كتاب در گستره منطق ، و درباره تفسير، بازسازي، فرمولبندي و نمادگذاري نظريه منطق ابن سينا است . سه مقاله اول كتاب منطق سينوي اختصاص به ترجمه سه مقاله از نيكولاس رشر منطقدان و فيلسوف معاصر دارد .
مقاله اول " سير منطق در جهان اسلام " به بيان تاريخچه اي اجمالي و كوتاه و در عين حال جامع از سير منطق در جهان اسلام اختصاص دارد و ريشه هاي يوناني آن را مورد تحقيق قرار داده و بر نوآوري هاي اين دوره از تاريخ منطق تاكيد مي ورزد .
مقاله دوم " ابن سينا و منطق قضاياي شرطي " به معرفي منطق شرطي ابن سينا مي پردازد . در اين مقاله ، رشر علاوه بر پي جويي مباني تاريخي بحث ، فرمولبندي و نماد گذاري خويش را براساس اسلوبهاي منطق جديد از قضاياي شرطيه ابن سينا ارائه مي كند .
مقاله سوم " نظريه قياسهاي موجهه منطقيون مسلمان در قرون وسطي " كه جامعتر و مفصلتر از دو مقاله پيشين است به معرفي نظريه موجهات زماني ابن سينا اختصاص دارد . رشر پس از بازشناسي و معرفي نظريه موجهات زماني ابن سينا ، با استفاده از نظامهاي مختلف منطق جديد مانند منطق محمولات درجه اول ، منطق موجهات و منطق زمان به فرمولبندي و نمادگذاري اين نظريه مي پردازد . فرمولبندي رشر امكان نقد و ارزيابي اين نظريه را به صورت وسيع و گسترده فراهم مي آورد ، به نحوي كه خود وي با پي جويي محاسبات مستقلي در اين باب پيشنهادهاي قابل توجهي در تصحيح و تكميل آن ارائه كرده است .
چهار مقاله بعدي اين مجموعه، كه تاليف نويسنده به شمار مي روند، به ترتيب عبارتند از :
(1) منطق زمان و نظريه قياس اقتراني شرطي ابن سينا . اين مقاله به بحث و بررسي و فرمولبندي رشر از قضاياي شرطيه ابن سينا مي پردازد . مولف در اين مقاله با رويكردي انتقادي به تصحيح و تكميل فرمولبندي مذكور پرداخته و نماد گذاري و فرمولبندي مورد نظر خويش را ارائه مي نمايد و نحوه بسط و توسعه آن را در ارزيابي قياس اقتراني شرطي ابن سينا نشان مي دهد .
(2)" نيكولاس رشر و فرمولبندي نظريه موجهات زماني ابن سينا" . اين مقاله به مطالعه فرمولبندي نيكولاس رشر از نظريه موجهات زماني ابن سينا اختصاص دارد . مولف در اين مقاله رويكردي توضيحي داشته و در صدد آن است تا كارايي و توانايي فرمولبندي نيكولاس رشر و نحوه بسط و توسعه آن را در ارزيابي نظريه مذكور نشان دهد .
(3) " de re و de dicto در منطق سينوي و تصوير آن در معنا شناسي كريپكي " . اين مقاله به بحث و بررسي يكي از مهمترين نكات مورد اشاره رشر در نظريه موجهات ابن سينا اختصاص دارد . رشر معتقد است كه اين دو مفهوم از اواخر قرون وسطي ، در منطق موجهات مطرح گرديده و مبناي اصلي مطالعات منطق موجهات محمولي جديد محسوب مي شود برگرفته از تفكيك و تمايز مهم بين جهت حمل و جهت سور است كه به وضوح در آراء منطقي ابن سينا ارائه شده است .
(4) " نظريه ضرورت بتاته سهروردي و سيستم qs5 كريپكي " ، آخرين مقاله اين مجموعه است كه به مطالعه و بررسي يكي از مهمترين دستاوردهاي منطقي شيخ شهاب الدين سهروردي مي پردازد . نظريه ضرورت بتاته كه از نتايج منطقي - فلسفي مهمي برخوردار است مطالعه عميق تر و پيشرفته تر منطقيون مسلمان را در باب جهت de re يا جهت محمول آشكار مي سازد . نويسنده پس از محسبات فراوان كوشيده است تا تفسير دقيقتري از نظريه مذكور را بر اساس معناشناسي كريپكي ارائه نمايد و محاسبات نحوي و صوري متناظر با آن را مورد شناسايي قرار دهد .
نظر شما