وی البته این سلیقه را به دو بخش نگاه شخصی خود و سلیقه شورای دفتر اقتباس ادبی به عنوان تنها نهاد سازمان یافته در این حیطه تقسیم بندی می کند. شورایی که او فقط یک رأی در تصمیم گیری هایش دارد و البته در اصول و مبانی اعتقادی با هم اتفاق نظر دارند.
در مورد خروجی های دفتر اقتباس ادبی در یک سال گذشته که اکثریت نظرات در نقد این کمیت و ناکامی آن در جریانسازی شکل گرفته، مصطفی جمشیدی معتقد است تأثیرات عملکرد این دفتر حتی در فیلم هایی که به طور مستقیم در آنها دخالت و مشارکت نداشته اند هم مشهود است. آثاری که همه به نوعی اقتباس مستقیم و غیرمستقیم از ادبیات هستند. به این ترتیب همه آثار سینمای ایران که مطمئناً از 36 وضعیت نمایشی و 18 قالب داستانی آشنا خارج نیستند، به نوعی مدیون عملکرد این دفتر هستند!
در حالی که سینماگران اشاره شده هم اکثراً به نوعی اقتباس پنهان در سینمای ایران اشاره دارند و عده ای آن را رویکردی سهل الوصول از جانب فیلمنامه نویسانی تلقی می کنند که هنوز به مفهوم دقیق اصیل بودن پی نبرده اند، جمشیدی هم این اقتباس پنهان را به سابقه ادبی سینمای ایران نسبت می دهد و وعده قانونمند کردن این روند را در اهداف آتی این دفتر و طرح های لازم الاجرای پیشنهادی مطرح می کند.
هر چند برخی سینماگران آثار ادبی خارجی را دارای مولفه های تصویری بیشتری می دانند که موقعیت خوبی برای اقتباس فراهم می کند، اما اصل مهمی که همه به آن صحه می گذارند قابلیت های فراوان ادبیات غنی ایرانی برای امر اقتباس است. ادبیاتی که به واسطه درک نامناسب نویسندگان ادبی از جایگاه سینما و به نوعی حقیر دانستن آن و البته فراهم نکردن زمینه ای مناسب از طرف فیلمنامه نویسان برای برقراری اعتماد متقابل، از سینمای روز دور مانده است.
مشکل کپی رایت آثار ادبی ایرانی هم از علل عمده ای است که همه کارشناسان در خصوص رویکرد بیشتر فیلمنامه نویسان به ادبیات خارجی عنوان می کنند. این مبحث هم از جهت مالی و هم دیدگاه نامناسب مطرح شده مورد بحث قرار گرفت و به عنوان مشکلی لاینحل باقی ماند. مسئول دفتر اقتباس ادبی چکیده تلاش این دفتر را در خرید کتاب های مناسب توسط این دفتر ذکر می کند تا رابطه مستقیمی با تهیه کنندگان شکل بگیرد.
در واقع نقش عمده عملکرد این دفتر در ایجاد یک راه میانبر برای مرتبط شدن ادبیات و سینما است نه آسیب شناسی این مشکل و احتمالاً حل آن. رابطه ای که به واسطه حل نشدن علل ناهنجاری اش رو به وخامت دارد. پاسخ به این پرسش که آسیب شناسی این مشکل در حیطه فعالیت های این دفتر است یا نهادی دیگر باید به این مسئله بپردازد دغدغه گزارش تحلیلی دیگری است.
نظر شما