خبرگزاری مهر- گروه استانها، حسن شکیب زاده: در یادداشتی که با عنوان «۲ سال با ۲ شکایت مطبوعاتی!» منتشر شد، نوشتم: هفته ای که همراه با زلزله ی خانمانسوز کرمانشاه سِتُرک و داغداری بخش قابل توجهی از هموطنانمان بود، دو رویداد مهم مطبوعاتی نیز در استان رقم خورد.
دومین رویداد، دیدار اصحاب رسانه با استاندارجدید قزوین بود. آقای استاندار که خود اهل مطبوعات و صاحب نشریه می باشند در این نشست به نکات مهمی اشاره کردند. از جمله اینکه: «امروزه دیگر فعالیت رسانه ها از حالت خبررسانی گذشته و وارد عرصه آگاهی بخشی شده اند. لذا باید تحلیل، تفسیر و نقد سازنده مورد توجه جدی قرار گیرد و حمایت شود».
اگر چه آقای استاندار در سخنان خود به نکات مهم دیگری هم اشاره داشتند که به نوبه خود به آنان خواهم پرداخت، اما یکی از مهمترین نکاتی که امروزه رسانه های ما فاقد آن هستند، توجه جدی به آگاهی بخشی واقعی و بدون حب و بغض است. بدون حب و بغض، از این جهت که برخی از رسانه ها هم که لب به انتقاد و شِکوه می گشایند، نه به واسطه معضلاتی که متوجه جامعه و عموم مردم و یا به دلیل عدم آموزش و حرفه ای بودن در مدیریت مجموعه ی خود می باشد، بلکه درست زمانی است که خود و رسانه اش مورد بی مهری مسئول و یا دستگاهی قرار می گیرد.
اینکه رسانه ها در جهت آگاهی بخشی بایستی «تحلیل، تفسیر و نقد سازنده» را مورد توجه قرار دهند، حرف پر مغزی است که بخش عمده آن با آموزش و حرفه ای شدن اصحاب رسانه محقق خواهد شد. موضوعی که متاسفانه اجرا نشدن آن، زمینه فاصله گرفتن مخاطبان از رسانه ها، بویژه رسانه های مکتوب را فراهم کرده اما بخشی از این توصیه می تواند شامل حال مسئولان و مدیران دستگاههای اجرایی نیز باشد.
آنچه غیر قابل کتمان است اینکه آستانه نقد پذیری اکثر مدیران ما، به مراتب نسبت به رسانه ها پایین تر است. کما اینکه آقای استاندار نیز در باب همین موضوع در این نشست، گفتند: «متاسفانه هنوز مدیران به فرهنگ نقدپذیری عادت نکرده اند.» و این مهم بیان کننده اهمیت آموزش مدیران در سطوح مختلف است.
متاسفانه آنچه که تاکنون به آن پرداخته نشده است، آموزش رسانه ای مدیران است و اینکه مدیران نیز برای پذیرش و کنار آمدن با انتقادات رسانه ها، باید آموزش های لازم را فراگرفته تا با کوچکترین انتقادی «زود از کوره در نروند»!.
اگر چه بخش عمده نقدناپذیری بسیاری از مسئولین، به جهت ضعف مدیریتی و عدم کارآیی و آگاهی آنان از مسایل مدیریتی و نقش رسانه ها و مردم در جامعه می باشد، اما آقای استاندار و متولیان امر در استانداری و سایر دستگاههای مرتبط بایستی با برگزاری دوره های آموزشی لازم به طور جد به آموزش رسانه ای مدیران نیز توجه کنند.
در این رابطه بایستی این نکته را مورد توجه قرار داد که بخش عمده انتقاد نشدن از سوی رسانه ها، موضع گیری متقابل مدیران در بایکوت خبری و مالی رسانه ها، همچون ندادن آگهی و یا گزارش های مناسب است که اگر مدیران در آموزش های لازم نسبت به نحوه برخورد با رسانه ها آگاهی لازم را داشته باشند، از رسانه ها نیز می توان توقع آگاهی بخشی لازم را داشت.
فراموش نکنیم رعایت اصول و قوانین مربوط به رسانه ها نیز از سوی اصحاب مربوطه، بایستی الزامی و در صورت رعایت نکردن موازین، به نحو شایسته مورد عتاب و خطاب قرار گیرند تا رسانه ها هم ملزم به رعایت قوانین و اصول حرفه ای خود باشند. زیرا در میان اصحاب رسانه، افرادی پیدا می شوند که به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند.
در نهایت اینکه، به زعم آقای استاندار «هرچند حرفه ای شدن خبرنگاران ممکن است برای مسئولان دردسرهایی به دنبال داشته باشد اما در مجموع تحقق این موضوع به سود استان و کشور است». همچنین آموزش مدیران! ان شاالله.
*حسن شکیب زاده: محقق، نویسنده و رونامه نگار
نظر شما