پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۵ آذر ۱۳۸۵، ۱۸:۵۹

تاثیرات پیروزی دموکراتها بر سیاستهای بین المللی آمریکا(3) :

منافع ملی آمریکا با منافع تعدیل شده حزبی به دست می آید / آمریکایی های موجود رئالیست هستند

منافع ملی آمریکا با منافع تعدیل شده حزبی به دست می آید / آمریکایی های موجود رئالیست هستند

یک استاد دانشگاه تغییر ترکیب کنگره پس از برگزاری انتخابات آمریکا را دارای تاثیرگذاری جدی در ساختار قدرت این کشور و اختیارات رئیس جمهور ندانست.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه درباره پیامدهای انتخابات میان دوره ای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا گفت : انتخابات بدون توجه به ساختار قدرت هیچگاه نمی تواند تصویر مشخصی از فرایندهای آینده را برایمان نشان بدهد. در آمریکا ساختار سیاسی مبتنی بر(لرزش و تعادل) shake hand balance است. یعنی الگویی که نهادهای مختلف همدیگر را کنترل و نظارت همه جانبه ای دارند .

وی افزود : در این ارتباط دو نگاه وجود دارد . یکی اینکه قدرت رئیس جمهور در آمریکا مافوق نهادهای دیگر است . درست است که موازنه برقرارمی باشد، اما یک نوع موازنه نابرابر وجود دارد.رئیس جمهور نماد فرهنگ، قدرت، ساختار و شخصیت جامعه آمریکا به شمار می رود . این ذهنیت که با انتخابات کنگره ، فضای سیاست خارجی و داخلی آمریکا دگرگون می شود یک موضوع ذهنی است و موجودیت عملی و اجرایی نمی تواند داشته باشد .

این استاد دانشگاه با اشاره با مباحث نظریه پردازان گفت : در این ارتباط رابرت دال می گوید : رقابتهای انتخاباتی در آمریکا نماد بعد اول قدرت است . بعد اول قدرت را در رقابت در منازعه و رویارویی می بیند. انتخابات موضوع واقعی بوده و برد و باخت گروهها بر اساس آن رقم می خورد .

درمقابل این نگاه سی رایت میلزبه دیدگاه نخبه گرایانه انتقادی توجه دارد. درطیف نظریه پردازان علوم سیاسی نخبه گرایان دردرون قالبی قرارمی گیرند که حوزه قدرت الیت ها ازحوزه قدرت نهادها و گروههای اجتماعی و مردم تفکیک می کند . اما یکسری نخبه گرایان محافظه کار نیز همانند موسکا ، میخلز و پاره تو وجود دارند  که نقش و جایگاه و قدرت ویژه نخبگان را می پذیرند، اما نگاهشان انتقادی نیست . در تمام جوامع نخبگان محور اصلی قدرت هستند . نگاه نخبه گرایی بیانگر بعد دوم قدرت است .

وی در ادامه افزود : بعد دوم قدرت می گوید که قدرت دارای یک چهره آشکار ویترینی و بعد چهره پنهان توافقی است . در چهره آشکارش همه می خواهند نشان دهند که قدرت ؛ شفاف ، دموکراتیک ، عینی ، واقعی و رقابتی است . اما این یک بخش کم اهمیت است . چرا که این بعد پنهانی قدرت است که حائز اهمیت است و عمل تبانی ، توافق و هماهنگ سازی به دست این بعد صورت می گیرد .

این استاد دانشگاه تهران در مورد رابطه احزاب و مردم در ساختار سیاسی آمریکا گفت : در آمریکا چیزی به نام انضباط حزبی وجود ندارند . آمریکاییها به هیچ وجه قید حزب و چارچوبهای قدیم و قبل را ندارند . بنابراین خیلی راحت منافع خودشان را از یک حوزه به حوزه دیگر تغییر می دهند . برای احزاب آمریکا مهم این است که منافع ملی و به موازات آن منافع تعدیل شده حزبی در چه قالبی مفهوم پیدا می کند . بحث آنها از منافع آمریکا یعنی منافع تعدیل شده گروههای مختلف . وقتی که گفته می شود منافع ملی آمریکا ایجاب می کند که چنین کنشی انجام بگیرد؛ بدین معناست که منافع نخبگانی که لایه پنهان قدرت سیاسی را در آمریکا تشکیل می دهند چه برآیندی دارد و چه توافقی را می تواند بوجود آورد .

متقی همچنین اشاره داشت : فضایی که باید به آن توجه داشت اینکه ساختار سازمان یافته است. ساختار با یک تغییر همانند تغییر کنگره تاثیر زیادی در سیاست خارجی به جا نمی گذارد .نکته دیگر اینکه آمریکایی های موجود آمریکایی های رئالیست هستند . وقتی که رئالیسم را در روابط بین الملل می خوانیم دارای شش آموزه است . یکی از این آموزه ها منافع ملی است . منافع اصل پایدار و تغییر ناپذیر است . آموزه دیگر رئالیسم این است که حوزه سیاست داخلی با خارجی جداست . در سیاست داخلی می توان دارای اختلاف نظر بود ، رقابت کرد، ولی در سیاست خارجی یک گروه جدید الورود رهیافتها را تعیین نمی کند . یک نوع رهیافتهای هنجاری شده ، چار چوب دار و قابل نظارت وجود دارد که نشان می دهد که چه موضوعی می تواند از مطلوبیت لازم برای همان منافع الیتهای موثر در قدرت آمریکا تعیین کننده باشد . به این ترتیب با تغییراتی که در کنگره آمریکا ایجاد شده صرفا پنج درصد قدرت ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد .

دکتر متقی درباره اثرات پیروزی دموکراتها بر موضوعاتی که آمریکا با آن در عرصه بین الملل روبروست بیان داشت : بحث هژمون گرایی آمریکا و نوع برخورد واشنگتن با سایر قدرتها یکی از موضوعها می باشد . سوالی که در حال حاضر مطرح است اینکه آیا هژمون گرایی آمریکا به موازنه گرایی تبدیل خواهد شد یا نه . بسیاری از نظریه پردازان آمریکا اعتقاد دارند هژمون گرایی به افزایش هزینه و مخاطرات می انجامد . قدرت بسیار خوب است، ولی استفاده زیاد از قدرت خود ضد امنیت است . به همین دلیل است که در دکترین نظامی ایالات متحده آمریکا آمده است که جنگ آخرین گزینه رفتاری در تصمیم گیری استراتژیک تلقی خواهد شد .

وی گفت : ساختار قدرت در آمریکا غیر متغیر است و مراکزی که بر قدرت تاثیر گذار هستند به میزانی نهادینه شده و سازمان یافته هستند که تغییرات کنگره نمی تواند به طور جدی تاثیراتی را بگذارد، اما در دو سال آینده آمریکاییها در برخورد با اروپا ، روسیه و چین از الگوی unimultipolar حمایت خواهند کرد؛ یعنی اینکه یکنوع ساختاری که مبتنی بر قدرت یک - چند قطبی است و قطب اول آن ایالات متحده است . اما در انجام اقدامات یکجانبه unilateral action به دلیل انشعاب در درون حزب جمهوریخواه مطمئنا تجدید نظر خواهند کرد .

این انشعاب به آن دلیل انجام شد که آمریکاییها در عراق از الگوی یکجانبه (unilateral) استفاده کردند . زمانی که این الگو مورد استفاده قرارمی گیرد؛ نمی توان هزینه های مربوط به پیروزی را با دیگران تقسیم کرد . مهمترین مسئله ای که وجود دارد این است که سود و هزینه ها باید با دیگران تقسیم شود؛ چرا که پیروزی سود اندک و هزینه های فراوان دارد . بدین ترتیب آمریکا برای تقسیم هزینه ها از الگوی unimultipolar " یک چند جانبه گرایی " استفاده خواهد کرد .

استاد دانشگاه تهران همچنین تاکید کرد : بازی آمریکا بازی قدرت است یعنی اینکه چگونه می توان قدرت را به حداکثر رساند . آمریکاییها در مورد عراق بر این نکته تمرکز خواهند کرد که چگونه می توانند تضادها را به حداقل برسانند و زمان بندی خروج نیروها با توجه به حفظ حضور عملی کنند . در این راه ممکن است حتی به مصالحه با ایران و سوریه نیز بپردازند .

درآینده نزدیک آمریکاییها برای خروج بحران از طریق ابزار نظامی جدید استفاده خواهد کرد و الگوی عملیات پیشدستانه آمریکا در دو سال آینده ادامه خواهد داشت . التهاب در خاورمیانه ادامه پیدا خواهد کرد و نیروهای نظامی در حد 130 هزار حفظ خواهد شد .

دکتر ابراهیم متقی در پایان در جمع بندی مباحث گفت : 1- اگر چه ترکیب کنگره تغییر یافته است، اما ساختار قدرت آمریکا تغییر نیافته است . 

2- لایه های پنهانی قدرت فراتر از جابجایی های سیاسی کنگره می تواند ایفای نقش کند و تاثیرگذار باشد .

3- رئیس جمهور در ساختار آمریکا از قدرت ویژه ای برخوردار است و این انتخابات صرفا پنج درصد قدرت رئیس جمهور را در ساختار سیاسی آمریکا تحت تاثیر قرار می دهد .

4- حوزه های بحرانی خاورمیانه به عنوان چالشهای اصلی سیاست خارجی آمریکا از سال 1990 شروع شده و در دوران بوش شدت یافته است . این حوزه های بحران همچنان در جدال های قدرت ادامه خواهد یافت و آمریکا نه قادر خواهد بود این بحرانها را از طریق نظامی حل کند و نه از طریق بیرون بردن نیروها قادر به حل موضوع عراق خواهد شد . 

کد خبر 410013

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha