به گزارش خبرنگار مهر، قانون تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به منظور استفاده مطلوب و هماهنگ از امکانات پزشکی کشور در جهت تأمین و تعمیم بهداشت و درمان و بهزیستی و آموزش و پژوهشپزشکی و تحقق بندهای ۴ و ۱۲ و ۱۳ اصل سوم و آن قسمت از اهداف اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مربوط به خدمات بهداشت و درمان و بهزیستی است در ۲۴ مهرماه ۱۳۶۴ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
بازماندن یک پرونده در ۳۲ سال !
اما پس از ۳۲ سال در برهه های مختلف زمانی دوباره موضوع پیوستن آموزش پزشکی به حوزه آموزش عالی مطرح می شود.
در سال ۶۴ و پس از تشکیل وزارت بهداشت، وزارت بهداری و بهزیستی منحل میشود و کلیه وظایف، اختیارات، امکانات، کارکنان، دارایی ها، اعتبارات و تعهدات وزارت بهداری و بهزیستی و سازمانهای وابسته به آن و آن قسمت از وظایف و اختیارات،امکانات، کارکنان، دارایی ها، اعتبارات و تعهدات وزارت فرهنگ و آموزش عالی در زمینه بهداشت، درمان، آموزش و پژوهش پزشکی به این وزارت منتقل شد.
در آن زمان تعداد دانشگاه های بزرگ کشور در مراکز استان ها محدود بود و بسیاری از آنها یک ساختمان یا محوطه داشتند که با جداسازی دانشکده ها دارای ساختار مستقل شدند. اکنون بیش از ۵۰ دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی در کشور وجود دارد اما بازهم هر از چندی از سوی حوزه آموزش عالی این ندا بر می خیزد که باید آموزش پزشکی دوباره به آموزش عالی بپیوندد.
بازگشایی پرونده آموزش پزشکی در زمان بازگشایی دانشگاه ها
به تازگی محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران در مراسم بازگشایی دانشگاه ها در حضور رئیس جمهور در مهرماه ۹۶ خواستار تجدید نظر در تفکیک و ادغام آموزش پزشکی و آموزش عالی شد. در مصاحبه دیگری نیز تاکید کرد در شرایط امروز تفکیک آموزش های علوم پزشکی و غیر پزشکی در کشور توجیهی ندارد و در دنیا جایی را ندیده ایم که آموزش پزشکی و غیر پزشکی از یکدیگر مجزا باشند و این موضوع تنها در ایران دیده می شود.
این نکته در حالی بیان شده است که حسن روحانی رئیس جمهور نیز در این مراسم در پاسخ تلویحی به سخنان رئیس دانشگاه تهران گفته بود: ما دانشگاه و اداره دانشگاه را قطعه قطعه کردهایم؛ یکی مسئول دین مردم، یکی مسئول علم و یکی مسئول انقلاب است. نباید این تقسیمبندیها انجام بگیرد. پزشکی و غیرپزشکی نیز موضوع دیگری است که در مجلس شورای اسلامی این اصرار را کردند و میشود روی آن فکر کرد که اگر مصلحت جامعه چیز دیگری است، لایحهاش را تقدیم مجلس کنیم.
اصرار وزارت علوم بر یکپارچگی آموزش پزشکی و غیر پزشکی کشور
در همین زمینه مجتبی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم به مهر گفت: باید تدبیری بیاندیشیم و طرحی نو در اندازیم تا مجددا آموزش پزشکی و غیر پزشکی کشور یکپارچه شود. این موضوع را ما برای اولین بار پیگیر بودیم و مطرح کردیم. همچنان بر این باور هستیم که باید در سیاست جدایی میان آموزش پزشکی و غیر پزشکی تجدید نظر صورت گیرد.
معاون آموزشی وزارت علوم خاطرنشان کرد: زمانی در دهه ۶۰ شرایط کشور اقتضا می کرد که آموزش پزشکی و غیر پزشکی از یکدیگر جدا باشند اما به دلیل شرایط امروز لازم است در این زمینه تجدید نظری صورت گیرد. از مجموع ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار جمعیت دانشجویی کشور تنها ۲۰۰ هزار دانشجو در حوزه پزشکی هستند و از مجموع ۸۰ هزار عضو هیات علمی تنها ۱۹ هزار نفر در حوزه پزشکی مشغول به فعالیت هستند.
وی گفت: این درحالی است که ماموریت اصلی وزارت بهداشت براساس گفته دوستان در حوزه بهداشت، درمان، پیشگیری و سلامت است بنابراین چنین دستگاهی با این نوع ماموریت ها نباید در گیر و دار ۲ تا ۳ درصد جمعیت دانشجویی کشور باشد. اکنون در کشور دستگاه عریض و طویلی مانند وزارت علوم وجود دارد که ماموریت آن آموزش عالی کشور است.
یک روز پس از این سخنان دکتر سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت در واکنش به این موضوع تاکید کرد: حاضر نیستیم آموزش علوم پزشکی را با وزارت علوم ادغام کنیم و نمی توانیم به عقب برگردیم و در سیاست های سلامت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری نیز در خصوص ارتقای آموزش پزشکی تاکیدات فراوانی شده است.
مرکز پژوهش های مجلس: غیر ممکن بودن به هم پیوستن آموزش پزشکی و غیر پزشکی
این سخنان در حالی مطرح می شود که قانونگذار، موضوع به هم پیوستن آموزش پزشکی و غیر پزشکی را غیر ممکن دانسته است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در مردادماه سال ۱۳۹۰ منتشر شده است ادغام نظامهای آموزشی در کشور نه امکانپذیر است و نه مطلوب.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی تفصیلی درباره طرح پژوهشی یکپارچه سازی نظام های آموزشی در ایران اعلام کرد که در حال حاضر ادغام نظامهای آموزشی در کشور در هیچ یک از سطوح نه امکانپذیر و نه مطلوب است و تنها گزینهای که در شرایط امروز جامعه ایرانی میتواند به عنوان گزینهای مطلوب برای ایجاد هماهنگی بین نظامهای آموزشی مد نظر قرار گیرد، ایجاد یک نهاد واسط میان نظامهای آموزشی است که وظیفه هماهنگی و ایجاد ارتباط بین نظامهای آموزشی را بر عهده گیرد.
در این گزارش آمده است؛ با این تفسیر در شرایط امروز، گفتمان ادغام نظامهای آموزشی باید به گفتمان ایجاد یکپارچگی بین نظام های آموزشی تغییر یابد. حتی اگر به ادغام آموزش پزشکی یا آموزش عالی قائل شویم ، باید به این نکته توجه داشت که مقاومت سازمانی بسیار نیرومندی از ناحیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و حتی جامعه پزشکی در این زمینه وجود خواهد داشت. بنابراین ایجاد یکپارچگی یبن نظامهای آموزشی که امری ضروری و عاجل است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود آورده است؛ نهاد واسط باید از جایگاه سازمانی بالایی در دستگاه بروکراسی دولت برخوردار باشد تا تصمیماتش لازم الاجرا باشد و به لحاظ اعضا، اعضایش وظیفه و مسئولیت دیگری نداشته باشند.
این مرکز یادآور شده بود ادغام آموزش پزشکی در آموزش عالی نیز سناریویی است که از نظر نتایج این پژوهش در مرحله دوم اولویتی قرار دارد. هر چند تجربه دنیا نیز نشان از عدم تفکیک آموزش پزشکی از آموزش عالی دارد؛ اما نکته بسیار مهم آن است که در شرایط فعلی این سناریو در اولویت قرار ندارد.
