پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۵ فروردین ۱۳۹۷، ۱۴:۰۲

یادداشتی از رحیم محمدی؛

نوروز ، فرصتی برای تماشای رنگین کمان قومیت و زبانهای ایرانی است

نوروز ، فرصتی برای تماشای رنگین کمان قومیت و زبانهای ایرانی است

جامعه ایران رنگین‌کمانی از زبان‌ها، اقوام، ادیان، مذاهب، صورت‌ها، جنسیت‌ها، گروه‌ها و طبقات است، سفرها و مسافران نوروزی نیز فرصتی است تا به تماشای این رنگین‌کمان بنشینیم.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر رحیم محمدی جامعه شناس و استاد دانشگاه در یادداشتی به ظرفیت نوروز برای بازدید اقوام و فرهنگ ایران پرداخته است.
 
«جامعه ایران رنگین‌کمانی از زبان‌ها، اقوام، ادیان، مذاهب، صورت‌ها، جنسیت‌ها، گروه‌ها و طبقات است، سفرها و مسافران نوروزی نیز فرصتی است تا به تماشای این رنگین‌کمان بنشینیم و در ظاهر و باطن آن سیری بنمائیم.»

این روزها کسانی که از تعطیلات و فرصت نوروز استفاده کرده‌اند و سفری در گستره وطن آغاز کرده‌اند یا به هر دلیل با مسافران نوروزی مواجه هستند، حتماً خیلی زود توجه‌شان به تفاوت لهجه‌ها، زبان‌ها، رنگ چهره‌ها، ادیان، قومیت‌ها، دیدگاه‌ها و جغرافیای رنگارنگ ایران زمین جلب شده است. ایران ما از این باب چونان رنگین‌کمانی از رنگ‌های متنوّع و متکثّر است که پس از باران طلوع می‌کند. پس شاید در این روزها خوب باشد هر یک از ما گاهی از خود بپرسد؛ من چه فهمی از اقوام و مذاهب و ادیان و زبان‌ها و گروه‌های دیگر کشورم دارم؟ و نسبت من با آنها چیست؟

ممکن است این دو پرسش ذهن ما را آرام آرام به تاریخ بلند و تجارب و خاطرات مشترک این وطن ببرد که گاهی پر از درد و حزن و تلخی است و گاهی پر از خوشی و خرمی و راحتی است که در روی تخته سنگ‌های تخت جمشید فقط لحظاتی از آنات خوش آن تصویر شده است، اما واقعیت این است که لحظاتِ تلخ و ساعاتِ پر درد این وطن اگر بیش از لحظات خوش آن نباشد، کمتر از آنها نیست. ما تا همین چند سال پیش یک جنگ ویرانگر هشت ساله با همسایه جنوبی و پشتیبانانش داشتیم و چه شهرها که ویران نشدند؟ چه خانواده‌ها که نپاشیدند؟ چه تن‌ها که پاره پاره نشدند؟ چه دل‌ها که غمبار نشدند؟ و چه چشم‌ها که ناامید نشدند؟

اما چه کسانی در مقابل این دشمنان خارجی ایستادند و گوشه گوشه وطن را از ستم مهاجمان رهاندند، و زخم‌های دل و جان هموطنان را مرحم نهادند؟ همه ایرانیان از همه اقوام و زبانها و مذاهب و ادیان و گروه‌ها. آن روزها مثلاً هیچ ترک و کرد و بلوچی نگفت به من چه که عرب نشینان جنوب ایران مورد هجوم خصم ستمگر قرار گرفته است، آن روزها این رنگین کمان ایرانی سایه بر سر هموطنان جنگ دیده و جنگ‌زده گستراند و زخم آنان را مرهم نهاد. این لحظات جنگ و دفاع اگر چه پر از رنج و درد بی‌حساب بود، اما یک واقعیت تاریخی هم در کارِ مداوم بود که ایران اگر چه جامعه‌ای متنوع و متکثر است، اما واحد و متحد هم هست.

ایرانی، ایرانی است اگرچه چهره و زبان و قومیت و مذهب و گروهبندی متفاوتی دارد و آن تجربه‌های مشترک، و خاطره‌های یکسان، و آرمانهای واحد، و ایده‌ها و افکار مشابه، و منافع ملی و مصالح عمومی همه تنوعات را وحدت می‌بخشند و از آن عناصر پراکنده ساختمانی واحد می‌سازند. امروز هم خوب‌تر آن است؛ برابری انسان‌ها از هر رنگ و زبان و مذهب و جنسیت و گروه و جناح را گرامی بداریم، حقوق همدیگر را محترم بشماریم، بر یکدیگر تفاخر و قدرت نفروشیم، همگی در تصمیمات و کارها و منافع و هزینه‌ها شریک باشیم و این وطن را مناسب یک زندگی پیشرفته و مناسب عموم ایرانیان بسازیم، هر چند که مشکلات بزرگ و بی‌شمار در زندگی و کشور داریم و گفتنی‌های فراوان در دل.

همه‌ی ما نیز کم و بیش می‌دانیم و به تجربه آزموده‌ایم که یک ایران پیشرفته و توسعه یافته هم چپ و راست و میانه می‌خواهد و هم محافظه کار و تحول‌خواه و اعتدالی نیاز دارد، و چه خوب است آشتی با دیگری و دیگری‌ها را تمرین کنیم و «آشتی ملی» را به آرمان خود تبدیل کنیم و حذف و طرد دیگری و دیگران متفاوت را به فراموشی بسپاریم و حل مشکلات کشور و زندگی را هدف خویش قرار دهیم. چرا که مشکلات و نگرانی‌ها بسیاراند و احتمال زمین خوردن هم بیشتر شده است.  

در این نوروز فرخنده باز سلامی به کودکی‌های خود کنیم و هم‌صدا با «عباس یمینی شریف» بخوانیم:
سر زد از پشت ابرها خورشید  —- باغ و بستان دوباره زیبا شد
فصل سرما و برف و باد  گذشت  —-  موقع گردش و تماشا شد
در چمن بر درختِ گل،  بلبل  —-     وَه چه شیرین ترانه‌ای دارد
هست خشنود و شادمان  زیرا    —-    وطنی،  آشیانه‌ای دارد
کودکانْ، این زمین و آب و هوا  —- این درختان که پرگل و زیباست
باغ و بستان و کوه و دشت همه   —-   خانه‌ی ما و آشیانه‌ی  ماست
دست در دست هم دهیم به مهر  —-   میهن خویش را  کنیم آباد

یا مُقلب القلوب و الابصار
یا مُدبر اللیل و النهار
یا مُحول الحول و الاحوال
حَوِّل حالنا الی احسن الحال
نوروز 1397 را به یک یک تان شادباش می‌گویم، ایام عزت مستدام.

کد خبر 4257867

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha