علی رهبری رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تازه ترین فعالیت های خود در عرصه موسیقی گفت: در ماه های گذشته مشغول برنامهریزی برای حضور در چند مجموعه موسیقایی و اجرای زنده بودم که به زودی برنامه های فصل هنری جدید را منتشر خواهم کرد.
وی افزود: طی ماه های گذشته در سی و هفتمین فصل همکاری خود با ارکستر فیلارمونیک اسلواکی همراه با ایوان ژناتی سولیست مشهور جمهوری چک برنامه ای را اجرا کردم که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. ارکستر فیلارمونیک اسلواکی که یکی از مطرحترین ارکسترهای این منطقه است تا به حال با رهبران مشهور دیگری چون کلادیو آبادو، زوبین مهتا، ریکاردو موتی، کورت مازور و لورین مازل همکاری داشته است و من بسیار خوشحالم که به عنوان یک هنرمند ایرانی در این مجموعه حضور پیدا کردم.
رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران همچنین به مناسبت چهل سالگی دریافت مدال طلای مسابقات جهانی رهبری ارکستر کشور فرانسه در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار مهر قرار داد، نوشته است: «مسابقات جهانی رهبری ارکستر برای اولین بار در سال ۱۹۵۱ یعنی حدود ۶۶ سال پیش برای رقابت بین رهبران جوان دنیا تاسیس شد. این مسابقات تا چند سال پیش به صورت سالانه و طی این سال ها به صورت دوسالانه برگزار می شود اما داستان حضور من در این مسابقات جهانی به ۶ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که من فارغ التحصیل آکادمی وین بودم باز می گردد. در این دوران بود که من برای مدیریت هنرستان عالی موسیقی به ایران دعوت شده بودم و بعد از سه سال کار در این مجموعه تصمیم بازگشت به اروپا را داشتم.
شرکت من به عنوان نماینده ایران در این مسابقه اصلا تصمیم خودم نبود و راستش را بخواهید فکرش را هم نمی کردم، زیرا در آن زمان حضور هر هنرمند جوانی برای شرکت در این مسابقات تن آدمی را می لرزاند. جالب آن که ایده حضور من در این مسابقات حتی ارتباطی به وزارت فرهنگ و هنر آن زمان نداشت و این دکتر سعدی حسنی (موسیقی شناس، منتقد و از پژوهشگران بزرگ موسیقی غربی) بود که فضای بسیار مناسبی را برای حضور من در این مسابقات فراهم کرد. ما همراه با این هنرمند و پژوهشگر صاحب نام موسیقی سه سال ارکستر «ژونس موزیکال ایران» را در تهران اداره می کردیم و ایشان بیش از هر شخص دیگری شیوه کار با ارکستر و استعداد من در رشته رهبری ارکستر را می شناخت. ایشان به دلیل اینکه فرد دنیا دیده ای بود به من اصرار کرد که در مسابقات جهانی رهبری ارکستر نام نویسی کنم. البته در این دوران من به زبان فرانسه آشنایی نداشتم و این دکتر حسنی بود که فرم ها را برای من پر کرد و آن را به دبیرخانه مسابقه ارسال کرد. در عین حال من این ایده را با استادان عزیزم حسین دهلوی و مصطفی پورتراب در ایران و آقای «فون اینم» استاد اتریشی در میان گذاشتم و آنها هم تایید کردند که من باید در این مسابقه شرکت کنم.
در تمام ۳۰ سال من به اشتباه فکر می کردم جمهوری اسلامی ایران جلوی فعالیت های ارکستر ها را گرفته است، ۱۲ سال پیش که برای اولین بار آقای ناصری من را برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران دعوت کردند تازه متوجه شدم که مقصر اصلی دولت نبوده بلکه متاسفانه خود موزیسین ها هستند که دوست ندارند در ایران از فعالیت های ایرانیان خارج از کشور صحبتی بشوددرباره مکانیزم حضور هنرمندان در مسابقات جهانی ارکستر هم باید به این نکته اشاره کنم که هر متقاضی برای شرکت در این رویداد باید رزومه قوی داشته و البته این خوش شانسی را نصیب خود کند که پذیرفته شود. زیرا تعداد شرکت کنندگان از کشورهای صاحب موسیقی چون روسیه، اتریش، آلمان، آمریکا و فرانسه زیاد است و امکان اینکه هنرمندانی غیر از این کشورها در چنین رویدادی شرکت کنند امری سخت و دشوار است.
به هر صورت این مسابقه در پنج قسمت انجام شد که در آغاز مسابقه ما حدود ۳۰ نفر شرکت کننده بودیم و می بایست یک قطعه ۱۰ دقیقه ای را با ارکستر سمفونیک در حضور مردم رهبری می کردیم، از این مرحله حدود ۱۵ نفر حذف شده و وارد مرحله بعدی می شدند. در قسمت دوم هم می بایست قطعه طولانی تر و مشکل تری را رهبری می کردیم که از این مرحله نیز ۹ نفر حذف شدند. در مرحله سوم و چهارم هم این تعداد به ۶ نفر می رسید تا در نهایت این تعداد هنرمند برای رسیدن به فینال باهم رقابت کنند. البته باید آوری کنم که رسیدن به این مرحله خودش یک موفقیت است و در آینده می تواند به رهبر ارکستر کمک کند. در مرحله سوم می بایست ما یک اثر ناشناخته را که برای اولین بار در اختیارمان گذاشته اند حدود ۲۰ دقیقه رهبری کنیم. مرحله چهارم هم که سخت ترین مرحله بود ما باید به مدت ۸ دقیقه قطعه ای از «دبوسی» را رهبری می کردیم و در این ۸ دقیقه بود که می بایست هشت نت اشتباه را که عمدتا برای نوازندگان نوشته شده بود پیدا می کردیم. در این قسمت بود که ۴ نفر دیگر از رقابت کنار رفته و فقط ایران و چک اسلوواکی به فینال راه پیدا کردند.
بدون اغراق باید بگویم که با در دست داشتن این مدال طلا زندگی شما یک باره دگرگون می شود و برای کشوری که به مدال طلا می رسد در های بزرگی باز می شود، دعوت نامه به کشورهای مختلف و پیشنهاداتی برای کار کردن با ارکستر های سمفونیک دنیا به فرد برنده ارسال می شود و از این به بعد شما هستید که باید با نشان دادن کار واقعی، وارد شغل حرفه ای رهبری ارکستر بشوید. به هر صورت حضور هنرمندان جوان کشورهای مختلف برای شرکت در چنین مسابقاتی امر بسیار ضروری است. زیرا برای چهره و نام کشورشان موضوع بسیار مهمی است و البته که ورود به یک محفل بین المللی و برنده شدن در یک رویداد جهانی اهمیت خاصی دارد که همواره باید به آن توجه داشت.
به هر حال بعد از دریافت مدال طلای مسابقات جهانی رهبری ارکستر بود که دعوتنامه ای به من برای رهبری چند ارکستر فرانسوی از جمله ارکستر ملی فرانسه ارسال شد، این در حالی است که که ارکستر سمفونیک نورنبرگ آلمان هم از جمله ارکسترهایی بود که من را دعوت کرد و بلافاصله نوازندگان من را به عنوان مدیر هنری و رهبر دایم انتخاب کردند. در همین زمان بود که آثار شش آهنگساز برجسته ایرانی را برای عرضه به بازار بین المللی ضبط کردم. یک سال بعد از این مسابقه هم بود که در شهر ژنو مسابقه بسیار مهمی بین تمام برندگان سال های مختلف دنیا در مسابقات رهبری ارکستر انجام شد که با من به نمایندگی از ایران در این رویداد شرکت کردم و برنده مدال نقره شدم. همین اتفاق باعث شد که آقای هربرت فون کارایان من را برای رهبری «ارکستر فیلهارمونیک برلین» دعوت کنند، بعد از اولین کنسرت بود که ایشان من را به عنوان دستیار برای فستیوال «زالسبورگ» انتخاب کرد. حالا در این ۴۰ سال علاوه بر رهبری بیش از ۱۲۰ ارکستر سمفونیک ریاست ارکسترهای «فیلهارمونیک بروکسل»، «فیلهارمونیک زاگرب»، «فیلهارمونیک مالاگاو» و «ارکستر ویتوز پراگ» را به عهده داشته ام که این ها تمام نتیجه برنده شدن دراین مسابقه بوده است.
همان طور که دوست بسیار عزیزم استاد حسین علیزاده چندی پیش گفتند: «در ایران هر کسی به سادگی به خود اجازه می دهد او را استاد صدا کنند، هرکسی هم که یک چوب دست می گیرد در ایران رهبر ارکستر می شود»، رهبر حرفه ای واقعی رهبری است که نه تنها در این رشته تحصیل کرده و رپرتواری بزرگ داشته باشد، بلکه باید سال ها از راه رهبری ارکستر امرار معاش کرده باشد. نباید فراموش شود که این مسابقه در فستیوال جهانی موسیقی در بزلنسون انجام می شود و در تمام مراحل مدیران مختلف ارکستر ها وجود دارند که با کنجکاوی مسابقه را دنبال می کنند تا رهبرانی با استعداد را برای ارکستر هایشان پیدا کنند.
و اینکه چرا در این ۳۰ سال در ایران رهبری ارکستر انجام ندادم به این جهت است که اولا کسی من را دعوت نکرد. ثانیا در تمام ۳۰ سال من به اشتباه فکر می کردم جمهوری اسلامی ایران جلوی فعالیت های ارکستر ها را گرفته است، ۱۲ سال پیش که برای اولین بار آقای ناصری من را برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران دعوت کردند تازه متوجه شدم که مقصر اصلی دولت نبوده بلکه متاسفانه خود موزیسین ها هستند که دوست ندارند در ایران از فعالیت های ایرانیان خارج از کشور صحبتی بشود.
همین الان ما نوازنده درجه یک ویولنسل، پیانو، ویولون و خواننده در سطح جهانی داریم. سولیست ها، آهنگسازها و رهبران ارکستر بسیار موفق در خارج از ایران داریم که در ایران اصلا حرفی از آنها زده نمی شود. درصورتی که کشور های دیگر وقتی ببینند یک هنرمند موفق یک ارتباط کوچکی با آنها داشته فورا از او حمایت می کنند. شما اگر فهرست برندگان مسابقات جهانی رهبری ارکستر از جمله آلمان، فرانسه، اتریش، لهستان، چک، اسلواکی، ژاپن، دانمارک، کانادا، بلغارستان، رومانی، هلند، انگلیس، چین، اروگوئه، تایوان، آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، سنگاپور را ببینید، خواهید دریافت که من تنها برنده ای بوده ام که برای مملکتش مهم نبوده است. به هر صورت من به جوانان با استعداد توصیه می کنم در این مسابقات شرکت کنند و منتظر مسئولان هم نباشند زیرا در مملکت ما هنوز به اهمیت فعالیت های بین المللی هنرمندان ایرانی پی نبرده اند.»
نظر شما