سایه تعلیق رشته های تحصیلی بر پرونده ادغام آموزش پزشکی
به نظر می رسد موضوعی که هر ازگاهی مسئله پیوستن آموزش پزشکی را به آموزش عالی بر سر زبان ها می اندازد، تعیین تکلیف نشدن رشته های تحصیلی نیز باشد. موضوع انتقال رشتههای مشترک از وزارت علوم به بهداشت که تیرماه ۹۵ با نامه وزیر بهداشت به رییسجمهور مطرح شده بود یکی از موارد اختلاف دو وزارتخانه آموزشی کشور است.
رئیس جمهور در ابتدا در پاسخ به نامه وزیر بهداشت، دستور به انتقال رشتهها داد، اما پس از چندی فرهادی وزیر وقت علوم در نامه ای در مخالفت با این موضوع خواستار توقف این واگذاری شد و در نهایت مقرر شد که دکتر محمدعلی نجفی به عنوان نماینده رئیس جمهور در کارگروهی مشترک این موضوع را بررسی کند که نتیجه آن هنوز پس از یکسال مشخص نشده است.
آموزش پزشکی موفق یا ناموفق! مسئله این است
افرادی که موافق پیوستن آموزش پزشکی به آموزش عالی هستند معتقدند که تعداد دانشجویان این رشته ها کم است و بخش زیادی از امکانات و سرمایه انسانی به این موضوع اختصاص یافته و تنها ایران است که از این شیوه آموزشی بهره می گیرد. در مقابل فدراسیون جهانی آموزش پزشکی در فوریه ۲۰۰۴ در گزارشی اعلام کرد با توجه به منحصر به فرد بودن شیوه آموزش پزشکی در ایران و مثبت بودن این شیوه، ادغام آموزش و خدمات می تواند الهام بخش کشورهای دیگر جهان نیز باشد.
از سوی دیگر این افراد وضعیت خدمترسانی را از دیگر دلایل خود بر می شمردند و معتقد هستند که بسیاری از مناطق کشور با کمبود نیرو مواجه است و وزارت بهداشت در بحث آموزش موفق عمل نکرده است.
در مقابل نیز بسیاری از مخالفان جداسازی آموزش پزشکی از وزارت بهداشت، این موضوع را یک عقب گرد می دانند که تنها به نظام آموزشی کشور هزینه وارد می کند و با توجه به حجم زیادی از خدمات که برعهده بیمارستان های آموزشی است بخش سلامت نیز آسیب می بیند.
در عین حال مخالفان جداسازی آموزش پزشکی از وزارت بهداشت، موفقیت های امروزه پزشکی ایران را مرهون ادغام می دانند و یادآور می شوند که بی نیازی از پزشک خارجی، تربیت فارغ التحصیلان که برخی از آنها سرآمدان پزشکی دنیا شده اند و همچنین ارائه خدمات پزشکی در حوزه های تخصصی و فوق تخصصی از موفقیت های این حوزه است.
با این حال به نظر می رسد که پرونده آموزش پزشکی و غیر پزشکی همچنان باز مانده است و هر از چندگاهی یکی از مسئولان حوزه آموزش برگی بر این پرونده اضافه می کند. آنچه در این میان مغفول می ماند توجه به توان و سرمایه ای است که در این ۳۲ سال صرف موضوع «آموزش پزشکی» فارغ از موفق بودن یا ناموفق بودن آن شده است.
نکته دیگری که موافق پیوستن آموزش پزشکی به آموزش عالی به آن توجه نمی کنند اسناد بالادستی است. در تمامی اسناد بالادستی از جمله سیاست های ابلاغی سلامت موضوع آموزش پزشکی در درون وزارت بهداشت دیده شده است، اینکه بدون توجه به یک مجموعه با ۱۲۰ هزار دانشجو و ۵۰ دانشگاه، تنها بخواهیم بر روی کاغذ یک جابجایی عظیم انجام دهیم نشان از بی توجهی به اسناد بالادستی کشوری و منطق توسعه دارد.
نظر شما