به گزارش خبرگزاری مهر، صد و یکمین شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «کلام اسلامی» به صاحب امتیازی آیتالله سبحانی، مدیر مسئولی علی ربانی گلپایگانی و سردبیری عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی منتشر شد.
در این شماره از فصلنامه مقالات «کلام اسلامی» «تبیین و بررسی تقریرهای برهان حکمت بر عصمت پیامبران در کلام اسلامی» نوشته علی ربانی گلپایگانی، «مادیت نفس در نگره تفکیکی، بررسی و نقد» تألیف حمیدرضا شاکرین، «حدوث زمانی عالم از منظر متکلمان مسلمان» به قلم مهدی نجیبی، «تبیین و نقد دیدگاه کلامی، حِکمی و عرفانی قاضی سعید قمی در باره جایگاه عرش و کرسی در نظام هستی» نوشته مرجان درستی مطلق، موسی ملایری، محمد پارچه باف دولتی، «تحلیل نگرش انتقادی هرش نسبت به هرمنوتیک فلسفی» تألیف هادی صادقی، محمد حسین مختاری و «روش ترکیبی عقلی- نقلی در کلام اسلامی» به قلم عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی منتشر شده است.
نویسنده مقاله «تبیین و بررسی تقریرهای برهان حکمت بر عصمت پیامبران در کلام اسلامی» در ابتدا به ارائه تعریف عصمت از دیدگاه اشاعره، متکلمان عدلیه و حکمای اسلامی پرداخته است سپس کاربردهای حکمت را بیان کرده و به بیان تقریر برهان حکمت بر پایه معجزه پرداخته و در این زمینه نیز ضمن ارائه نظرات مختلف به بررسی و ارزیابی آنها پرداخته است که در این زمینه به ترتیب تبیین حداقلی، تبیین حداکثری و منفر بودن صغائر بحث شده است. همچنین در بخش بعدی نیز تأویل یا سهو در گناهان کبیره مورد بحث قرار گرفته است.
در بخش دیگری از این پژوهش تقریر برهان حکمت بر اساس قاعده لطف مورد بررسی قرار گرفته است، همچنین تقریر برهان لطف در کلام معتزله و تقریر برهان لطف در کلام امامیه بررسی شده است، علاوه بر این تقریر برهان حکمت بر عصمت بر پایه نقض غرض نیز یکی دیگر از مباحثی است که مطرح شده و در این قسمت نیز به ترتیب تقریر حداقلی برهان نقض غرض، تقریر حداکثری برهان نقض غرض و جایگاه وثوق و منفریت در برهان حکمت بحث شده است.
در چکیده مقاله «مادیت نفس در نگره تفکیکی، بررسی و نقد» آمده است مباحث نفس شناختی در ادبیات عرفانی و فلسفی جایگاه ویژهای داشته و نقش مهمی در علوم انسانی و اجتماعی و منطق فهم دین دارد، از مهمترین منازعات این حوزه مجرد یا مادی بودن نفس است، در گستره تفکر اسلامی اصحاب نگره تفکیک به جد بر مادیت نفس تاکید کرده و با فیلسوفان و تجرد باوران به چالش برخاستهاند.
نگارنده در ادامه تمایزات انسان شناسی تفکیکی و ماتریالیستی را مطرح و به بررسی و نقد آن پرداخته است، همچنین در بخش دیگری از مقاله ذیل عنوان دلایل عقلی تفکیکیان بر مادی بودن نفس و نقد آنها مباحثی از قبیل ناخودهشیاری، فراموشی، زوال عقل و بقای انسان، مکانمندی نفس، حرکت مکانی نفس، محدودیت کمی نفس، انفعال نفس، استکمال نفس و برون یابی نفس مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر این دلایل نقلی تفکیکیان بر مادی بودن نفس و نقد تفکیکیان بر ادله عقلی تجرد نفس نیز به بحث گذاشته شده است.
«حدوث زمانی عالم از منظر متکلمان مسلمان» یکی دیگر از مقالات این شماره است که نگارنده در این پژوهش در ابتدا معنای حدوث و قدم، اقسام حدوث و قدم و اقوال در حدوث و قدم را مطرح کرده و در ادامه نیز دلایل مبتنی بر حدوث عالم را به بحث گذاشته است که میتوان به دلایلی از قبیل دلایل عقلی ـ نقلی و دلیل تناهی اجسام اشاره کرد. نویسنده در انتها نیز معتقد استمحققان متکلم عقل گرا و فیلسوفان ژرف اندیش متعبد در نهایت با نزدیک کردن مبانی خود بر اساس تعالیم انبیاء به این نتیجه رسیدند که میتوان میان حدوث زمانی عالم و قدیم بودن فیض الهی جمع نمود، از این رو با خدشه در بیشتر ادله متکلمان بر حدوث عالم، خود طرحی نو در انداختند.
یکی دیگر از مقالات با عنوان «تبیین و نقد دیدگاه کلامی، حِکمی و عرفانی قاضی سعید قمی در باره جایگاه عرش و کرسی در نظام هستی» چاپ شده است که در نویسنده در این پژوهش منابع فکری قاضی سعید نقل شده و در ادامه نیز نظرات وی در مورد جسمانی بودن عرش، جسمانی، مثالی مادی بودن عرش، صفات مختلف عرش مطرح و بررسی شده است، همچنین مؤلف در مقام نتیجهگیری دیدگاه قاضی سعید قمی درباره عرش و کرسی را تبیین کرده است که برای نمونه میتوان به این موارد اشاره کرد، عرش و کرسی دو فلک نهایی و دارای درونی پر شده از افلاک دیگر و آسمانها و زمین هستند و باب غیب و ملکوت را تشکیل میدهند و علم آنها به نوادری از اولیاء الله داده شده است.
«تحلیل نگرش انتقادی هرش نسبت به هرمنوتیک فلسفی» یکی دیگر از مقالات این شماره از فصلنامه کلام است، مؤلف در چکیده مقاله مینویسد: با رواج هرمنوتیک فلسفی و به طور خاص آرای گادامر، مکاتب انتقادی متعددی در برابر آن ظهور یافت، در این میان اریک هرش از جمله کسانی است که سهم به سزایی در جریان انتقادی داشته و تبیین دیدگاههای او در نقد دستاورد هرمنوتیکی گادامر بسیار حائز اهمیت است.
مؤلف در این مقاله به بررسی انتقادات هرش نسبت هرمنوتیک فلسفی پرداخته و کوشش کرده که نقاط مهم و ایرادات اساسی هرمنوتیک فلسفی از نظرگاه هرش مورد واکاوی قرار گیرد و روش گادامر به صورت روشن مورد نقادی واقع شود، همچنین در این پژوهش مباحثی از جمله معنای مولف یا مفسر، تکثر معنایی متن، فهم و امتزاج افقها، تاریخمندی فهم، مسأله پیش داوری از دیدگاه گادامر و هرش مورد بررسی واقع شده است.
آخرین مقاله از این شماره نیز تحت عنوان «روش ترکیبی عقلی- نقلی در کلام اسلامی» چاپ شده است که نویسنده در چکیده این تحقیق مینویسد محققان الهیات روش های مختلفی جهت کشف حقائق و حصول معرفت به معارف دارند. برخی نقلگرا، برخی عقلگرا و برخی شهودگرا هستند. این روشها را «روشهای اولیه و بسیط» مینامیم. به لحاظ فرض، امکان تلفیق روشهای بسیط هست، که در این صورت روشهای ترکیبی و تلفیقی در زمینه الهیات به وجود خواهد آمد.
از میان روشهای ترکیبی، نوشتار پیش روی، روش ترکیبی عقلی ـ نقلی را مطمح نظر قرار میدهد و پس از بررسی پارهای از ویژگیهایش، در پی مصداق یابی برای آن بر میآید. در عالم واقع و نه در عالم فرض، دو اثر ـ یکی از عالمی شیعی و دیگری از اهل سنت ـ با رویکرد ترکیبی عقل و نقل به بحث از عقائد پرداختهاند. این دو تالیف «البراهین القاطعه فی شرح تجرید العقائد الساطعه» و «الإنصاف فیما یجب اعتقادُه و لایجوز الجهلُ به» هستند.
نگارنده در ادامه روش عقلی ـ نقلی در البراهین القاطعه را به بحث گذاشته که ذیل آن نیز مباحثی نظیر مبداشناسی، نبوتشناسی، امامتشناسی و معادشناسی مطرح شده است و در بخش بعدی مقاله نیز روش عقلی ـ نقلی در الانصاف باقلانی مطرح شده است و در این بخش نیز مبداشناسی، عدل الهی و معاد و نبوت مطرح شده است.
نظر شما