خبر گزاری مهر، گروه بین الملل: «رابرت جیمز ساموئلسون» تحلیل گر واشنگتن پست در طی مقاله ای با عنوان «حق ترامپ جهت بررسی روابط تجاری امریکا با چین» به تشریح روابط تجاری امریکا و چین می پردازد. ترجمه مقاله پیش روی شماست.
«دونالد ترامپ» رئیس جمهور امریکا هفته گذشته به مقامات بلندپایه تجاری خود دستور داد شیوه های تجارت چین با ایالات متحده امریکا را مورد بررسی قرار دهند. اگر در این تحقیق حتی یک مورد تخلف هم پیدا شود، ترامپ می تواند بر واردات کالاهای چینی به امریکا تعرفه های بالایی اعمال کند، ماجرایی که می تواند به تغییر شکل رابطه تجاری بین دو اقتصاد بزرگ جهان منجر شود.
هنوز مشخص نیست که آیا ترامپ می تواند رفتار چین را تغییر دهد یا خیر، اما می تواند بر اساس قانون تجارت داخلی خود، شیوه های تجارت چین با امریکا را مورد بررسی قرار داده و تعرفه های بالایی بر واردات چین اعمال کند، حتی اگر دو کشور در معرض خطر جنگ تجاری قرار گیرند.
سیاست های صنعتی چین در طی دهه های اخیر باعث شده این کشور در ده بخش مهم اقتصاد جهانی صاحب امتیاز باشد: فناوری اطلاعات، ماشین آلات و رباتیک، تجهیزات هوا فضا، حمل و نقل ریلی، تجهیزات دریایی، وسایل انرژی جدید، تجهیزات برقی، کشاورزی، مواد جدید و تولیدات پزشکی پیشرفته.
این بخش ها توسط دولت مورد حمایت قرار گرفته و دولت وظیفه پرداخت بودجه به آنها را بر عهده دارد. چین جهت توسعه بیشتر اقتصاد خود به دانش فنی پیشرفته نیاز دارد. بنابراین با شرکت های خارجی پیشرفته به چانه زنی می پردازد. چین از دانش این شرکت ها استفاده نموده در مقابل شرکت ها حق سرمایه گذاری و فروش محصولات خود در چین را دارند.
مکانیسم های زیادی جهت تحقق این امر ایجاد شده اند از جمله مراکز تحقیق و توسعه، توافق نامه های صدور مجوز، نهادهای رابط بین شرکت های خارجی و دولت چین.
شرکت های امریکایی پیشرفته با این طرح موافقت می کنند زیرا تنها راه دسترسی به دومین بازار بزرگ جهان است. شرکت هایی امریکایی که در چین فعالیت می کنند عمدتا از شرکت های دارای فناوری پیشرفته و برتر در امریکا هستند.
این اخاذی تکنولوژی شرکت های امریکایی اروپایی و ژاپنی را تحت الشعاع قرار داده و به آنها آسیب خواهد زد. خطر سرمایه گذاری بیش از حد این شرکت ها در چین اقتصاد غرب و ژاپن را با تهدید مواجه ساخته است. علاوه بر این اخاذی تکنولوژی به امنیت ملی این کشورها نیز آسیب وارد خواهد کرد همانطور که «دنیس بلر» و «کیت الکساندر» استدلال می کنند: سرقت مالکیت معنوی امریکا توسط چین تهدیدی علیه امنیت ملی و اقتصاد امریکا است.
دولت ترامپ اکنون می خواهد بر اساس ماده ۳۰۱ قانون تجارت امریکا، شیوه های تجاری چین را مورد بررسی قرار داده تا در صورت وجود تخلف و اقدامی غیر قانونی تعرفه های بالاتری بر واردات چینی اعمال نموده و تحریم هایی علیه این کشور در نظر گیرد.
ماده ۳۰۱ قانون تجارت امریکا برای چند دهه مورد استفاده قرار نگرفته است. بر اساس این ماده نماینده تجاری امریکا می تواند اقدامات تجاری غیر قانونی را شناسایی کرده و در صورت یافتن موردی غیر قانونی، رئیس جمهور می تواند دستور دهد شرکت های کشور متخلف مورد تحریم قرار گرفته و بر کالاهای وارداتی آن تعرفه های بالا اعمال شود.
امریکا می خواهد با اعمال تعرفه های بالاتر به واردات چینی به اقتصاد این کشور ضربه زده و علمکردهای تهاجمی آن را علیه خود کاهش دهد. مشکل اینجاست که اعمال تحریم و تعرفه بالا بر واردات چین بر اساس ماده ۳۰۱ قانون تجارت امریکا، قوانین سازمان تجارت جهانی را نقض خواهد کرد.
چین در مقابل از اقدامات تلافی جویانه استفاده خواهد کرد. بنابراین ایجاد جنگ تجاری میان دو اقتصاد بزرگ دنیا دور از ذهن نخواهد بود. نکته مهمی که در اینجا باید ذکر شود این است که اقدامات چین بر خلاف قوانین سازمان تجارت جهانی نیست.
سوال مهمی که اکثر کارشناسان اقتصادی و سیاسی در حال حاضر با آن مواجه هستند این است که با توجه به سیاست های ترامپ، جهان جدید به کدام سو در حرکت است؟ اگر آرمان گرایانه فکر کنیم، امریکا و چین در بسیاری از موضوعات که دارای منافع مشترک هستند (از جمله سیستم تجاری جهانی و آینده هسته ای کره شمالی ) با یکدیگر همکاری خواهند کرد. اما باید گفت که تاکنون شواهد اندکی برای تحقق این ایده وجود دارد.
نظر شما