۲۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۵۸

آیت الله جوادی آملی:

نداشتن بنیان مرصوص، علت گرفتاری در رذایل اخلاقی است

نداشتن بنیان مرصوص، علت گرفتاری در رذایل اخلاقی است

آیت الله جوادی آملی گفت: خیلی‌ها که گرفتار رذایل اخلاقی‌اند برای این است که بنیان مرصوص و محکمی ندارند لذا با خرافات و شانس زندگی می‌کنند. کسی که موحد نباشد ناچار به خرافات تن می دهد.

به گزارش خبرگزاری مهر، همانگونه که جسم انسان در معرض ابتلا به انواع بیماری ها قرار دارد، در امور اخلاقی نیز ممکن است انسان دچار بیماریهای مُزمنی گردد که راه درمان آن به مراتب از بیماریهای جسمی سخت تر و دشوارتر است چراکه ترک و درمان رذائل اخلاقی همتی بس بلند و عزمی فولادین می طلبد.

به تعبیر استاد برجسته اخلاق آیت الله جوادی آملی چنین شخصی در آزمایشات مربوط به جسم خود هیچگونه نقص و کمبودی را ملاحظه نمی کند چرا که بیماری های اخلاقی و قلب مریض را این نوع آزمایش ها تشخیص نمی دهد و فقط در آزمایشات الهی این قلب مریض شناسایی می گردد چنانکه خداوند می فرماید: فی قلوبهم مرض...

وی در یکی از آثار خود در بیان تفاوت وتشخیص این دو نوع بیماری مرقوم داشت: بیشتر بیماری‏های جسمی با درد همراه است و شخص مریض از بیماری خویش آگاه می‏ شود؛ ولی بیماری‏های اخلاقی و روحی این گونه نیست و آگاه نبودن از مرض ‏های اخلاقی، خود بیماری دیگری است. رهبران الهی با نهی از منکر و یادآوری کیفر الهی، به عضو بیمار انسان فشار می‏آورند تا او از بیماری خویش آگاه شود و در درمان آن بکوشد؛ ولی بیماری که از یادآوری مرض خود می‏ رنجد، طبیب را دشمن خویش می ‏پندارد و این رنجش نیز نوعی بیماری اخلاقی است؛ زیرا پزشک باید عضو دردمند را نشان دهد و در صورت لزوم، آن را قطع کند تا دیگر اعضا سالم بمانند .  

وی در بیان یکی از دلایل ابتلای انسان به رذایل اخلاقی ابراز داشت: خیلی‌ها که گرفتار رذایل اخلاقی‌اند برای این است که بنیان مرصوص و محکمی ندارند لذا با خرافات و شانس زندگی می‌کنند با بخت و اتفاق زندگی می‌کنند و کسی که موحد نباشد ناچار به خرافات نظیر شانس و امثال شانس تن در می‌دهد. بنابراین فرمود: آن که ملحد است و عقیده ندارد زندگی‌اش و پا و پایه‌اش را روی لبه‌ای گذاشته که زیرش خالی است.

آیت الله جوادی آملی با اشاره به نمونه ای از بیماری های اخلاقی موجود در جامعه خاطر نشان کرد: آن مردی که نتواند خود را در برابر آهنگ نامحرم، رام کند، مریض است، چه‌اینکه آن زنی که نتواند خود را در برابر نامحرم بپوشاند، مریض است و این مرض با درس «حجاب» و «عفّت» درمان می‌شود. ذات اقدس اله به همسران حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ﴿یا نساء النّبی لستُنّ کأحدٍ من النّساءِ إنْ اتّقیتُنّ فلا تخضعن بالقول فیطمعَ الّذی فی قلبه مرضٌ و قُلنَ قولاً معروفاً﴾. یعنی شما در سخن گفتن، صدای خود را نازک و رقیق نکنید؛ زیرا آن مردی که قلبش مریض است، طمع می‌کند. از این جا روشن می‌شود که «مرض» در فرهنگ قرآن کریم، بسیار عمیق و ریشه‌دار است.

وی تصریح داشت: رذایل اخلاقی واقعاً آتش است و آتش، از خود سوزی شروع می‏ کند و سپس دیگران را می‏ سوزاند. قوّه غضبی که رذایلی مانند حسد از شعب فرعی آنهاست مادّه منفجره بی خاصّیتی است. اصل قوّه غضبیه را به منظور حمایت از دین و دفاع در برابر بیگانگان باید حفظ کرد؛ امّا آن را در درون جان نباید جای داد. این که گفته‌اند سگ را به خانه راه ندهید؛ زیرا خانه‌ای که سگ در آن باشد، فرشته به آن در نمی‌آید، معنای ظاهری دارد که سگ آلوده است و در خانه‌ای که در آن سگ هست فرشته ‏ها وارد نمی‌شوند. سگ جای مشخّصی دارد. سگ را در اتاق مخصوص و شخصی جا نمی‏ دهند. به همان معیار هم گفته‌اند به خانه دلی که در آن سگهایی مانند حرص، هوس و حسد باشد، فرشته فضیلت راه پیدا نمی ‏کند.

-----------------------------------------------------

منابع: کتاب «امام خمینی بنیان مرصوص»، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی و جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی.

کد خبر 4092456

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha