خبرگزاری مهر، گروه بین الملل؛ محمدرضا آقاپور _ محمدمهدی ملکی: ۱۸ مارس سال جاری میلادی(۲۷ اسفند ۹۶)، انتخابات ریاست جمهوری روسیه برگزار می شود. تا کنون افرادی از جمله رئیس جمهور کنونی روسیه «ولادیمیر پوتین»، و نمایندگانی از حزب لیبرال دموکرات و حزب کمونیست روسیه و احزاب مستقل، در این انتخابات ثبت نام کرده اند.
مطابق پیش بینی ها و شواهدی که موجود هست به نظر نمی رسد پوتین رقیب جدی داشته باشد. در خصوص این انتخابات خبرنگار مهر گفتگویی با «احمد وخشیته» کارشناس مسائل اوراسیا و روسیه انجام داده که به شرح زیر است.
* شمای کلی انتخابات روسیه و وضعیت پوتین در نظر سنجی ها و احتمال انتخاب مجدد وی به عنوان رئیس جمهور و همچنین اوضاع رقبای جدی پوتین را چگونه ارزیابی می کنید؟
در انتخابات سال ۲۰۱۲ پوتین با ۶۴.۶۳ درصد آرا پیروز شد در آن زمان برخی مسئله تقلب را مطرح کردند. ابتدا گفته شد در آرا تخلف شده است و سپس آن را مربوط به پروسه انتخابات دانستند. پوتین جنبشی را در سال ۲۰۱۱ در انتخابات پارلمان ایجاد کرد که ترکیبی از افراد دولتی و حزب روسیه واحد بود.
در روسیه گزینه ای که بتواند مردم را متحد کند و همچنین او را قبول داشته باشند در شرایط فعلی وجود ندارد. بعضی معتقد هستند این موضوع به دلیل عدم وجود احزاب است. اما در نشست خبری سالانه، پوتین اعلام کرد که درصورت وجود برنامه از سوی اپوزیسیون آن را ارائه کنند.
اساتید دانشگاه نیز برهمین باورند و معتقد هستند که اگر پوتین نباشد، چه کسی جایگزین اوست که نکته بسیار مهم است.
در نظر سنجی ها نیز پوتین با ۷۳.۲ درصد آرا در صدر است و نفر بعدی ولادیمیر ژیرینوفسکی رئیس حزب لیبرال دموکرات روسیه ۶.۱ درصد آرا، نفر سوم گرودنین از حزب کمونیست با ۶.۱ خانم سابچاک ۱.۲، یاو لینسکی از حزب یابلاکا ۰.۸ درصد و نفر بعدی بوریس تیتوف ۰.۳ درصد.
*معرفی «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه را به عنوان جایگزین پوتین چگونه ارزیابی می کنید؟
اینکه بخواهیم بگوییم چه کسی جایگزین چه کسی است، فقط گمانه زنی است. این پرسش که جایگزین پوتین چه کسی است، جوابی ندارد. مهم ترین نکته این است که ببینیم روس ها خودشان برای عدم وجود جایگزین برنامه ریزی کرده اند، یا اینکه این برآمده از همین ملت است و من فکر نمی کنم جایگزینی برای پوتین وجود داشته باشد و به نظرم این دوره نیز پوتین رئیس جمهور می شود.
اما دور بعدی نمیتواند رئیس جمهور شود. از لحاظ جسمی نیز ممکن است توانایی نداشته باشد و باتوجه به این مسائل باید یک گزینه به عنوان جایگزین پوتین مشخص شود اما هنوز گزینه جدی ای مشخص نشده است. از افرادی که شویگو را جایگزین پوتین میدانند باید درخواست کرد که فکت هایشان را در این خصوص ارائه دهند.
* آیا طرح مادام العمر کردن ریاست جمهوری پوتین واقعیت دارد؟
به وقوع پیوستن این اتفاق بعید است. چرا که روسیه جامعه ای است که در حال حرکت به سمت اروپایی شدن است و نه خاورمیانه ای شدن، یا حتی آسیایی شدن و سعی میکند پارامترهای غربی را رعایت کند.
درضمن خاستگاه این امر نیز در بین مردم وجود ندارد. این امر عملا دموکراسی را تبدیل به دیکتاتوری می کند. محبوبیت پوتین به دلیل متحد کردن روسیه و کنترل روسیه پس از فروپاشی است و این دوست داشتن پوتین نسبی است و مطلق نیست چرا که در جامعه روسیه مطلق گرایی وجود ندارد. اگر این طرح مادام العمر شدن پوتین بخواهد اجرایی شود، قطعا اعتراضات جدی در روسیه شکل می گیرد.
* شما در جایی گفته بودید که دیدارهای زیاد «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران و «ولادیمیر پوتین» الزاما به این معنی نیست که ما بتوانیم روسیه را شریک راهبردی ایران تلقی کنیم و سندی مبنی بر این امر وجود ندارد. پیشنهاد شما برای عملی شدن شراکت راهبردی چیست؟
ما باید در تعریف سیاست خارجی مان بر اساس واقعیت ها صحبت کنیم. سیاست خارجی روسیه کاملا واقعا گرایانه مسائل را نگاه می کنند. اما ما تفسیر می کنیم و براساس تفسیرهای خودمان اتفاقاتی شکل می گیرد و سپس می گوییم که روس ها از پشت به ما خنجر زدند.
اما روس ها براساس واقعیات عمل می کنند. در سند سیاست خارجی که در دسامبر ۲۰۱۶ توسط پوتین امضا شد، در فصل اول آن می گوید که اولویت اول خارج نزدیک است. یعنی کشورهای مشترک المنافع؛ اولویت دوم آمریکا است؛ اولویت سوم اروپا؛ اولویت چهارم چین و شرق آسیا و اولویت پنجم شمال آفریقا و خاورمیانه است.
در بند ۹۴ همین سند می گوید که گسترش روابط استراتژیک با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و بند ۹۵ می گوید که توسعه روابط همه جانبه با ایران و نظارت بر پایبندی ایران به تعهدات برجامی اش. خود این دو بند کاملا مسئله را مشخص می کند و نگاه روسیه را نشان می دهد.
استراتژیک بودن روابط باید مولفه داشته باشد و نمیتواند یک طرفه باشد. روس ها در سوریه با ما یک مشارکت تاکتیکی دارند.
در جامعه ما دو نگاه به روسیه وجود دارد، یک نگاهی است که خیلی مثبت است و مدینه فاضله ای را ترسیم می کنند و نگاه دیگر که نگاه بسیار منفی است و عموما هم جریان اصلاح طلب اینگونه است. این نگاه را برخی مردم نیز دارند و اکثریت از ترکمانچای، اس ۳۰۰ و ... به عنوان مثال در روابط ایران و روسیه یاد می کنند.
اما همه این ها پاسخ دارد. آن ها نیز نگاه متفاوتی به ما دارند. منتهی ما مطرح میکنیم که آقای پوتین و آقای روحانی پنج بار باهم دیدار کرده اند، بنابراین روابط استراتژیک است و اگر بشود شش بار استراتژیک تر میشود!
این درست نیست که شود دیدار روسای جمهور دو کشور را ملاک استراتژیک بودن روابط قرار دهیم. شاید الگوی ما در موضوع استراتژیک بودن اشتباه باشد. به عنوان مثال ما اگر حجم مبادلات تجاری روسیه با ترکیه و حجم مبادلات تجاری روسیه با ایران را بررسی کنیم می بنیم که حجم مبادلات ترکیه با روسیه ۲۰ برابر حجم مبادلات روسیه با ایران است.
زمانی رابطه ای استراتژیک است که از پایین به بالا شکل بگیرد و روابط ما با روس ها از بالا به پایین شکل گرفته است.
* اهداف حضور روسیه در سوریه چیست؟ حضور روسیه در این کشور تا چه زمانی ادامه دارد؟
روسیه پس از فروپاشی، از سال ۲۰۰۰ این کشور مشغول احیای خودش می شود و این پروسه تا سال ۲۰۱۱ طول می کشد و به طور کامل حس میهنی در این کشور احیا می شود. سپس بحث سوریه و اوکراین همزمان شکل می گیرد.
روسیه در این زمان درصدد تحرک پذیری در منطقه بر می آید. روسیه در مناطق خارج نزدیک، حساس است. بندر طرطوس، خارج نزدیک روسیه محسوب می شود و نمی شود گفت که این بندر چون دقیقا در منطقه اوراسیا نیست، برایشان اهمیت ندارد.
روس ها ابتدا در سوریه با ملاحظه رفتار می کردند و شاید فقط میخواستند بندر طرطوس رو داشته باشند، اما بعد وارد فضای نظامی شدند و تغییر رویکرد دادند. این ورود نظامی برای روسیه برد_برد است، چرا که هم منافعش را تامین میکند و هم افراطی هایی را که مجبور است در کشورش نگه دارد و به آن ها باج بدهد، به این مناطق می روند و به داعش می پیوندند و نابود می شوند.
نظر شما