به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، شهاب حسینی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون از پردیس تئاتر تهران بازدید کرد و در حاشیه این بازدید گفت: پردیس تئاتر تهران میتواند یک مجموعه فرهنگی بسیار خوب باشد و در عین حال برنامههای فرهنگی و جشنوارهها در آن برگزار شود، جایی که نیرو پرورش دهد. من اصالت را به منابع انسانی میدهم، منابع انسانی هم نیاز به فضا دارند.
وی درباره موقعیت جغرافیایی پردیس تئاتر تهران عنوان کرد: به نظرم امروز شمال و جنوب شهر فقط شاید از منظر مالی و اقتصادی تفاوت داشته باشند و در شرایطی که این سطح از آگاهی و اطلاعات وجود دارد، چیزی به نام شمال و جنوب شهر نداریم. اگر بخواهیم از این منظر یعنی از منظر تلاش برای ساختن آینده نگاه کنیم، اتفاقاً برعکس است. این قدر که در جنوب شهر انگیزه برای رشد و پیشرفت وجود دارد، در جاهای دیگر ممکن است وجود نداشته باشد.
حسینی با اشاره به فقر فرهنگی گفت: فقر فرهنگی به خاطر نبود ارائه درست فرهنگ به مخاطب ایجاد میشود. زمانی که فقر شناختی وجود دارد. امروز جوان نمیتواند مسیر زندگیاش را به وضوح ترسیم کند و هویت خود را به درستی تشخیص دهد. چه کار کنیم که هویتها شکل بگیرد؟ باید مردم را به خودشناسی دعوت کنیم. شرایطی را برای شان فراهم کنیم که به کشف و شهود و جستجو بپردازند و ظرفیتهای درونیشان را کشف کنند. منِ نوعی وقتی کلاسهای آموزشی استاد سمندریان به وجود آمد، رفتم و تازه فهمیدم که شاید بتوانم بازیگر شوم.
این بازیگر سینما و تئاتر اظهار کرد: وقتی هیچ انتخابی وجود ندارد، آدم سرگردان میشود، وقتی سرگردان میشود، زندگیاش باری به هر جهت میشود. شاید دنبال این نمیرود که خودش را ارتقا دهد ولی وقتی فضایی باشد که رقابت سالم و در عین حال جدی در آن شکل بگیرد، آدمها تشویق میشوند که جز روی توانمندیهای شخصی خودشان برای ساختن زندگی و آیندهشان، نمیتوانند حساب کنند. بسترش باید وجود داشته باشد، اگر اینجا مثلاً جشنوارههایی را بگذاریم و این امکان را بدهیم که از همه نقاط کشور تئاترهای شان را بیاورند و تمرین و اجرا کنند، انگیزه دهنده است. من جوانهای زیادی را در حیطه کاری خودم میشناسم که بسیار خلاق و دست به قلم هستند، فیلمسازهای خوبی داریم. در واقع موضوع منابع انسانی نیست، مکانی برای ارائه وجود ندارد.
وی متذکر شد: متاسفانه همه جا چرخدندههای خردکننده روابط اجازه نمیدهد خیلیها وارد شوند. اگر جایی باشد که با آغوش باز از هر نوع استعداد و اندیشهای استقبال کند، ما شاهد شکوفایی زیادی هستیم. منابع انسانی اصالت دارند. نفت، گاز، طلا و... هیچ کدام بدون مغزی که بتواند اینها را از دل زمین بیرون بکشد، ارزش ندارند. هیچ کاری بدون تفکر و منابع انسانیاش شکل نمیگیرد و پیش نمیرود. سینما یک بت یا یک قلعه دستنیافتنی نیست، سینما را آدمها به وجود آوردهاند. سینماگری باید وجود داشته باشد که سینما وجود داشته باشد، نمایشگری باید وجود داشته باشد که تئاتر وجود داشته باشد. اساساً اندیشهای باید وجود داشته باشد. کار این مرکز و همه مراکز فرهنگی دیگر باید تولید اندیشه باشد.
حسینی به لزوم ایجاد فضاهای فرهنگی اشاره کرد و گفت: به ازای هر پنج فست فودی که در شهر باز میشود، حداقل یک سالن نمایش لازم است. فقط به خوراک جسمی توجه میکنیم ولی باید توجه بیشتری به خوراک روحی داشته باشیم. مسلماً با نگاههای رادیکال نمیشود اینطور کارها را پیش برد، جوانهای امروز واقعاً به نسبت نسلهای گذشته فرهیخته هستند، جوانها اهل تحقیق و گفتوگو هستند، فضا ندارند. بعضی وقتها اسم مراکز دولتی که میآید، همه موضع میگیرند چون فکر میکنند آنجا دست و پای آدم بسته است و کاری پیش نمیرود ولی اصلاً اینطوری نیست. به من گفتند اینجا بالغ بر ۲۵۰ میلیارد تومان هزینه شده است، مدیریت شهری کار خودش را کرده، ما باید این را به یک بهرهوری برسانیم که شهرداری تشویق شود در یک منطقهای بیاییم این کار را بکنیم. ولی اگر فقط یک سری تجهیزات باشد، طبیعتاً شهرداری هم دیگر انگیزهای برای ایجاد چیزی نخواهد داشت چون میبیند فقط هزینه است و استفادهای از آن نمیشود.
وی با بیان اینکه بیشتر از بازیگری و شرکت در جشنوارههای مختلف به انجام کارهای زیربنایی علاقه دارم، عنوان کرد: به عنوان کسی که مردم به او نمره قبولی در کارش دادهاند، این یک وظیفه برایم ایجاد میکند که تجربیاتم را انتقال دهم. به صورت انفرادی در نهایت میتوانم در خانهام یک کارگاه شخصی برگزار کنم ولی وقتی عمومیت بیشتری پیدا کند، به ویژه در این مناطق، استعدادهای درخشان ظهور میکند. بیشتر آدمهای موفق کسانی بودهاند که طعم محرومیت و فقر را در زندگی چشیدهاند، خواستن را بلد شدند و پیرو آن حرکت کردند. واقعاً باید به جوانها احترام گذاشت و به آنها اعتماد کرد، جوانان در ارتباطات شان با هم نگاه جنسیتی ندارند، با هم در حیطه ادب و اخلاق معاشرت میکنند. خودشان بیاخلاقی را خوب میشناسند و آن را تحمل نمیکنند. نیازی هم به نیروی ناظر و بازدارندهای نیست. اگر یک نفر در یک جمع بیادبی کند، از طرف بقیه طرد میشود. این مسائل نگاه باز مسئولان را میخواهد که با ایجاد چنین مراکزی اجازه دهند جوانها دور هم جمع شوند، بگذارند این کثرت به وحدت تبدیل شود. این همیشه باعث اتفاقات خوب میشود و همیشه دو مغز بهتر کار میکند، باید درباره همه چیز گفتوگو کنیم.
حسینی در پایان گفت: علاوه بر جوانان، قشر بازنشستهای داریم که برای اوقات فراغت شان فکری نداریم. در مورد اوقات فراغت خانمها که قشر وسیعی از جامعه هستند، واقعاً ایده خاصی نداریم. تنها چیزی که میتواند مردم را گرد هم جمع کند و سالمترین آنها همیشه برنامههای فرهنگی هنری است. بهترین چیزی است که میتواند سوژه گفتگو باشد. من واقعاً دلم میخواهد حالا که این همه هزینه شده و پردیس تئاتر تهران راهاندازی شده، با یک برنامهریزی خوب، بهرهبرداری خوبی هم صورت گیرد.
نظر شما