۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۸:۴۳

معاون توانبخشی بهزیستی در گفتگو با مهر؛

۲۳۰ هزار نفر در کشور ناشنوا هستند/پیشگیری از ۱۵ هزار ناشنوایی

۲۳۰ هزار نفر در کشور ناشنوا هستند/پیشگیری از ۱۵ هزار ناشنوایی

تهران- معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به جمعیت ۲۳۰ هزار نفری این قشر در جامعه، گفت: در ۱۰ سال گذشته از ۱۵ هزار ناشنوایی در کشور پیشگیری شده است.

خبرگزاری مهر؛ گروه استان‌ها- رقیه غلامی: ناشنوایان، بخشی از جامعه امروز ایران را تشکیل می‌دهند و توجه به آن‌ها و فراهم کردن تسهیلات ارتباطی برای این قشر، جزو وظایف غیرقابل‌انکار دولت است، که وظیفه حمایت از این قشر در کشور ما بر عهده سازمان بهزیستی نهاده شده است.

درست است، که فراهم کردن بستر مناسب برای حضور ناشنوایان در جامعه ابتدایی‌ترین اقدامی است، که در خصوص این قشر باید انجام گیرد، اما مسئولیت دیگری که باید در خصوص ناشنوایان جامعه مدنظر قرار دهیم، توانمندسازی آن‌ها و توان‌بخشی این عزیزان است.

به همین دلیل در خصوص اوضاع ناشنوایان و اقداماتی که در جهت توان‌بخشی این قشر صورت پذیرفته است، به سراغ حسین نحوی نژاد، معاون توان‌بخشی سازمان بهزیستی کشور رفتیم، تا از طریق گفتگو با وی بیشتر با اوضاع قشر ناشنوا در کشور آشنا شویم، این گفتگو در ادامه می‌آید:

* چه درصدی از جامعه را معلولین تشکیل می دهند؟ لطفا آماری در این خصوص ارائه دهید.

در حال حاضر برآورد ما از جمعیت معلولین متوسط به بالا کشور که نیازمند خدمات توابخشی هستند، ۲ درصد کل جامعه است، به عبارتی دیگر یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر معلول در کشور وجود دارد، که نیازمند خدمات توانبخشی هستند، از این تعداد ۱۵ درصد آن ها یعنی ۲۲۵ هزار نفر، جمعیت کم شنوا و ناشنوا و نیازمند خدمات هستند.

هم اکنون تعداد ناشنوایان( کم شنوا و ناشنوا) ۲۳۰ هزار نفر، یعنی ۱۶ درصد جمعیت تحت پوشش بهزیستی است، که ۳۵ درصد آن ها خانم و ۶۵ درصد آن ها آقا هستند.

* این قشر از جامعه چه خدماتی از سوی سازمان بهزیستی و جامعه دریافت می کنند؟

تجویز وسایلی مثل سمعک، بحث مسکن، تردد در جامعه برای ارتباط با دیگر افراد و آموزش آن ها با استفاده از زبان اشاره از مطالبات اساسی جامعه ناشنوایان است و تا زمانی که مشکل ارتباطی این عزیزان در جامعه مرتفع نشود به انزوا آنان منجر شده و کارآیی آنان صفر خواهد بود، همگی باید تلاش کنیم که زبان اشاره رسمیت پیدا کند.

لطفا این مطالبات را به گوش مسئولان بلند پایه مجلس، قوه اجرایی و قوه قضایی برسانید، چرا که عقیده داریم ناشنوایان نتوانستند از حق خودشان دفاع کنند، لذا باید این زمینه فراهم شود که ناشنوایان مطالبات خود را از سازمان بهزیستی و جامعه بخواهند.

* مطالبات اصلی ناشنوایان از جامعه و مسولین چیست؟

یکی از سخت ترین معلولیت ها ناشنوایی است، چرا که ناشنوایان ارتباط خود را با جامعه از دست می دهند، ناشنوایی یک معلولیت پنهان است، ظاهر فرد انسان سالمی دیده می شود و افراد به معلولیت وی پی نمی برند، در حالی که وی از محرومیت ها رنج می برد، از این جهت در هر اداره، سازمان، محکمه قضایی، پاسگاه انتظامی و دفاتر اسناد رسمی، در هر مکانی که ناشنوا حضور پیدا می کند، باید حق وی برای ارتباط با جامعه به رسمیت شناخته شود، ازیک ناشنوا نباید به عنوان یک فرد سوم شخص مفرد یاد شود.

ناشنوا بایستی مخاطب قرار بگیرد و این امر زمانی امکان پذیر است، که ما بتوانیم این زبان را در کشور استاندارد کنیم و سپس گسترش و توسعه دهیم، از این رو باید هم رسانه و صدا و سیما و هم تمامی افراد جامعه و دولت و مردم عام وی را به رسمیت بشناسند، به دنبال آن بایستی به سوی مسائل رفاهی ناشنوایان حرکت کنیم تا ناشنوایان ما افراد تحصیلکرده و باسواد نشوند،تا زمینه کسب وکار برای آنها فراهم نشود،تا صاحب حرفه و فن نشوند زندگی آنها دستخوش تغییر نخواهد شد.

نخستین مطالبه ناشنوایان  این است که ما بتوانیم به زبان اشاره رسمیت ببخشیم و در این مسیر  باید مردم و دولت تلاش کنند باید این یک خواست همگانی باشد.

این همان کاری است که مرحوم باغچه بان انجام داد به جای این که ماهی به آن ها بدهد ماهی گیری را یاد داد و فرصت خوبی است که این مشکلات را با هم مرور کنیم.

ما آمادگی آن را داریم که تمبر مرحوم باغچه بان انتشار پیدا کند و یادگاری باشد از سازمان بهزیستی برای جامعه ناشنوا و سپس تعمیر مزار باغچه بان  را که توسط  کمیته ای که تشکیل می  دهیم  پیگیر باشیم و در این رابطه صحبتی با خانواده اشتری داشته باشیم.

* عملکرد انجمن و کانون ناشنوایان را چطور ارزیابی می کنید؟

از فعالیت مشترک و مثبت انجمن و کانون ناشنوایان راضی هستم، خوشحالم که انجمن و کانون را دست به دست هم می بینم و در کنار یکدیگر فعالیت می کنند، امروزه گفتگو با افراد یک علم محسوب شده و آموزش داده می شود.

*عوامل ناشنوایی و راه درمان آن چیست؟

وقتی ناشنوایی عارض شد علتش هایش با درمان کامل برطرف نمی شود و باید حوزه درمانی به آن رسیدگی کند، اما موضوع اساسی این است، که ۵۰ درصد ناشنوایی زمینه ژنتیکی دارد، یعنی نوزاد با ضعف شنوایی به دنیا می آید و این غیرقابل درمان بوده و نیازمند توانبخشی است.

وظیفه ما این است که تربیت شنیداری و مداخله به موقع کنیم، سمعک مناسب تجویز کنیم و زمینه کاهش شدت آسیب را ایجاد کنیم، ضمن این که پیشگیری جای خود دارد ،حداقل ۸۵ درصد نوزادانی که متولد می شوند تحت غربالگری شنوایی توسط سازمان بهزیستی قرار می گیرند.

آمار ارائه شده در ده سال گذشته نشان می دهد، از ۱۵ هزار  ناشنوایی که می توانست دیر شناخته شود، پیشگیری شده و با مداخله به هنگام زمینه آن فراهم شده که بتوانیم فرآیندهای توانبخشی و آموزشی را آغاز کنیم.

غیر از این مسئله بایستی زمینه ای ایجاد کنیم که این عزیزان دچار افسردگی نشوند یعنی شدت معلولیت این عزیزان با دور شدن آن ها از زمینه های ورود به جامعه بیشتر می شود، اگر آن ها احساس طرد شدن را داشته و در جامعه به محیط های سیاسی،فرهنگی،اجتماعی رفت و آمدی نداشته باشند  شدت معلولیت افزایش پیدا خواهد کرد، پس  ما در هر مرحله باید سطحی از  پیشگیری را داشته باشیم.

* منظور شما این است، که پیشگیری و توانبخشی عمده اقدامات درمانی است؟

لازمه کاهش معلولیت،  تشخیص به هنگام معلولیت در نوزادان ، تجویز وسایل و سمعک ،آموزش و امکانات تربیتی شنیداری، آموزش مراکز بهزیستی در ارتباط با این افراد برای ارائه خدمات و راهنمایی آنان به مسیر درست زندگی، تلفیق  مراکز استثنایی و بعضا آموزش و پرورش در آموزش افراد با معلولیت شنوایی از راهکارهای کاهش آسیب است.

*هدف از تلفیق آموزش و پرورش و مراکز استثنایی را توضیح دهید.

هدف ما این است که افراد کم شنوا و شنوا از یکدیگر جدا نشوند و زمینه آموزش آن ها فراهم شود، در این زمینه باید بگویم آموزش تلفیقی افراد کم بینا آغاز شده و محیط و جامعه آموزشی باید آمادگی پذیرش چنین افرادی را داشته باشند، البته آموزش تلفیقی برای آنان افرادی که ناشنوا و یا نابینا کامل هستند، امکان پذیر نیست، اما آموزش کامل آن ها در مراکز خاص صورت می گیرد.

ا توجه به این پیشگیری ها، روند روبه کاهش داشته ایم یا خیر؟

در موارد بسیاری این معلولیت زمینه ژنتیکی داشته و با توجه به مشاوره های ژنتیک و همچنین اجباری شدن آن این قضیه روبه کاهش است، اما باید تشخیص به موقع و به هنگام داشته باشیم براساس کمیسیون حقوق معلولین هرکسی حق حیات دارد، اگر ما بتوانیم در دوران بارداری تشخیص دهیم که این فرد دچار ناشنوایی خواهد شد، از بروز آن می توان پیشگیری کرد.

زمانی که ما بتوانیم از ازدواج افرادی که زمینه معلولیت ناشنوایی در آن ها به صورت ژنتیک فراهم است، جلوگیری کنیم پیشگیری  را از طریق کاهش زمینه ژنتیک خواهیم داشت.

کد خبر 4119706

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha