی web base و آموزش آنلاین است و این شیوهها در کلّ دنیا پذیرفته شده و ما هم باید بپذیریم و به دنبال طرح نو نباشیم. سپس به آماری از پیام نور اشاره کرد شامل: ۳۳ میلیون مترمربع عرض و یک و نیم میلیون مترمربع زیربنای مفید بهمراه پانصد هزار مترمربع پروژۀ ناتمام و اشاره کرد که آموزش از راه دور باید زیرساختهای خودش را داشته باشد، یعنی استقلال مدیریتی یادگیری از راه یا دور یا سامانۀ مدیریت خدمات آموزشی که باید در اقصی نقاط کشور حتی کوچکترین روستاها هم خدمات دهد آن هم با روشهای نوین آموزش و علاوه بر این شاخصها هم جوابگوی مأموریت پیام نور نیست. ضمن اینکه آسیبهای دیگری هم هست مانند این که چهار هزار هیئت علمی برای حدود هفتصد هزار دانشجو که نسبت این دو ۱۷۵هست اما طبق قانون باید ۲۵۰ باشد و برای این مقدار یا باید هیئت علمی را کاهش داد یا دانشجو را افزایش، ضمن اینکه از این تعداد هیئت علمی هفتاد و پنج درصدشان مربی هستند! البته این آمار به معنی رویکرد سلبی به موضوع نیست اما باید توجه داشت که پیام نور از سرمایههای کشور و از بخشهای مهم نظام آموزش عالی است و لذا باید به آن کمک کرد و همراهی کرد و نقد درون سازمانی و بازگویی اشکالات لازم است و دستگاه نظارت هم باید نظارت خود را داشته باشد.
سپس صلواتی رو به بخارایی گفت: شما هنوز دو سوال قبلی را پاسخ ندادید. در مورد عملکرد دانشگاههای با رسالت مجازی چه نظری دارید؟ آیا موفق بودهاند؟ یا نه زیرساختها همچنان مشکل دارد؟
بخارایی گفت: من با دانشجویان حاضر در گزارش برنامه همدل هستم و سازمان پیام نور معایب و محاسنی دارد و اکنون پای آموزش عالی باز شده چون پیام نور دولتی و تابع سیاستهای کلان کشور است. قبل از سال ۸۴ فضا به نحوی بود و بعد از آن به نحوی دیگر و از ۸۴ تا ۹۲ در دولتهای نهم و دهم شاهد رشد کمّی بودیم و دانشجوها و هیئات علمی دو برابر شدند و نیز بحث مربی بودن اکثر هیئات علمی این دانشگاه که البته بگذریم، اما آسیب اصلی خروجی مدیریتی است که برای ما تعریف شده و بلافاصله صلواتی اعتراض کرد که شما امشب قصد ندارید شفاف صحبت کنید و همش مقدّمه میچینید و بخارایی پاسخ داد: مقدمه نیست و آسیبها را میگویم و تبیین میکنم، زیرا میتوانم توصیفاتی طول و طویل بکنم مثل اینکه کلاسها به اندازۀ کافی تشکیل نمیشوند و کتابها از قوّت لازم برخوردار نیستند و به روز نیستند و زیرساختهای آموزش الکترونیک تعریف نشده ولی بهتر است تبیین مورد توجه ما باشد که صلواتی گفت: ما نفهمیدیم پیام نور از منظر شما چه جایگاهی دارد تا بعداً آن را تبیین کنید!
بخارایی ادامه داد: پیام نور یک سازمان تابع آموزش عالی است و تابع سیاستهای کلان حتی فراتر از آموزش عالی و اینکه ما مثلاً پانصد واحد داریم نه مرکز و هر چند واحد زیر نظر یک مرکز هستند نگاهی مکانیکی است نه ارگانیکی و دلیل این گسترشهای بیمورد که ما اعتراض هم کردیم این بوده که مثلاً نمایندۀ فلان شهر در دورۀ وکالتش برایش تأسیس واحد مهم بود و در واقع مؤسسان واحدهای پیام نور عبارتند از نماینده، فرماندار و امام جمعۀ شهر که هر سه تقریباً شخصیتهای سیاسی هستند و پیام نور رنگ سیاسی گرفته!
