خبرگزاری مهر_گروه استان ها:انقلاب را نمیتوان ثمره کار یک قشر یا مردم یک شهر و منطقه دانست. یک انقلاب آن قدر بزرگ و تأثیرگذار است که همه افراد یک ملت باید دست به دست هم دهند تا آن تغییر تاریخی را در کشورشان به وجود آورند.
در انقلاب اسلامی ایران نیز تنها پایتخت نشینان و مردم شهرهای بزرگی چون تبریز و اصفهان و مشهد تاریخساز نشدند بلکه مردم مناطق جنوب خراسان نیز پا به پای سایر هم وطنانشان در روزهای مهم سال ۵۷ نقش آفرین بودند.
مرور آنچه در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب در جنوب خراسان گذشت برای نوجوان و جوان ایرانی بسیار حائز اهمیت است تا بداند آنچه امروز در اختیار اوست چه بهاء گرانقیمتی برای آن داده است.
رئیس حوزه هنری خراسانجنوبی و پژوهشگر تاریخ انقلاب در خراسان جنوبی در گفت وگو با مهر در این زمینه گفت: به واسطه اینکه جنوب خراسان تحت حاکمیت خاندان علم بود و این خاندان بیرجند را تبدیل به یکی از مراکز تفریحی برای شاه کرده بودند، فعالیت انقلابی و مبارزاتی در جنوب خراسان جرأت و جسارت بیشتری نسبت به شهرهای بزرگ میطلبید.
مجید کریمیان اظهار کرد: فعالیتهای مبارزاتی در خراسان جنوبی به سالهای ۵۶-۵۷ منحصر نمیشود، بلکه براساس تحقیقات و پژوهشهایی که انجام شده از سال ۴۲ اقداماتی در زمینه های سیاسی و مبارزاتی در بیرجند و مناطق اطراف انجام میشده است.
وی افزود: به عنوان مثال سال ۴۲ یک روز بعد از کشتار مدرسه فیضیه در قم، طلاب و علمای بیرجند گفتههای امام را به وسیله برگههای کاربن مینوشتند و پخش میکردند که به همین دلیل در معرض هجوم نیروهای رژیم قرار گرفتند و برای همین مدرسه علمیه معصومیه بیرجند برای مدتی تعطیل شد.
جوانان بیرجندی سفر شاه را لغو کردند
پژوهشگر تاریخ انقلاب در جنوب خراسان با اشاره به اینکه البته در سالهای ۵۵، ۵۶ و ۵۷ انقلاب در جنوب خراسان شعله ورتر شده بود، اظهار کرد: به عنوان مثال آخرین باری که شاه میخواست به بیرجند سفر کند، طاق نصرتی به مناسبت ورود او درست شده بود که شهید بزرگوار موهبتی و دوستانش این طاق نصرت را آتش زدند و در نتیجه عوامل رژیم به این نتیجه رسیدند با توجه به فضای شهر سفر لغو شود.
کریمیان در زمینه راهپیماییهای شاخص و بارز سال ۵۷ در جنوب خراسان بیان کرد: در یک مورد در ۱۳ شهریور ۵۷ که مصادف با روز عید فطر بود، مردم مقابل مسجد آیتالله آیتی جمع شدند تا در نماز عید شرکت کنند. طبق برنامهریزیهای انجام شده نماز باید در مسجد امام حسین(ع) انجام میشد، لذا با تکبیر و شعارهای کوبنده به سمت میدان خوسف(طالقانی فعلی) حرکت کردند.
وی افزود: در نزدیکی میدان کوروش(ابوذر فعلی) نیز شعارها ادامه داشت و در نهایت نماز به امامت آیت الله آیتی اقامه و بعد از نماز مردم راهپیمایی را از کوچه مقابل میدان کوروش(ابوذر فعلی) ادامه دادند که درگیری با مأموران آغاز و عده زیادی دستگیر شدند.
پژوهشگر تاریخ انقلاب در جنوب خراسان گفت: تظاهرات ۱۷ شهریور، تظاهرات دانش آموزان بیرجندی در ۷ مهر، تظاهرات اول آبان ۵۷ از هنرستان کوروش به سمت حسینیه صاحب الزمانی واعتراض به کشتار دانشجویان دانشگاه تهران توسط محصلین بیرجند در آبان ۵۷ در فعالیتهای انقلابی مردم جنوب خراسان بزرگ به ثبت رسیده است.
کریمیان اظهار کرد: زنان جنوبی خراسان نیز نقش قابل تأملی در این مبارزات داشتند و به عنوان نمونه در روز ۱۷ دی ماه ۵۷ که در تقویم پهلوی روز زن نام داشت، با ابتکار تعدادی از بانوان انقلابی بیرجندی تجمعی در مقابل مسجد آیت الله آیتی صورت گرفت که حضور محصلین مدارس خزیمه علم، چهارم آبان و عبدالعلی در این تجمع پررنگ بود.
وی یادآور شد: اما در این بین راهپیماییها و تظاهراتها روز ۷ بهمن ۵۷ بیرجند خونینتر از سایر راهپیماییها بود چرا که در این روز شهدایی چون شهید سندروس و شهید سورگی را تقدیم انقلاب کردیم.
اما در این بین راهپیماییها و تظاهراتها روز ۷ بهمن ۵۷ بیرجند خونینتر از سایر راهپیماییها بود چرا که در این روز شهدایی چون شهید سندروس و شهید سورگی را تقدیم انقلاب کردیم نرگس حسیننژاد مادر شهید انقلاب خراسانجنوبی شهید سندروس نیز در گفتوگو با مهر از روز هفت بهمن گفت و بیان داشت: روز ۷ بهمن به همراه تعدادی از خانمها در تظاهرات شرکت کردیم.
وی اظهار کرد: تیراندازی که شروع شد نزدیکیهای مقبره حکیم نزاری بودیم و حاج آقای اندلیب که میخواست به خانمها آسیبی نرسد درکوچه ناصح(کوچه رو به روی مقبره حکیم نزاری) ما را در منزل یکی از آشنایان خود پناه داد.
روز ۷ بهمن ۵۷ خون فرزند ۱۴ سالهام به زمین ریخت
مادر شهید سندروس بیان کرد: با شنیدن صدای اولین تیراندازیها دلشوره عجیبی پیدا کردم و به من الهام شد یکی از اعضای خانوادهام تیر خورده است و با خودم گفتم شاید فرزندم امیر تیر خورده است چون او روی ماشین بلندگودار ایستاده بود و آنجا شعار میداد.
حسین نژاد ادامه داد: ولی بعد از ظهر همان روز فهمیدم که فرزند ۱۴ سالهام علی در حالی که دست برادرش را گرفته تا به او آسیبی نرسد به شهادت رسیده است.
وی افزود: ۷ صفر ۵۷ مصادف با روزهای پایانی ماه صفر و رحلت پیامبر(ص) بود. دوست فرزندم، علی صادقی که در روز شهادت علی همراه او در راهپیمایی شرکت کرده بود بعد از شهادتش برای ما تعریف میکرد که در بین راه به شوخی به علی گفتم علی کاپشنت که سوراخ شده، نکنه تیر خوردی؟
مادر شهید سندروس یادآور شد: گویا پسرم در جواب دوستش گفته ان شاء الله ساعت ۱۱ امروز تیر میخورم و جالب این جا بود که رأس ساعت ۱۱ روز هفتم بهمن فرزندم علی از همان نقطهای که دوستش به آن اشاره کرده بود مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
راهپیماییها، حوادث و شهید دادنها در جنوب خراسان همینگونه ادامه مییابد تا اینکه در نهایت روز ۲۲ بهمن ماه ۵۷ فرا میرسد.
سید علی اکبر سوفاری که در کتابی خاطرات زمان انقلاب مردم خراسانجنوبی را گردآوری کرده است در گفت وگو با مهر از آن روز تاریخی گفت و بیان کرد: روز ۲۲ بهمن با اینکه حکومت نظامی اعلام شده بود ولی از ساعتها قبل درگیری و زد و خورد در خیابان اسدی(مطهری فعلی) با نیروهای شهربانی اوج گرفته بود.
روایت وقایع روز ۲۲ بهمن در بیرجند
این راوی خاطرات ایام انقلاب در جنوب خراسان ادامه داد: در همین حین ماشین سیمرغی متعلق به یکی از ساواکیها که قبلا توسط بچه های انقلابی شناسایی شده بود در همان خیابان توسط رجبعلی آهنی و دوستانش به آتش کشیده شد.
سوفاری گفت: حمله همزمان بچه های انقلابی به به صورت سازماندهی شده به بیمارستان و شکستن مجسمه شاه و شکستن نماد شاهنشاهی میدان کوروش(ابوذر فعلی) توسط رضا باقری در همین روز برایم جالب توجه بود.
وی اظهار کرد: من نزدیکیهای میدان کوروش بودم که یکی از بچهها که اخبار را از رادیو دنبال میکرد ناگهان گفت انقلاب پیروز شد و من که انتظار شنیدن این خبر را نداشتم برای کنجکاوی بیشتر نزدیک شدم و بیشتر گوش دادم.
گرداورنده کتاب ۱۳ امامی ها بیان کرد: در نهایت شنیدم که گوینده رادیو میگفت این صدای انقلاب ملت ایران است، صدای راستین ملت ایران است و سپس آیت الله محلاتی از رادیو پیام حضرت امام(ره) را قرائت کرد.
تصرف شهربانی توسط جوانان انقلابی
سوفاری یادآور شد: هنوز زمان زیادی از اعلام این خبر از رادیو نگذشته بود که شهربانی بیرجند ضمن برافراشتن پرچم سفید اعلام صلح کرد و بچههای انقلابی از جمله سید علی راشدی و دوستانش از دیوار شهربانی بالارفته و آنجا را تصرف کردند.
و این بخشی از ماجرای انقلاب در جنوب خراسان بود. منطقهای که عدهای تصور میکردند به واسطه حضور خاندان علم و حاکمیت آنان هیچ کس جرأت مخالفت علیه نظام شاهنشاهی را نخواهد داشت اما مردم انقلابی این منطقه ثابت کردند که جز الله از هیچ کس هراسی به دل ندارند.
نظر شما