پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۲ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۲۳

گزارش صفحات اندیشه روزنامه‌های ۲۲ آذر؛

شورای انقلاب فرهنگی پاسخگو نیست/ چرا شاد نیستیم؟

شورای انقلاب فرهنگی پاسخگو نیست/ چرا شاد نیستیم؟

گزارشی از صفحات اندیشه روزنامه های امروز کشور را در ادامه می خوانید.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: گزارشی از صفحات اندیشه امروز روزنامه های کشور را ادامه می خوانید؛

روزنامه فرهیختگان: روشنفکران عصر روسیه تزاری یا کاسبان تجارت بردگی؟!

روزنامه فرهیختگان در شماره امروز خود در مطلبی به بهانه  تاسیس «کاخ کرملین» در ماه دسامبر ۱۸۴۰ به قلم حامد سرلکی به بررسی وضعیت اجتماعی عصرهای پایان روشنفکری در روسیه تزاری پرداخت.

نویسنده در این یادداشت معتقد است: امروزه روشنفکری در چند ظرفیت مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ نوعی از آن «عامیانه»، نوعی «خاص» و نوعی «اخص» است. روشنفکری که در عصر تزارها آغاز شد و سرانجام به انقلاب بولشویکی اکتبر رسید، براساس نوع خاص آن است. نوع خاص یعنی خرد عملی، باور عملی به تغییر با ظرفیت تحلیلی عقل. شاید تفاوت این صورت از روشنفکری در برابر فلسفه یا حتی کلام همین بحث است؛ قدرت دادن عقل در بستر زمان و شرایط.

وی ادامه می دهد: مشروعیت‌بخشی کلیسای ارتدوکس روسیه به حکومت تزارها به خصوص پس از به قدرت رسیدن «بوریس گودونف» (فرزند ایوان) یکی از عوامل ابتدایی اجتماع روشنفکری روسیه علیه این نوع مشروعیت‌دهی و قدرت‌یابی نهاد کلیسا در روسیه شد.

سرلکی با روایتی تاریخی از حکومت تزارها و با اشاره به همراه نشدن روشنفکران و مردم با اصلاحات در پایان یادداشت خود می نویسد: در حکومت‌های خودکامه که غالبا به صورت پادشاهی اداره می‌شوند، هرگونه اصلاحی بر مبنای تزریق آرام‌بخش موضعی قلمداد شده و در نمونه‌های مختلف تاریخی آن‌، نخبگان با این نوع اصلاحات سطحی همراهی نمی‌کنند.

در هر صورت بروز اختناق در عصر رومانف‌ها و سال‌های منتهی به حضور سوسیالیت‌ها و مارکسیست‌ها در ساخت «اتحاد جماهیر شوروی» باعث ایجاد سرزمینی شد که از عصر تزاری آن هم سیاه‌تر بود عموما تصوری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی در ذهن پژوهشگران مستقل تداعی می‌شود که بیشتر شبیه افسارگسیختگی ناچاری و افتادن بردگی از دست تزارهای هم خون  به دست رفیقان داس و پتک و فریب است.

روزنامه اعتماد: از نفیر نی تا عشق معشوق به عاشق

روزنامه اعتماد در صفحه اندیشه امروز خود در گفتگو با موسی اکرمی به موضوع عشق و فلسفه پرداخته است.

اکرمی در این گفتگو می گوید: وقتی به روانشناسی روی می‌آوریم، انتظار داریم که با روش تجربی با قضیه برخورد کند و بتواند به عشق به عنوان یک موضوع در چارچوب روش‌شناسی خود بپردازد. از فلسفه انتظار داریم که به شکل عقلی به قضیه نگاه کند و در مفهوم عشق تعقل کند. از دین انتظار داریم مفهوم را در چارچوب آنچه به آن متن مقدس می‌گوید و منشأ آن ادعا می‌شود وحیانی است، توضیح دهد. عرفان هم مفهوم عام عشق را در سطحی و از دیدگاهی و با روش‌شناسی‌ای که به آن روش‌شناسی شهودی می‌گوییم توضیح می‌دهد. اسطوره هم همین‌طور، با نگرش خاص خودش. پس بررسی و پاسخ ما بستگی به این دارد که ما از چه دیدگاهی به موضوع بنگریم. همچنین باید توجه کنیم که چه جنبه‌ای از عشق برای‌مان مهم است. وجود عشق؟ کارکرد عشق؟ منشأ عشق؟ من در کتابم عشق را به عنوان یک مفهوم وسیع جهانی یا جهانشمول و نقش آن در پیدایش انسان از دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی خاص نگریسته‌ام؛ دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی خاصی که در سنت ویژه‌ای به نام سنت اسلامی با هم پیوند دارند. منظور من در این کتاب عشق یک انسان به انسان دیگر نیست. این عشق آن نیرویی است که مساوق وجود یا انگیزه پدیدآیی هستی و انسان است؛ یا گونه‌ای تجلی خاص از وجود است که البته یک تجلی جزیی آن در مرتبه‌ای نازل‌تر عشق یک انسان به انسان دیگر است.

همان طور که وجود تعریف‌ناپذیر است و همه‌چیز را به وجود تعریف کنیم، عشق هم طبعا تعریف‌ناپذیر می‌شود و همه‌چیز را باید به عشق تعریف کنیم

وی ادامه می دهد: فیلسوفان گفته‌اند که ما همه‌چیز را به وجود تعریف می‌کنیم. بنابراین وجود را نمی‌توان به وجود تعریف کرد؛ همه ظهورات خود وجود است و بنابراین وجود تعریف‌ناپذیر است. به این معنا اگر ما عشق را مساوی وجود بگیریم (مفهوما جدا و مصداقا یکی)، همان طور که وجود تعریف‌ناپذیر است و همه‌چیز را به وجود تعریف کنیم، عشق هم طبعا تعریف‌ناپذیر می‌شود و همه‌چیز را باید به عشق تعریف کنیم. اما اگر ما آرام‌آرام تعریف محدودتر و محدودتری برای عشق قایل شویم آنگاه می‌توانیم تعریفش کنیم.

روزنامه صبح نو: شورای انقلاب فرهنگی پاسخگو نیست

روزنامه صبح نو در یادداشتی به قلم مهدی گلشنی به نقد وضعیت فرهنگی دانشگاه ها پرداخته است. گلشنی در این یادداشت می نویسد: وضعیت فرهنگی کشور و دانشگاه‌ها در شورای عالی انقلاب به‌درستی منعکس نمی‌شود. باید چندبار در طول سال با اساتید نخبه و بی‌غرض و متعهد کشور و نه کسانی که اعتقادی به انقلاب و کشور ندارند، در شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه‌ای برگزار شود و سخنان این اساتید شنیده شود و ناهنجاری‌های موجود، وضعیت ارتقا و جذب نیرو در دانشگاه و نوع برخورد با دانشجو بیان شود تا تصمیمات لازم اتخاذ شود.

وضعیت فرهنگی کشور و دانشگاه‌ها در شورای عالی انقلاب به‌درستی منعکس نمی‌شود. باید چندبار در طول سال با اساتید نخبه و بی‌غرض و متعهد کشور و نه کسانی که اعتقادی به انقلاب و کشور ندارند، در شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه‌ای برگزار شود

وی ادامه می دهد: بسیاری از دانشجویان انگیزه کافی ندارند و درواقع باانگیزه وارد دانشگاه می‌شوند اما بدون انگیزه خارج می‌شوند زیرا رفتارهای مناسبی با آنها نمی‌شود و فقط محفوظاتی را می‌خوانند و آینده‌ای برای خودشان متصور نیستند. اکنون تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند که جایی برای جذب آنها وجود ندارد. اهمیت زیادی به آثار غربی داده می‌شود اما به داشته‌های داخلی بی‌توجه هستند. همه این مسائل دست‌به‌دست هم داده و دانشجویان دانشگاه‌ها را ناامید کرده است.

