به گزارش خبرنگار مهر، استفان هاوکینگ، فردی که در سیصدمین سالگرد مرگ گالیله به دنیا آمده بود (۸ ژانویه سال ۱۹۴۲ ) ، صبح امروز (۱۴ مارس ۲۰۱۸) و در سالگرد تولد آلبرت اینشتین درگذشت.
یکی از مهمترین نظریاتی که هاوکینگ در سالهای آخر عمر خود بیان کرد، نفی خدا در خلقت جهان بود.
حمیدرضا شاکرین در مقاله ای در تبیین کلی دیدگاه وی می نویسد: به طور کلی مهمترین نکاتی که به گمان هاوکینگ نقش استدلال برای عدم حاجت به خدا در تبیین جهان را دارد عبارت است از: ۱.نفی آغاز زمانی جهان (او میگوید: این اندیشه که فضا و زمان ممکن است یک سطح بسته بدون کرانه را تشکیل دهند.... ملزومات عمیقی برای نقش خدا در جهان دارد... اگر جهان آغازی داشت ما میتوانستیم فرض کنیم که خالقی دارد. اما اگر جهان به طور کامل خود اتکا باشد، یعنی مرز و لبهای نداشته باشد، آن را نه آغازی هست و نه انجامی. در این صورت چه جایی برای خدا وجود دارد؟) ۲.منحصر به فرد نبودن جهان(او منحصر به فرد و برای زیست انسان بودن نظم شگفتانگیز این جهان را دلیل مخلوق بودنش انگاشته و در نفی آن میگوید کشف منظومههای دیگری نظیر منظومه خورشیدی ثابت کرده است منظومه ما یک پدیده منحصر به فرد نیست. این مساله نشان میدهد که وجود حالت فیزیکی ایدهآل بین خورشید و کره زمین و پیدایش انسان روی کره زمین، یک پدیده از پیشطراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست.) ۳.گرانش و خودآفرینی جهان(وی قانون گرانش را به مثابه عامل اصلی پیدایش جهان معرفی میکند: "از آنجا که قانونی مانند گرانش وجود دارد، جهان میتواند خودش را از هیچ خلق کند...").
نقد کلی
ابتدا باید گفت که دیدگاه هاوکینگ هم از سوی برخی از دانشمندان غربی مورد چالش قرار گرفته و هم اندیشمندانی از گوشه و کنار جهان به نقد آن پرداختهاند. در ایران نیز کتابها و مقالاتی در این بار به نگارش در آمد. هاوکینگ «ام تئوری» را مادر تئوریها دانسته و بارها اشاره کرده که به یک تئوری جامع فراتر از تئوریهای شناخته شدهای چون نسبیت و کوانتا، نزدیک شده است. این در حالی است که بسیاری از دانشمندان مانند فریتز شیفر؛ لی ریفیلد؛ دوایت گارنر و حتی راجر پنروز همکار قدیمی هاوکینگ در آکسفورد معتقدند «ام تئوری» هنوز از پایه شکل نگرفته و تا رسیدن به آن برای تبیین علمی جهان، راه درازی در پیش است. به بیان دیگر فرضیههای هاوکینگ همگی نظریاند و هرچند پایه ریاضی آنها باعث میشود برخی به آنها بگرایند، ولی برای کسی که نگاهی علمی به مسائل دارد مجاب کننده نیست؛ زیرا در مواردی با استفاده از فرمولهای ریاضی پدیدهای قابل بیان میباشد، اما پیش از تجربه، قضاوت در مورد آن اشتباه است.
و اما؛ دیدگاه هاوکینگ بر فرض صحت، با خدای رخنهپوش که برآمده از الهیات ناقص غربی است، در تعارض است. در این رویکرد هرگاه با شکاف و مجهولی معرفتی در تبیین پدیدهها روبرو میشدند آن را به خدا نسبت داده و کار او میدانستند و به عبارتی خدا را در حد فرضیات علمی تنزل میدادند. این باعث میشد که هرگاه فرضیهای علمی برای آن پدیده یافت شد خدا کنار گذاشته شده و جای خود را به علم بشری میسپرد. از طرف دیگر هاوکینگ خدا را علت قریبه ماده فرض کرده و آن را نافی تبیینهای علمی میانگارد؛ در حالی که در نگاه فلسفی خداوند علةالعلل و علت هستی بخش است و تبیینهای علمی ناظر به علل قریبه و اعدادی است که همه مجاری فیض و جلوههای ربوبیت الهیاند.
سخنان مشهور استیون هاوکینگ:
اگر فقط یک نظریه واحد برای همهچیز وجود داشته باشد، مجموعهای از قوانین و معادلات است؛ ولی با روش معمول علم که ساختن یک الگوی ریاضی است نمیتوان به این سؤال پاسخ داد که چرا جهان هستی باید برای توصیف یک معادله به وجود آمده باشد. چرا تمام نظام هستی باید به خودشان زحمت به وجود آمدن داده باشند؟
در تمام زندگیام، مجذوب پرسشهای بزرگی بودهام که آدمی با آنها روبرو است و تلاش کردهام پاسخی علمی برای آنها پیدا کنم. اگر شما هم مثل من به ستارگان نگاه میکردید و سعی میکردید مفهوم آنچه میبینید، درک کنید؛ شما هم از خود میپرسیدید که واقعاً دلیل هستی این دنیا چیست؟
علم ثابت کرده است که جهانهای مختلفی میتوانند از «هیچ» به وجود آمده باشند. این بستگی به شانس ما دارد که در کدام جهان قرار گرفته باشیم!
تمام تاریخ علم به تشخیص تدریجی این امر گذشته است که گرچه حوادث به شیوه دلخواه ما اتفاق نمیافتند؛ ولی همه آنها منعکسکننده یک نظم خاص هستند.
ما باید در جستجوی بیشترین ارزش اعمالمان باشیم.
بزرگترین دشمن دانش، جهل نیست بلکه توهم دانایی است.
هوش واقعی، توانایی سازگاری با تغییرات است.
معلوم نیست که باهوش بودن برای همیشه یک ارزش باقی بماند.
این اتلاف وقت است که از ناتوانیم عصبانی باشم. همه باید با زندگی کنار بیایند و من در این زمینه کارم را بد انجام ندادهام. مردم نمیتوانند وقت خود را به این اختصاص دهند که چرا همیشه خشمگین یا در حال گله و شکایت هستید.
زندگی هرقدر دشوار به نظر برسد، بازهم کاری هست که شما بتوانید در آن موفق باشید.
حالا همه ما به اینترنت وصل هستیم، مانند سلولهای عصبی درون مغزی بسیار بزرگ.
کار کردن به زندگی شما معنا و هدف میدهد، زندگی بدون کار پوچ و بیمعنی است.
حتی اگر زمانی مشخص شود که سفر در زمان امری غیر ممکن است، مهم این است که ما دلیل آن را بفهمیم.
مردمی که به آیکیو خود افتخار میکنند، درنهایت بازنده میشوند.
گذشته نیز مانند آینده، پدیدهای نامتناهی است و فقط میتواند بهعنوان طیفی از احتمالات شناخته شود.
آثار استیون هاوکینگ:
ساختار مقیاس بزرگ فضا-زمان
بزرگ، کوچک و ذهن انسان
طرح بزرگ
تاریخچه کوتاه من
تاریخچه کوتاه زمان
تاریخچه کوتاهتر زمان
سیاهچالهها، دنیاهای کوچک و دیگر مقالات
جورج و ماه آبی
جورج و کد ناشکستنی
جورج و انفجار بزرگ
جورج در جستجوی گنجینه کیهانی
دریچهای بهسوی کیهان
جهان در پوست گردو
بر شانههای غول
خدا اعداد صحیح را خلق کرد
نظر شما