به گزارش خبرنگار مهر، نشست معرفت شناسی دین با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر مجتبی مصباح یزدی ۹ آذرماه در مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد برگزار شد.
در ادامه گزارشی از این نشست از نظر شما می گذرد؛
وی در ابتدای این نشست به تعریف دین و معرفت دینی و معرفت شناسی دین پرداخت و گفت: دین مجموعه اعتقادات اساسی و مقرراتی خاص است، که با هدف دستیابی به سعادت، ارائه میشوند. دین حق آن است که با تبعیت از آن حقیقتاً انسان سعادتمند شود. معرفت دینی شرط لازم برای سعادتمندی است، و بنابراین، تشخیص معرفت دینی درست از خطا، به اندازه وصول به سعادت و پرهیز از شقاوت، اهمیت دارد. معرفتشناسی دین، با بررسی معرفتهای دینی، درباره امکان، اقسام، راهها، قلمرو و اعتبار این معرفتها بحث میکند. معرفتهای دینی، از آن جهت که معرفتاند، در مباحث معرفتشناسی مطلق، با سایر معرفتها مشترک هستند.
مصباح یزدی در ادامه به طرح پرسشهایی درباره معرفت دینی پرداخت و افزود: می توان به طرح پرسشهایی درباره امکان و اعتبار معرفتهای دینی از آن جهت که معرفتاند، پرداخت: آیا معرفت یقینی داریم؟ آیا معرفت غیر یقینی معتبر هم داریم؟
وی افزود: همچنین می توان به طرح پرسشهایی درباره امکان و اعتبار معرفتهای دینی از آن جهت که درباره دیناند، پرداخت: با توجه به ارتباط معارف دینی با غیر دینی، و عدم امکان تسلط به همه معارف دیگر، چگونه ممکن است معرفت دینی یقینی داشته باشیم؟ با توجه به تفاوت پیشینههای ذهنی افراد نسبت به معارف دینی، چگونه ممکن است واقع دین را بشناسیم؟ آیا زبان دین زبان بیان واقع است، تا بتوانیم با معرفتهای دینی چیزی درباره واقع بدانیم؟
وی در ادامه سخنانش به علم حضوری پرداخت و گفت: در علوم حضوری، علم و معلوم دو چیز نیستند. پس، علوم حضوری خطاناپذیرند، یعنی به هر چیز علم حضوری داشته باشیم، واقعیت آن را چنانکه هست مییابیم. تصدیقهای بدیهی نشانگر واقعیتهایی هستند که آنها را با علم حضوری مییابیم و بدین جهت، یقیناً صادقاند.
این استاد مؤسسه امام خمینی(ره) گفت: درجه معرفت تصدیقهای نظری وابسته است به درجه اعتبار روش استدلال مورد استفاده و درجه اعتبار تصدیقهایی که از آنها در استدلال استفاده کردهایم. تصدیقهایی نظری که با روش استدلال یقینی به تصدیقهای یقینی بازگردانده شوند، یقیناً صادق خواهند بود. اگر یقین داشته باشیم که یکی از n قضیه یقیناً صادق است؛ اما دلیلی بر ترجیح صدق هیچ یک نداشته باشیم، همه آنها به یک اندازه معتبرند. پس احتمال صدق هریک از آنها در این شرایط، یک بر روی است. مثال درباره اینکه سکهای که پرتاب میکنیم شیر میآید یا خط، هیچ ترجیح معرفتی نداریم؛ پس اعتبار هریک از دو قضیه «سکه شیر میآید» و «سکه خط میآید» مساوی ۰.۵ است. اعتبار یا ارزش معرفتی هر قضیه در هر شرایط معرفتی، با استفاده از قوانین حساب احتمالات، نسبت به معرفتهای یقینی مربوط محاسبه میشود.
این محقق در ادامه سخنانش به انواع راههای معرفت و اعتبار آنها پرداخت و گفت: راه معرفت حضوری، شهود است که در آن خطا راه ندارد. تصدیقات بدیهی عقل مستقیما از علم حضوری به دست میآیند و یقینیاند. اعتبار تصدیقات نظری عقلی وابسته است به اعتبار مقدمات و روش استدلال آنها. اعتبار معرفتهای حسی با استدلال عقلی که پشتوانه آنها است تأمین میشود.
وی در مورد تجربه دینی گفت: تجربه حالات درونیای که در اثر احساس حضور امری متعالی برای مؤمنان حاصل میشود و تجربه کننده آن را دینی میداند، همچون خشیت، رضا، توکل، محبت و عبودیت. معرفت شهودی خطابردار نیست، اما درستی تفسیر حصولی آن وابسته به دلیل است. معرفتهای حاصل از وحی و الهام نسبت به آنچه از آن حکایت میکنند، حصولیاند و اعتبار آنها به جهت دلیل عصمت است که پشتوانه اعتبار یقینی آنهاست. هرگاه دو معرفت با یکدیگر ناسازگار باشند، معرفت یقینی بر غیر یقینی ترجیح داده میشود.
مصباح یزدی تأکید کرد: در ناسازگاری یک معرفت دینی با هر معرفت دیگر نیز معرفت یقینی ترجیح داده میشود. دست برداشتن از ظاهر اولیه برخی از الفاظ قرآن، مانند «ید الله»، با وجود دلایل عقلی و نقلی یقینی. از معرفتی که دلیل قطعی برای عمل به آن داریم، باید در عمل تبعیت کرد. درباره معرفتهای ناسازگار ظنی نمیتوان قضاوت قطعی کرد، اما احتمال صدق معرفتی که ارزش بیشتری دارد، بیشتر است.
نظر شما