گلشنی در پایان می نویسد: تصمیم‌گیری برای دانشگاه‌ها در وزارت علوم و تحقیقات و دیگر مراکز بیشتر توسط مهندسان انجام می‌شود. در دانشگاه صنعتی شریف برای گروه فلسفه علم که علمی میان علوم پایه و علوم انسانی است، شأنی قائل نیستند. با انواع و اقسام مشکلات در این دانشگاه روبه‌رو هستیم و با تبعیض مواجهیم و جایی هم برای شکایت وجود ندارد. ما نمی‌توانیم به شورای عالی انقلاب فرهنگی شکایت کنیم زیرا جواب درستی نمی‌دهند.

روزنامه ایران: ۱۰۸ پله با خوشحالی فاصله داریم!

روزنامه ایران نیز در شماره امروز خود یادداشتی از سید جواد میری منتشر کرده و به این سوال پاسخ داده است که «چرا شاد نیستیم؟»

سید جواد میری در این یادداشت می نویسد: این سؤال مطرح می‌شود که آیا اساساً خوشبختی سنجیدنی است؟ واقعاً واحد اندازه‌گیری خوشبختی چیست؟ واحد اندازه‌گیری خوشحالی ممکن است از رفتن به یک کافه تریای شیک، رفتن به کنسرت، سینما و جشن و میهمانی هم حاصل شود اما اگرچه اینها ممکن است کمک کند به اینکه انسان احساس خوشحالی داشته باشد اما واحد اندازه‌گیری خوشبختی مسأله‌ بسیار پیچیده‌ای است.

امروزه جامعه‌ ما از درون با نوعی مرگ ارزش‌ها یا وارونگی ارزش‌ها مواجه‌ شده است که این امر، خود می‌تواند به نوعی از نابسامانی و پوچگرایی بینجامد که بی‌شک عدم احساس خوشبختی و کم‌رنگ شدن خوشحالی در جامعه را به‌دنبال خواهد داشت

وی ادامه می دهد:  بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته که از قضا با به‌کارگیری کمیت زندگی در کنار کیفیت بالای زندگی به شکلی توأمان برای ساختن شهری انسان‌محور تلاش می‌کنند نیز از منظر معنایی دچار چالش‌های فراوانی هستند. به‌عنوان مثال، در سوئد بزرگ‌ترین پرسش در برابر یک انسان سوئدی این نیست که چرا شغل ندارم یا مسکن ندارم یا غذا ندارم یا آینده‌ فرزندم چه می‌شود؛ بلکه بزرگ‌ترین پرسش او این است که اصلاً زندگی من در «فردا» چه معنایی پیدا می‌کند؟ اساساً «فردا» یعنی چه؟ چرا «فردا» زندگی کنم؟ البته این به این معنا نیست که انسان ایرانی مشکل پوچی و پوچ‌گرایی ندارد اما شاید یکی از اساسی‌ترین دغدغه‌های ما ایرانیان ارتقای کیفیت زندگی شهری‌مان باشد.

وی در پایان یادداشت خود می نویسد: زندگی فردی انسان‌ها و دنیای درون آنان در جامعه‌ای مثل جامعه ما که با معضلات اجتماعی همچون بیکاری، عدم توزیع درآمد، شکاف عمیق طبقاتی، وضعیت نابسامان شهری و... مواجه است، دچار تلاطم و آشفتگی می‌شود و خود این نابسامانی‌ها می‌تواند نوع دیگری از نهیلیسم را که در مبنا با نهیلیسم سوئدی یا اروپایی متفاوت است، رقم بزند. امروزه جامعه‌ ما از درون با نوعی مرگ ارزش‌ها یا وارونگی ارزش‌ها مواجه‌ شده است که این امر، خود می‌تواند به نوعی از نابسامانی و پوچگرایی بینجامد که بی‌شک عدم احساس خوشبختی و کم‌رنگ شدن خوشحالی در جامعه را به‌دنبال خواهد داشت.

کد خبر 4171063

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha