پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۲۱ آبان ۱۳۸۵، ۱۶:۰۹

گروه دین و اندیشه مهر بررسی می کند :

جامعه متکثر و تکثرسیاسی

جامعه متکثر و تکثرسیاسی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: بسیاری از متفکران و صاحب نظران بر این عقیده هستند که مهمترین ویژگی ای که جهان ما از از جهان قبل از آن جدا می کند تکثر است که در همه وجوه خود چه سیاسی و اقتصادی و چه اجتماعی و فرهنگی قابل ردیابی است. در این مقال نسبت تکثر سیاسی و اجتماعی به بحث گذاشته می شود.

به گزارش خبرنگار مهر از اوایل دهة 1960 اصطلاح جامعة متکثر برای توصیف جوامعی مورد استفاده قرار گرفته است که معمولا در مرتبة دولت‌های مستقل یا مناطق استعمارشده قرار داشته‌اند و گسست‌های شدید میان گروههای قومی،‌ نژادی، مذهبی یا زبانی از ویژگی‌های آنان بوده است.

بی‌تردید، طیف وسیع جوامع از دیدگاههای بسیار متنوعی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند به طوری که هر دیدگاه، واژگانی مختص به خود داشته است. مارکسیستها معمولا ترجیح داده‌اند از اصطلاح "دولتهای چندملیتی" استفاده کنند و انگیزة آنها از تحلیل این جوامع آن بوده است که با استناد به ترکیب گسستهای طبقاتی داخلی و مبادلة نابرابر میان بخش "مرکز" و "پیرامون" "نظام جهانی سرمایه‌داری"، گسست‌ها و ستیزه‌های این جوامع را تبیین کنند. از نظر آنها تفاوت‌های قومی، زبانی، نژادی یا مذهبی یا بقایای دوران گذشته با اهمیتی رو به افول است یا برچسب‌های آگاهی کاذب که همچون نقابی بر چهرة تفاوت‌های طبقاتی قرار می‌گیرد.

با وجود این، برخی از پژوهشگران لیبرال به هنگام مواجهه با "دموکراسی‌های بورژوایی" اروپای غربی و آمریکای شمالی، پلورالیسم را شرط مصالحة سیاسی برآمده از رقابت و ستیزه میان گروه‌های ذی‌نفع و متخاصم دانسته‌اند. با وجود این، پلورالیسم برای آنها به معنای وجود گسستهای قومی و نژادی شدید نبوده است. درواقع،‌ آنها اغلب این مسائل را نادیده می‌گیرند. در مقابل، آنها به کثرت دیدگاههای سیاسی و گروههای ذی‌نفع تخصصی اشاره دارند که در حوزة سیاسی دموکراسی‌های پارلمانی برسر منابع رقابت می‌کنند.

گروهی که بیش از همه با عنوان جامعة متکثر پیوند خورده است، گروهی متشکل از دانشمندان علوم اجتماعی است که جوامع به شدت از هم گسیختة آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و کشورهای حوزة کارائیب را مورد بررسی قرار داده‌اند، یعنی کشورهایی که برخورداری از تاریخی سرشار از خشونت و درپی آن استعمار، بردگی و سایر اشکال از هم گسیختگی و نابرابری نهادینه شده میان گروههای نژادی و قومی از ویژگی‌های عمومی آن بوده است. بنابراین این موضوع نباید غیرمنتظره باشد که این دانشمندان بر ستیزه و نقش اجباری دولت در حفظ نظامی برآمده از نابرابری اجتماعی و استثمار اقتصادی تأکید می‌کنند. با وجود آنکه تحلیل آنها با تحلیل مارکسیستها از جنبه‌هایی مشترک است، اما آنها مایل‌اند که بر گسستهای فرهنگی و نژادی در مقایسه با گسستهای طبقاتی بیشتر تأکید کنند و برای مناسبات سیاسی نسبت به مناسبات اقتصادی تقدم علّی قائل شوند.

از سوی دیگر پلورالیسم سیاسی دیدگاهی هنجاری در سیاست مدرن است که بر اهمیت دموکراسی و آزادی حضور سازمان‌های سیاسی و اقتصادی نسبتا خودمختار تأکید می‌کند. پلورالیست‌های سیاسی بر این باورند که در جوامع گسترده، منافع اقتصادی رقیب و اختلاف دیدگاههای سیاسی امری اجتناب‌ناپذیر است. پلورالیست‌های سیاسی در مخالفت با مارکسیستها با این عقیده مخالفند که شکافهای سیاسی مهم ضرورتا یا اساسا به طبقه مرتبط هستند. آنها به این نیز اعتقاد ندارند که حذف این دسته از سرچشمه‌های ستیزة سیاسی از طریق همگانی شدن مالکیت ابزار تولید امکانپذیر می‌شود. پلورالیستهای سیاسی تأکید می‌کنند که اگر بخواهیم نظام‌های حکومتی جوامع وسیع، دموکراتیک باشند، باید نهادهایی تأسیس کنیم که علایق مختلف بتوانند از آن طریق دیدگاههای خود را بیان کنند و بر سر قدرت به رقابت بپردازند. نظامی متشکل از احزاب سیاسی رقابتی نشانة واقعی دموکراسی تکثرگراست. این دسته از نظام‌های سیاسی دموکراتیک را اغلب لیبرال دموکراسی می‌نامند.

برخی از تکثرگرایان سیاسی اذعان می‌کنندکه نابرابری در توزیع منابع سیاسی می‌تواند به این معنا باشد که تعدادی از گروه‌ها یا ذی‌نفعان اجتماعیِ جوامع لیبرال دموکراتیک نسبت به سایرین از قدرت و نفوذ بیشتری برخوردارند. بنابراین ممکن است که این تکثرگرایان از سیاستها بازتوزیعی دفاع کنند با این هدف که نابرابری‌های سیاسی کاهش یابد. هرچند که بیشتر نابرابری‌ها کاهش یافته‌اند اما تکثرگرایان دموکراتیک همچنان با این معضله مواجه هستندکه گروههای ناهمخوان با اکثریت تا چه اندازه باید خودمختار باشند. در مواردی که تقسیم‌بندیهای منطقه‌ای با اختلاف‌های اجتماعی چشمگیری همراه می‌شوند، فدرالیسم راه حلی برای این معضله خواهد بود.

منبع:
The Blackwell Dictionary Of Modern Social Thought
Edited By
William Outhwaite

 

کد خبر 405864

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha