به گزارش خبرنگار مهر، گفتگو مورد توجه شریعت اسلام بوده و دعوت، تبلیغ و اشاعه رسالت خود را بر پایه آن گذاشته است که تجلی این روند در قرآن کریم و سنت نبوی بسیار آشکار به چشم می خورد. زبان قرآن، زبان دعوت به گفتگو و تطبیق بر اساس آن است. از این رو قرآن کریم در چارچوب اختلاف و تنوع گروههای مختلف همگان را به سوی حقیقت زیبا و برجسته گفتگو دعوت کرده تا از منظر آن توحید ملموس و بهره گیری از گفتگو در زندگی روزمره و روابط انسانی در راستای برقراری صلح و دوستی بسط و توسعه یابد.
اگر به پیشینه گفتگو نگاهی داشته باشیم، در می یابیم که قبل از خلقت انسان و در آستانه آفرینش اشرف مخلوقات، خداوند با ملائکه گفتگو کرد که این اولین گفتگو به شمار می رود. انسان برای حرکت، کشف اسرار هستی و گسترش و تسهیل شیوه زندگی و ارتقاء به درجه بلوغ در زمین گفتگو کرده، در مرحله بعدی شیوه گفتگوی انبیاء الهی، مرسلین و صالحان است . قرآن کریم دعوت از طریق گفتگو را نه تنها ابزاری برای توافق و ارتباط در چارچوب تنوع فرهنگها مورد استفاده قرار داده بلکه آن را وجه تمایزی میان گروههای مختلف در چند سطح قرار داده است.
قرآن بر گفتگوهای متعددی با غیر مسلمانان به همراه شیوه های منصفانه و عادلانه تأکید کرده و فرد فرد انسانها را مخاطب قرار داده تا از دستورات موجود پند و اندرز گیرند. این مسئله تنها به مسلمانان محدود نمی شود بلکه سازمانها، مؤسسات، مراکز و نهادهای بین المللی در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی را نیز شامل می شود. از این رو کشورهای بین المللی باید برای ایجاد امنیت و صلح در جهان همکاری و گفتگو کنند تا همزیستی میان پیروان ادیان آسمانی، غیر آسمانی، فرهنگها و تمدنها محقق شود، در این راستا کشورهای مسلمان باید به تبادل اخبار و تجارب خود پرداخته و از تجارب کشورهای پیشرفته برای رسیدن به ترقی و پیشرفت استفاده کنند تا زمینه های ابتکار و ابداع خود را فراهم آورند.
گفتگو و تعامل با پیروان ادیان آسمانی ضمن ایجاد همزیستی مسالمت آمیز، احترام متقابل را در پی خواهد داشت، بنابراین اول باید گفتگوی میان یکدیگر را درک کرد و سپس به شکل مطلوب با یکدیگر تعامل کنیم . فراگیری چگونگی تعامل و گفتگو منجر به دوری از مسئله تناقض گویی و تفرقه شده و زمینه های همزیستی مسالمت آمیز فرهنگها، ادیان و تمدنهای مختلف را فراهم می کند.
پس آموزش حقیقی مسلمانان و مسیحیان احترام متقابل را در پی دارد و به شناخت یکدیگر می انجامد، چرا که اسلام و مسیحیت و سایر ادیان آسمانی ارزشهای مشترکی دارند که اصل اساسی آنها به شمار می رود، از این رو باید در عملکردهای خود بر آن تأکید و تمرکز کنیم. رهبران دینی در این زمینه بیشترین تأثیر را دارند، چرا که آنها در ایجاد گفتگوهای دینی و برقراری روابط مسالمت آمیز به منظور تقویت ایمان و بهبود روابط بسیار کارآمد هستند و این مسئله می تواند ارتباط بیشتر و آینده مطلوب تری را برای هر یک از ادیان ایجاد کند.
در این شرایط سخت که جهان اسلام با انواع تعرضات و تعدیات مواجه است، گفتگوهای سازنده میان اسلام و غرب بر اساس احترام به مقدسات، آینده روشنی برای جهان اسلام و غرب رقم می زند و راه صلح و همزیستی را میان پیروان ادیان الهی مساعد و هموار می کند. گفتگوهای سازنده، از ایجاد بحران و تنش میان کشورهای جهان کاسته و بسترهای لازم برای مبارزه با خشونت و ارعاب را فراهم می کنند.
اگر به وضعیت اقلیت مسلمان در کشورهای غربی نظری بیفکنیم، می توان درک کرد که اگر این اقلیت در ارائه رفتارهای اسلامی چون تسامح، اعتدال، میانه روی، تشریک مساعی و همزیستی مسالمت آمیز کوشش کنند، زمینه های رشد امت اسلام را فراهم کرده و از ایجاد بحران و تنش میان کشورهای جهان می کاهند و بسترهای لازم برای مبارزه با خشونت و ارعاب را فراهم و نگرش غربیها را نسبت به اسلام تغییر می دهند.
نظر شما