بلافاصله صلواتی رو به شریعتی گفت: اینجا جای وزارت علوم کجاست؟
شریعتی گفت: باید واقعیات آماری سیاستهای کلان آموزش عالی در حوز آموزش غیرحضوری مطرح شود تا مسئله شفاف شود.
شریعتی ادامه داد: در مورد مجازیها باید به مأموریتشان توجه شود! مثلاً اگر دانشگاه تهران به آموزش الکرونیک رو آورد میگوییم از مدار خود خارج شده چون مأموریت اصلی دانشگاههای روزانه و اصلی آموزش مجازی نیست هرچند بصورت فرعی اشکالی ندارد واجد آن باشند! اما مأموریت اصلی پیام نور آموزش غیرحضوری و مجازی است و لذا باید زیرساختهایش هم غیرحضوری تعریف شوند نه حضوری! اگر واحدهای آن هزار تا هم شوند اشکالی ندارد اما باید در ریل خود باشد و زیرساختها متناسب باشند. این پانصد حوزه ساخت و سازهای بزرگی مثل حضوریها دارند مثل ورزشگاه و سالن تربیت بدنی و رفاهی و رستوران و غیره که خیلی از این امکانات برخی از واحدها توسط دانشگاههای دولتی اداره میشود و این درست نیست و باید فضای کالبدی را کاهش داد و بجای آن زیرساختهای مجازی را توسعه داد تا خدماترسانی غیرحضوری به نحو احسن انجام شود و اگر با پیشرفت تکنولوژی غیرحضوری را گسترش دهیم دیگر کلاس معنا ندارد. امروزه تکنولوژی ابر Cloud technology پانصد هزار دانشجو را در سطح جهان خدمات میدهد. در دنیا در خیلی جاها پیام نور ساختمانهای محدود ولی پر امکانات دارد و با همۀ کشورها هم در ارتباطند اما بدون گستردگی، حتی هیئات علمی آنها خیلی محدودند ولی از صدها هیئت علمی برجسته استفاده میکنند.
در سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۷۱میلیون برنامه دانلود شده که بستر مناسب فعالیت غیرحضوری را نشان میدهد.
صلواتی از بخارایی پرسید: نسلهای مختلف آموزشی مجازی مطرح شد و نسل سوم تلفیقی است که ترکیب محاسن مجازی و حضوری است. این نسل اخیر آموزش در کشور ما تا چه حد با زیرساختهای متناسبش مطرح بوده و نه صرفاً با زیرساختهای مکانیکی و فیزیکی؟
بخارایی در پاسخ گفت: آموزش تلفیقی با توجه به تکنولوژی برتر قابل دفاع است و شکی نیست، اما موانعی در کشور در آموزش عالی هست در همه جا از پیام نور تا آزاد و بقیه و طبیعتاً جواب سوال در خود سوال است که این زیرساختها مناسب نبوده و خوب و زیبا اجرا نشده و علیرغم دفاع از آن نواقص بسیار است.
صلواتی گفت: مشکل ما نگرش است! یعنی قبل از عملیاتی شدن چه دغدغهای مهم بوده که بعد از آن امکانات و زیرساختها فراهم شود؟!
بخارایی ادامه داد: آموزش الکترونیکی یا تلفیقی خوب است اما به موانع دقت کنیم. گسترش کمّی هشت ساله در پشتش یک سیاست نهفته بوده و تا این چیزها هست مدام باید منتظر ادامۀ حیات فلان واحد در فلان شهرستان در دو رشته باشیم چون فلان نماینده و فرماندار و امام جمعه و نمایندۀ ولی فقیه در پشت آن هستند و لذا نمیشود از تجمیع یا حذف حرف زد و همش در حال احداث هستند و این با رسالت پیام نور همسو نیست و این پشت پرده اصلاً نمیداند تجمیع چیست که مثلاً پانصد واحد را به دویست تا کاهش دهیم یا مثلاً فلان جا دو استاد زمین شناسی و در جای دیگر چهار تا هست اینها را تجمیع کنیم!
سپس صلواتی چنین نتیجه گرفت که: پس با توجه به حرف شما فرقی نمیکند در چه نسل آموزشیای باشیم در هر یک از این نسل ها، موانع سیاسی همواره آنها را از ریل خود خارج کرده و نگذاشته به مأموریت اصلی خود بپردازد؟
بخارایی پاسخ داد: بله و همین حرکت اخیر نمایندگان اعم از اصولگرا یا اصلاحطلب که باز بحث عدالت آموزشی و توسعۀ پیام نور را مطرح کردند که مثلاً در فلان نقطۀ محروم دانشگاه نیست و پیام نور ساختیم و درحالیکه اصلاً چنین نبوده و بحث عدالت آموزشی مطرح نبوده چون دانشگاه آزاد به همین منظور برپا شده و ضمناً در هزینهها هم فرق چندانی با هم ندارند، لذا دغدغۀ آموزش تلفیقی نداشتند بلکه حرکتی سیاسی بوده است! پیام نور ویترین آموزش مجازی است و دخالت سیاست آن را سرجای اولش برمیگرداند. مدیر مجموعه خیلی مهم است بخصوص که با سیاستهای کلان هم مرتبط است و مثلاً در زمان دکتر ظهور در ۸۴ چون ایشان استقلال نسبی داشتند وضع خوب بود اما دخالت سیاست باعث رشد بی رویۀ کمّی شده و آموزش عالی هم تابع این سیاستها شده و میخواهد با حرکتی ارتجاعی پیام نور را به وضع گذشته برگرداند! در انگلیس در ۲۰۱۵ از ۹ مرکز پیام نور با دو میلیون دانشجو ۷ مرکز تعطیل شد چون آموزشهای الکترونیک اینترنتی مجانی در دسترس بود و این یعنی واقعیتگرایی. و در جواب صلواتی که پرسید: این دو تا کار آن ۹ تا را انجام میدهند؟ گفت: نه نه چون تعداد دانشجوها هم کاهش یافته و حدوداً ۲۵۰هزار دانشجو شده که ۵۰هزارتای آنها خارج از انگلیس هستند و این مقدار ممکن است بعداً به ۵۰ هزار کاهش یابد.
صلواتی خطاب به شریعتی اشاره کرد که سوال بخارایی از شما این است که چرا بعد از این همه دگردیسی دانشگاه پیام نور، این دانشگاه دوباره باید به ریل اول خود بازگردد؟
شریعتی پاسخ داد: من در مورد دغدغۀ نمایندگان نیمۀ پر لیوان را میبینم و نمایندگان هم قانونگذار هم ناظرند و دغدغۀ مردم دارند و من از پشت پردۀ سیاست خبر ندارم و نمیدانم چطور آن را رو کنم اما نماینده مال مردم است و حتماً در جایی احساس خطر میکند! اما در مورد پیام نور گامهای مثبت و خوبی برداشته شده و نسبتاً با آموزش عالی همراه بودند ولی توقع بالاتر از اینهاست و باید تلاش کنند نسبت دانشجو و استاد و هرم استاد را اصلاح کنند و زیرساختها بر اساس مأموریت دانشگاه تدوین شود و اگر پانصد واحد هزار تا هم شود مشکلی نیست اما باید در راستای مأموریت اصلیاش باشد و ساخت و سازهای دانشگاه از این لحاظ اصلاً موضوعیت ندارند.
سپس به آماری از پیام نور اشاره کرد که هرچند با هدف غیرحضوری تأسیس شد اما در سال ۶۷ حضوری و در ۸۰ نیمه حضوری و تنها از سال ۸۷ غیرحضوری شد که صلواتی یادآور شد که چهارده سال از مأموریت خود خارج بوده و شریعتی گفت: بله و حتی در رشتهها بعدها تجدید نظر شد و رشتههایی که امکان غیرحضوری نداشتند و به حضور نیاز بود مثل تربیت بدنی یا پزشکی و فنی حذف شدند و ضمن اینکه از سال ۹۰ تا ۹۱ با روند کاهش دانشجو روبرو بودیم که بخشی ناشی از سیاستهای کلان آموزش عالی و بخشی دیگر کاهش جمعیت دانشجو در کلان کشور بود.
در پایان برنامه بخارایی سخنان خود را با این عبارت پایان داد که من بعنوان کسی که بیست سال هیئت علمی پیام نور بودم معتقدم حرکت ارتجاعی اخیر یعنی ابرو خواستند درست بکنند چشم هم کور شد و غیرحضوری باید به تلفیقی بیانجامد منتها با راهکار خود. مسائل پیام نور از آنچه شریعتی اشاره داشته فراتر است.
شریعتی هم گفت: پیام نور از افتخارات آموزش عالی و نماد آموزش غیرحضوری است.
نظر شما