۲۹ آبان ۱۳۸۵، ۱۳:۵۰

تحلیل بنیاد هریتج :

آمریکا و هم پیمانان آن برای مقابله با اهرم نفتی ایران آمادگی کافی ندارند

آمریکا و هم پیمانان آن برای مقابله با اهرم نفتی ایران آمادگی کافی ندارند

برخی تحلیلگران با اعتراف به توان بالای نظامی ایران و عدم آمادگی کافی آمریکا در مقابله با آن، به واشنگتن و هم پیمانان آن پیشنهاد می کنند که آمادگی خود را افزایش دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، بنیاد هریتج (Heritage ) در تحلیلی نوشت : کاهش بهای نفت خیال مصرف کنندگان آمریکایی را راحت کرده ، اما بهای پایین نفت نباید به رضایتمندی در مورد امنیت انرژی در آمریکا منجر شود. افزایش درخواست نفت ، به ویژه از سوی چین و هند و کاهش ظرفیت تولید نفت آسیب پذیری بازار جهانی نفت را افزایش داده است. حوادث طبیعی ( توفان کاترینا)، بی ثباتی سیاسی در کشورهای تولید کننده نفت ( نیجریه) ، آشوبها( عراق) و یا یک جنگ منطقه ای ( جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973) می تواند یک بحران را در تهیه نفت به وجود بیاورد.

" آریل کوهن"( Ariel Kohen)،"جیمز فیلیپس"(James Phillips ) و"ویلیام شیرانو"(William Schirano ) نویسندگان این تحلیل با توجه به منابع عظیم نفتی و توانایی نظامی ایران خاطر نشان می کنند که جمهوری اسلامی یکی از آسیب رسان ترین تهدیدها برای امنیت انرژی به شمار می رود. به علت ساختار نظامی اخیر آن، ایران هم اکنون توانایی بسیاری بیشتری برای توقف جریان صادرات نفت خلیج فارس بیش از جنگ ایران و عراق دارد. تسلیحات ایران هم اکنون شامل مین های رده بالا، موشکهای ضد ناو، زیردریایی و هواپیماهای تهیه شده از چین، روسیه و کره شمالی است که دفاع از خلیج فارس را کار بسیار سخت تری برای ارتش آمریکا خواهند کرد.

اگر بحران در حال جریان در مورد برنامه هسته ای ایران به این امر منجر شود که ایران بار دیگر در جریان نفت خلیج فارس مداخله کند، قطع جریان نفت در نتیجه آن به اقتصاد جهانی آسیب وارد می کند. بهای نفت می تواند به راحتی از سطوح کنونی دوبرابر شود و امنیت و شکوفایی جهان را تهدید خواهد کرد.

درادامه این مطلب آمده است : درحالی که دولت بوش راهبردی رابرای افزایش فشارهای بین المللی بر ایران درجهت توقف برنامه  هسته ای خود شکل می دهد، درک اهمیت اهرم " سلاح نفتی ایران" مهم است. برای داشتن هر گونه شانسی درجهت توقف برنامه هسته ای ایران، آمریکا باید نشان دهد که می تواند با توقف بالقوه صادرات نفت خلیج فارس مقابله کند.

هریتج می افزاید: با نگاهی به تاریخ می توان دریافت که ایران به دنبال ایجاد یک هژمونی در خلیج فارس بوده است. این هدف یک اولویت بالاتر پس از انقلاب سال 1979 شد که ایران را در نابرابری با کشورهای همسایه قرار داد و با سرنگونی رژیم صدام ، دستیابی به این هدف برای آن نزدیکتر شد. هم اکنون آمریکا مانع اصلی برای تمایلات ایران در خلیج فارس است. ایران از درگیری مستقیم با نظامیان آمریکایی در منطقه دوری کرده ، اما خواسته تا این نظامیان را به طور غیرمستقیم به چالش بکشد.

نویسندگان این مقاله تصریح می کنند: در پاسخ به ایران برخی گزینه اقدام نظامی را به آمریکا پیشنهاد می کنند . اگر چه برخی این گزینه را رد خواهند کرد، اما مهم است که دولت بوش نتایج بالقوه این اقدام را در نظر بگیرد، هر چند منافع بالقوه آن به خطرات آن می چربد. در بین نتایج این اقدام ، یکی از آسیب رسانترین نتایج این است که ایران صادرات نفت از خلیج فارس را به ویژه نفتکشهایی که از تنگه هرمز عبور می کنند، هدف قرار خواهد داد . تهدید سلاح نفتی موجبات نگرانی را در تابستان گذشته فراهم کرد که طی آن بهای نفت تا نزدیک به 80 دلار افزایش یافت. اما این در حالی است که دولت آمریکا تهدیدهای انرژی ایران را کم اهمیت تلقی کرده است.

به گزارش مهر، در ادامه این تحلیل آمده است : تمایل ایران برای توقف انتقال نفت در خلیج فارس برای اعمال فشار اقتصادی بر عراق در جریان جنگ 8 ساله علامت قرمزی به طراحان نظامی آمریکاست. اگر چه بهای نفت پس از 1981 به سرعت کاهش یافت، اما یادآوری این مسئله که نیازهای امروز به انرژی نسبت به دهه 1980بسیار متفاوت شده، مسئله مهمی است. تولید نفت در سطوح قبلی قرار دارد، اما درخواستهای جهانی به ویژه از سوی آمریکا، چین و هند طی 15 سال گذشته افزایش یافته است.

در بخش دیگری از این تحلیل با عنوان " بازدارندگی آمریکا چگونه خواهد بود؟" ادعا شده است : در هر بحرانی، نیروهای نظامی آمریکا درخلیج فارس به سرعت برتری خود را نسبت به نیروهای هوایی، زمینی ودریایی ایران نشان خواهند داد ، اما موشکهای متحرک ، مین ها، و تسلیحات ایران تهدیدهای بیشتری را تحمیل خواهد کرد که خنثی کردن آنها بسیار سخت ترخواهد شد.

نویسندگان این مطلب ابراز عقیده می کنند: در زمینه گفتگو با ایران بر سر برنامه هسته ای آن، تهران مسلما به سلاح نفتی خود به عنوان اهرم اساسی در جهت پایان دادن به این برنامه نگاه می کند.

تحلیلگران هریتج راهکارهای خود را اینگونه معرفی می کنند:

* شناخت و آمادگی برای تهدید: اولین گام در حل هر مشکلی، شناخت این مسئله است که این مشکل وجود دارد. آمریکا باید تهدید ایران را جدی بگیرد و برای بدترین نوع آن آماده شود. تهران بدون شک در حال توسعه آرایش عملیات دریایی، هوایی، موشکی و عملیات ویژه برای حمله به انتقال، تولید، خطوط لوله و تاسیسات پالایش نفت در خلیج فارس است.

* حفظ  حضور مستحکم دریایی آمریکایی و ائتلافی در خلیج فارس: نیروی دریایی آمریکا باید یک حضور توانمند در خلیج فارس داشته باشد تا مانع ایران شود و به همپیمانان وحشت زده و عصبی خود در خلیج فارس اطمینان دوباره بدهد. واشنگتن باید همپیمانان خود را درناتو( سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) وهند، ژاپن و استرالیا را برای استقرار نیروهای دریایی خود در منطقه به طور دوره ای تشوق کند. پنتاگون باید مکررا مانورهای دریایی، هوایی و زمینی را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ( بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحد عربی) ترتیب دهد تا توانایی خود را نشان دهد.

* بهبود تواناییهای دریایی آمریکا از جمله مین زدایی و پدافند موشکی صد ناو: توانایی جنگ مین نیروی دریایی آمریکا به طور بالقوه ای نامناسب و زیر سطح آمادگی برای تسلیحات رو به افزایش و در سطح بالای ایران است که می تواند آنها را مستقر کند. آمریکا باید فورا بهبود این توانایی را نه تنها برای مقابله با سلاح نفتی ایران، بلکه برای تغییرتحلیل های مختلف و به سود ایران آغاز کند.  نیروی دریای آمریکا باید سرمایه گذاری خود را برای تحقیق در زمینه عملیات ضد مین و توسعه و استقرار این تواناییها برای خلیج فارس به سرعت هر چه تمامتر و به گونه ای که در دسترس قرار بگیرد، افزایش دهد. واشنگتن باید همچنین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تشویق کند تا در تواناییهای مین زدایی دریایی خود سرمایه گذاری کند.

* ایجاد یک طرح احتمالی برای بازار انرژی داخلی: اگر چه خنثی سازی کلی نتایج قطع جریان نفت در خلیج فارس غیرممکن خواهد بود، اما آمریکا می تواند آسیب کوتاه مدت را با گسترش مهم ذخیره استراتژیک نفت از 688.5 میلیون بشکه در روز برای تهیه سه ماه  و با گسترش حفاری داخلی ( هم در ساحل و هم در خارج از ساحل) برای قراردادن نفت بیشتر در بازار جبران کند.

* همکاری با همپیمانان برای توسعه طرح های احتمالی: آمریکا باید دیگر کشورها را برای توسعه یا افزایش ذخایر نفت فوری خود تشویق کند. واشنگتن همچنین باید عربستان سعودی و دیگر تولیدکنندگان نفت درخلیج فارس را تشویق کند تا مواد و تجهیزات مورد نیاز را برای بهبود سریع ساختار آسیب دیده نفتی و احداث خطوط لوله جدید که از تنگه هرمز عبور می کنند، ذخیره کنند. چنین تلاشهایی برای تکمیل شدن نیاز به زمان دارد و به همین دلیل است که چرا آغاز این امر در حال حاضر الزامی است.

به گزارش مهر، در بخش نتیجه گیری این تحلیل آمده است : برای موفقیت در توقف برنامه هسته ای ایران، دولت بوش باید اهرم خود را در این زمینه افزایش دهد. در حال حاضر، آمریکا و همپیمانان آن برای مقابله با سلاح نفتی ایران آمادگی کافی ندارند. با تمرکز و آمادگی درست، آنها می توانند این وضعیت را تغییر دهند.

کد خبر 409441

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha