پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۳ آذر ۱۳۸۵، ۱۳:۲۷

/ گزارش نشست آسیب‌شناسی نگارگری در خبرگزاری مهر /

دغدغه هنرمندان باید آشتی‌دادن هنر سنتی با هنر مدرن باشد

دغدغه هنرمندان باید آشتی‌دادن هنر سنتی با هنر مدرن باشد

هنرمندان حاضر در نشست آسیب‌شناسی نگارگری متفق‌القول بر این باور بودند که نمی‌توان به صرف ورود هنر مدرن و مفهومی چشم از هنرهای سنتی بست و در عین حال باید این دغدغه بین هنرمندان وجود داشته باشد که بین هنر معاصر و هنر سنتی آشتی ایجاد کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست آسیب شناسی نگارگری ایران به مناسبت برپایی ششمین دوسالانه نگارگری ایرانی با حضور بهنام کامرانی، فرح اصولی و حمید کشمیرشکن در خبرگزاری مهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست، اصولی درباره راهکار خروج هنرهای سنتی از جمله نگارگری از سایه هنرهای مدرن و مفهومی گفت: "نگارگری سنتی می تواند به همان شکل وجود داشته باشد و هنر مفهومی و مدرن نیز به فعالیت خود ادامه دهد. اما در این میان لازم هم نیست هنرهای سنتی ما مورد ضرب و شتم قرار گیرند و باید یک آشتی میان این دو برقرار شود. هنر ما به دو بخش قبل و بعد از اسلام تقسیم شده، اما همیشه عادت کرده ایم یک بخش را تکرار کنیم. به همین دلیل هم صدمات زیادی متحمل می شویم. اگر بپذیریم این هنرها می توانند کنار هم قرار گیرند، خیلی از مسائل حل می شود."

در ادامه کامرانی، مدرس دانشگاه هنر و نقاش، نیز در این باره گفت: "در واقع هیچ اشکالی ندارد که امروز با فضاها و رنگ های سنتی و حتی قلم مو سنتی نقاشی کنیم. من این شیوه را قدیمی نمی دانم. چه بسا حرکت هایی که در حال حاضر در جهان صورت می گیرد ممکن است تفکراتی باشد که بتواند فضاهای سنتی ما را در هنر احیاء کند. گرچه باید همواره میراث گذشتگان را حفظ کرد، اما می توان تجارب نو را هم در کنار این میراث یاد گرفت. حتی هنر مفهومی ما نیز می تواند از نگارگری سنتی تاثیر بگیرد. مشروط بر اینکه ظرافت ها و نگرش ها و مبانی فکری مینیاتور به شکل تبیین شده در دسترس قرار گیرد."

وی در ادامه افزود: "مهم این است که تئوری های معاصر بتواند در این فضا جاری شود. به طوری که امروز خیلی از راهکارهای هنر معاصر از فضای بین رشته ای به نوآوری دست یافته است. طبعا پتانسیلی در هنر نگارگری هست که باعث خیلی اتفاقات در هنر معاصر می شود. با این حال، جایگاه هنر سنتی قابل احترام است. بنابراین باید هر دو اینها را آزاد گذاشت و با یک طبقه بندی صحیح به نتیجه رسید."

حمید کشمیرشکن، مدرس دانشگاه، نیز گفت: "من هم فکر می کنم هنرهای مفهومی و مدرن و سنتی هر یک می توانند جایگاه خود را داشته باشند. البته این مشکل تنها کشور ما نیست، بلکه بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی با این مسئله رو به رویند. آنها هم برخی اوقات از منابع هنری پیشین خود خوب استفاده کرده اند و برخی اوقات نه. در واقع می خواهم بگویم اگر هم هنر مدرن سایه بر هنرهای سنتی افکنده امری اجتناب ناپذیر است. در حال حاضر یکی از جنبه هایی که در پسامدرن اهمیت دارد این است که به خرده فرهنگ ها اهمیت می دهد. من فکر می کنم باید هنر نگارگری به زبان روز و معاصر مطرح شود."

وی افزود: "البته وقتی صحبت از نگارگری امروز می کنیم، با آن نگارگری که در قرون 13 تا 17 میلادی در اوج شکوفایی بوده کاملا تفاوت دارد. ما در درجه اول باید منابع غنی این دوران را شناسایی کنیم. اما در مجموع هنر مدرن یا مفهومی و سنتی می توانند به حیات خود ادامه دهند. با این حال اگر نگارگری بخواهد به عنوان صنعت در حیطه هنرهای سنتی به فعالیت ادامه دهد طبعا به شناخت و تئوریزه کردن یکسری مبانی دارد. گرچه بعید می دانم نگارگری سنتی ایران بتواند جایگاه خود را در جامعه امروز داشته باشد."

کشمیرشکن درباره وظیفه هنرمندان و مدیران فرهنگی برای جلوگیری از اضمحلال و انحطاط نگارگری گفت: "مجموعه ای از حقایق در دنیای امروز ما جریان دارند که ناگزیر به پذیرش آنها هستیم. دیرگاهی است که مدرنیزاسیون هنرهای سنتی را تهدید می کند و تاثیر خود را بر این وادی گذاشته است. مینیاتور ما نیز مانند خوشنویسی متعلق به فرهنگ ایرانی است و شکی نیست که باید حفظ شود. اما اینکه بخواهیم با ورود مدرنیزم به مقابله برخیزیم کمی ناممکن به نظر می آید. البته این مسئله تنها درباره هنرهای سنتی ما صدق نمی کند و شامل موسیقی نیز می شود. بسیاری معتقدند موسیقی ما نتوانسته با گذشت زمان نو و به روز شود."

کامرانی در ادامه نشست نگارگری در مهر گفت: "باید هنرهای بازاری و هنرهایی که با عامه مردم سر و کار دارند وجود داشته باشند تا مردم به واسطه آنها به هنرهای نوتر گرایش یابند. اما این گرایش باید در آزادی کامل و بر مبنای یک انتخاب باشد. نکته جالب این است که در کشورهای دیگر مدیران فرهنگی حساب می کنند چطور می توان مردم را از پای تلویزیون به داخل موزه ها کشاند. این کشورها برای ایجاد رغبت و گرایش مخاطب عام شیوه های خود را دارند. یعنی در داخل موزه ها انواع سرگرمی ها و وسایل تفننی را فراهم می کنند و به این وسیله آثار ارزشمند خود را نیز به نمایش می گذارند."

وی افزود: "برای نمونه در ایتالیا اگر بخواهید از یک مکان باستانی بازدید کنید آنقدر امکانات در اختیار شما قرار می دهند که باور نمی کنید تنها به دیدن یک اثر باستانی آمده اید. مسلم است که ما در این زمینه کم کار کرده ایم. با این حال فکر می کنم داد و ستد هنر معاصر و هنر سنتی می تواند زمینه اتفاقات خوبی را فراهم کند. در واقع دوره اوج ما زمانی است که فرهنگ های مختلف در هنر ایرانی رفت و آمد کنند. اما در این میان باید جایگاه هر یک از اینها یعنی هنر مدرن و سنتی تفکیک شود."

کامرانی تصریح کرد: "ما در حال حاضر قسمت اعظم هنرهای سنتی مان را از دست داده ایم. حالا مهم این است که چطور آنها را احیا کنیم. البته اینکه از اطلاعات و منابع هنر سنتی هم استفاده کنیم مهم است. مثلا اینکه بدانیم نگارگران سنتی ما آن سال ها رنگ ها را چطور با هم تلفیق می کردند که در اثر تلالو می یافت یا کاغذهای دست ساز چطور ساخته می شد. یعنی می خواهم بگویم مجموعه راهکارهایی وجود دارد تا هنر معاصر توجهش به سوی پردازش نقاشی ایرانی جلب شود و ما می توانیم همیشه تعابیر معاصر خود را از فضای نقاشی های ایرانی داشته باشیم."

اصولی هم در ادامه این بحث گفت: "باید بپذیریم که نگارگری ما از اواخر دوره صفوی سیری نزولی داشته، به خصوص در هفت دهه گذشته این اتفاقات برای مینیاتور نیز افتاده است. نه تنها در نگارگری بلکه هنر معاصر در نوع معماری و چیدمان منازل ما نیز تاثیر خود را گذاشته است. تا جایی که دیگر امروز حتی در منزل یک هنرمند شاهد هارمونی نیستیم و آنچه در منازل اتفاق افتاده بیشتر به کاریکاتوری از فضای معماری هنری شباهت دارد. در صورتی که ایرانیان به قدری آدم های ظریف کاری هستند که گاه فکر می کنی هنر کاربردی شان تفاوتی با هنر خالص ندارد."

این مینیاتوریست ادامه داد: "ما از یک دوره دیگر نتوانستیم هنرهایمان را به همان ظرافتی که بود ارائه کنیم. رعایت نکردن پرسپکتیو علمی و فضای رئال در مینیاتور از جمله این عوامل بود. با این حال جوانان امروز به سمت و سوی نگارگری سنتی گرایش دارند و باید مدرسی باشد تا بتواند این هنر را به آنها انتقال دهد. تدریس مینیاتورهای ایرانی با تحلیل درست می تواند راه را برای جوانان ما باز کند. تا چند سال قبل که پاکستانی ها اشکال جدید مینیاتور را به جهان ارائه دادند و به موزه های معروف راه یافتند تقریبا همه مطمئن بودند که دیگر نمی توان برای مینیاتور کاری کرد. اما پاکستانی ها خیلی زود دست به کار شدند و اگر می بینیم موفق هستند به این خاطر است که بیش از ما به این هنر توجه نشان دادند."

کامرانی گفت: "اگر هم مینیاتور مهجور بوده و هست به تدوین نشدن واحدهای درسی ما برمی گردد. در پاکستان واحد مینیاتور جزو دپارتمان دانشگاهی است و حتی در چین کالیگرافی در کنار دپارتمان رسانه های جدید قرار گرفته، ولی ما چون داد و ستد هنر معاصر و سنتی نداریم، نگارگری را هنری دست دوم فرض کرده و آن را در زیر صنایع دستی قرار داده ایم. نتیجه این می شود که فارغ التحصیلان نقاشی بعد از خروج از دانشگاه حتی کمترین آشنایی با نگارگری یا قلم گیری ندارند. نگارگران ما نیز نسبت به مبانی فکری نگارگری بی توجهند و تعجبی ندارد که این هنر از شیوه های علمی و صحیح غافل بماند."

کشمیرشکن نیز گفت: "باز هم تکرار می کنم این وضع تنها درباره ما صدق نمی کند. نمونه های مینیاتور ما را پاکستان، چین و حتی هند هم داشته اند، اما در این میان آنها با ما یک تفاوت اساسی دارند و آن اینکه مثل ما نگرانی ندارند که هنرهای سنتی مان دارد رو به زوال و فراموشی می رود. در واقع اگر هنر معاصر چین مطرح می شود مسلما مینیاتوریست ها داخل این چرخه محسوب نمی شوند یا در هند با این مسئله به شکلی کنار آمده و مینیاتور را در قالب فیلم و ویدئو گنجانده اند."

این مدرس دانشگاه افزود: "در یک دهه اخیر با شروع بی ینال ها قاعدتا هنر ایران رونق بیشتری گرفته است. اما باید این را قبول کرد که ما در هنرمان دچار یک گسست شدیم. از اواخر دوره قاجار طبیعت گرایی توسط کمال الملک مبدل به یک ارزش شد و موجبات رقابت بهزاد را در عرصه مینیاتور فراهم کرد. به این معنی که بهزاد سعی کرد آناتومی، پرسپکتیو و سایه روشن ها را از غرب بیاموزد و بعد از بهزاد نیز این رقابت و گرته برداری از هنر اروپا به شکل شدیدتری صورت گرفت."

در ادامه نشست آسیب شناسی نگارگری ایرانی، اصولی درباره سرنوشت هنرهای سنتی و مدرن در ایران گفت: "اروپا همواره یک تحول تدریجی و منطقی را در تاریخ هنر خود پیش برده و سبک ها به نوعی از یکدیگر و متاثر از جریانات سیاسی اجتماعی اتفاق می افتد و بعد به عامه مردم می رسد. ولی در تاریخ هنر ما تغییرات بسیاری که در اعصار مختلف به وجود آمد هنر را نیز دستخوش افت و خیزهای ناگهانی کرد. من به شخصه کار قابل توجهی بعد از صفویه در مینیاتور ندیده ام. بنابراین نمی توان گفت نگارگری فعلی ما ادامه رشدیافته وغنی شده همان مینیاتورهای عصر صفوی یا تیموری است."

وی ادامه داد: "دغدغه فعلی من آشتی دادن مینیاتور با هنر معاصر است. اینکه اصلا چطور می توان این کار را انجام داد. ولی می توان امیدوار بود این امر محقق شود. همان طور که خط در نقاشی وارد شد و اتفاقات مطلوبی در این زمینه پدید آورد. منظورم تعاملی است که باید میان هنر معاصر و هنرهای سنتی خاصه در مینیاتورمان صورت گیرد. حتی امروز بسیاری از تکنیک های نگارگری سنتی می تواند به هنر معاصر ما کمک کند. اما متاسفانه تا زمانی که نگارگران ما در بی ینال نقاشان شرکت نمی کنند و برعکس این معضل مرتفع نمی شود."

کامرانی هم گفت: "به هر حال نمی توان به شکل قطعی نظر داد که نگارگری ایران از زمان صفویه به بعد دچار انحطاط شده و ارزش های خود را از دست داده است. حتی برخی معتقدند فاصله زمانی بین صفویه و تیموری انحطاط نگارگری محسوب می شود و نگارگری صفویه درخشانتر از سایر دوره ها بوده است. من نیز معتقدم باید روی موارد و ارزش های ازدست رفته نگارگری کار کرد. فضای سنتی ما باید احیاء شود. امروز برخی مدیران فرهنگی ما بخشنامه ای و مناسبتی عمل می کنند که این عملکرد به هنر ضربه زده و باعث می شود آن ارتباط عمیق با فرهنگ و هنر معاصر و سنتی برقرار نشود."

کد خبر 410005

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha