پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱ آذر ۱۳۸۵، ۸:۳۰

/ دریغ کمترین محبت از بزرگترین مردان فوتبال ایران /

وقتی مهاجم پاطلایی در آفساید بیماری اسیر می شود / در حسرت یک تشویق و هورای دیگر

وقتی مهاجم پاطلایی در آفساید بیماری اسیر می شود / در حسرت یک تشویق و هورای دیگر

خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: صداهای تشویق های هواداران هنوز در گوشش است، همه او را فریاد می زنند، برایش هورا می کشند و او می رود و به احساساتشان پاسخ می دهد. از آن روزها خیلی می گذرد و حالا پیرمرد تنها روی تخت بیمارستان خوابیده است، حتی یک هوادار هم او را صدا نمی زند.

سرش را برمی گرداند و لبخندی می زند که حرفهای بسیاری درآن نهفته است. با خوشرویی دعوتمان می کند به داخل. بی اختیار یاد روزهایی می افتیم که او را با قامتی استوار و انرژی تمام نشدنی در مستطیل سبز می دیدیم. شاید خیلی ها سن شان قد ندهد ، اما هنوز هم روزنامه و نشریات از او به عنوان پاطلایی فوتبال ایران یاد می کنند. دیگر از آن شور و هیجان جوانی و ضربه های پاطلایی خبری نیست. اینجا پاها دیگر توانی برای حرکت کردن ندارند. تخت بیمارستان آنها را اسیر خود کرده و ظاهرا چاره ای هم جز تسلیم شدن برابر این اسارت نیست.

به آرامی دستمان را می فشرد و به رسم همه مردان قدرشناس ورزش ایران تشکر می کند که سری به او زده ایم. کنار تختش دست گلی گذاشته اند که رویش نوشته : « گل برای گل » ... و چه جمله مناسبی برای ورزشکاری که روزها و سالها گلهایش را به هزاران و میلیونها هوادار تقدیم کرد. او حالا چشم انتظار دسته گلهای بیشمار مردانیست که قبلا گلهای بسیاری به آنها هدیه کرده است.

احوالش را می پرسیم. فکر می کردیم روحیه اش را از دست داده باشد اما نه، ما اشتباه می کردیم . حمید شیرزادگان هنوز سرحال و سرپنجه است. درست مثل یک مهاجم قبراق و سرحال . و این بار او در آفساید بیماری اسیر و گرفتار شده است که ظاهرا راه فراری از این آفساید نیست. ظاهرا دست تقدیر و رسم روزگار قدرتش را کم کرده است. حمید شیرزادگان همان مرد پاطلایی فوتبال ایران حالا روی تخت بیمارستان است.

مثل همه مردان پرافتخار ورزش ایران شروع به مرور خاطراتش می کند و به روزهایی بر می گردد که جوانی رعنا قامت و استوار و مهاجمی شش دانگ و گلزن بود:« فوتبال دوران ما خیلی فرق می کرد. به قول بچه ها یک شاهی از آن فوتبال می ارزید به میلیونها تومان از این فوتبال امروز. اینکه نشد فوتبال . همه اش شده پول و حاشیه و ..»

حمید شیرزادگان از نسل شاهین است. از نسل پاک فوتبال ایران . او فوتبالش را با شاهین شروع کرد و بعد به پرسپولیس پیوست و برای ادامه فوتبالش به آمریکا رفت. او اولین بازیکنی بود که در یک تیم خارجی قرارداد حرفه ای بست. به واقع حمید شیرزادگان اولین لژیونر فوتبال ایران بوده است. مردی که پنج سال در تیم های آمریکایی بازی کرد. سال 1970 به ایران بازگشت و بعد از انقلاب راهی امارات شد و چهار سال مربیگری تیم الامارات را برعهده گرفت و بعد هم به تیم پرسپولیس بازگشت و دو سال مربی این تیم بود.

حمید پاطلایی فوتبال ایران مثل خیلی از مردان بزرگ فوتبال  بدون خداحافظی از فوتبال رفت و حالا در جرگه پیشکسوتان پرافتخاری قرار دارد که ظاهرا در فوتبال امروز جایگاه خاصی ندارند و تنها با مرور خاطرات گذشته شان دلخوشند.

حمید شیرزادگان مدتهاست با بیماری ریوی دست و پنجه نرم می کند. چند بار در بیمارستان بستری شده است . هفته گذشته پنج روز تحت شیمی درمانی قرار گرفت تا اوضاعش بهتر شود. خودش که اعتقاد دارد کاملا سلامت است و باید برود. او می خواهد هر چه سریعتر از شر این بیماری لعنتی خلاص شود و دوباره سری به زمین های فوتبال و یاران قدیمی اش بزند. آنها هرزچندگاهی دور هم جمع می شوند و یاد روزهای خوب گذشته را زنده می کنند:« هنوز هم با نسل قدیم فوتبال دور هم جمع می شویم و فوتبالی بازی می کنیم. البته دیگر آن توان و قدرت گذشته را نداریم. اما نمی توانیم فوتبال را کنار بگذاریم. فوتبال همه زندگی ما بود.»

اما این همه زندگی چیزی برای آنها نداشته است. این کمبود خصوصا در مسائل مالی است. آنها حتی پاداش معنوی سالها افتخار آفرینی برای فوتبال ایران را هم نگرفته اند. این روزها خیلی ها سراغی از او نمی گیرند. حتی وقتی مریض می شوند و می روند کنج بیمارستان کسی سراغشان را نمی گیرد. شاید این بدترین اتفاق برای مردانی باشد که روزگاری هزاران هوادار برایشان هورا می کشیدند . اما حالا از آن فریاد ها و تشویق ها خبری نیست.

حمید شیرزادگان و امثال او که سالها  برای فوتبال ایران زحمت کشیده اند و افتخار آفریده اند در این روزها چیزی بجز محبت و توجه نمی خواهند . نه هزینه ای دارد و نه بودجه ای می خواهد . تنها کمی همت می خواهد و مردانگی و بجا آوردن مرام و مسلک اصلی ورزش که احترام به پیشکسوت و پاس داشتن مقام و جایگاه آنهاست.

به راستی چرا مسئولان ورزش و اهالی فوتبال این کمترین را از بزرگترین مردان ایران و تابلوی افتخارات فوتبال دریغ می کنند و با سلامی و دسته گلی آنها را دوباره به زندگی باز نمی گردانند؟!

کد خبر 410426

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha