خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: چندی دیگر عربستان سعودی قرارداد نهایی شده دایر کردن نیروگاه های هسته ای در این کشور را اعلام می کند و دولت آمریکا در این مورد بر سر دوراهی دشواری قرار دارد که یک طرف آن ایجاد درآمد برای شرکت های آمریکایی و قرارداد چند میلیارد دلاری است و طرف دیگر آن سیاست از پیش اعلام شده واشنگتن دایر بر جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای.
چنانچه دولت ترامپ بخواهد قرارداد به نفع کنسرسیوم آمریکایی به رهبری «وستینگ هاوس» امضا کند باید قوانین منع گسترش تسلیحات هسته ای را تعدیل کند. در چنین صورتی واشنگتن به ریسک امنیتی بزرگی دست زده و کشورهای خاورمیانه را به رقابت بر سر کسب فناوری هسته ای تشویق خواهد کرد. عربستان درصدد است تا در کنار فعالیت هسته ای از امکان غنی سازی اورانیوم نیز بهره مند شود. همین موضوع موجب تشویش خاطر قانونگذاران آمریکایی شده است. اگر کنگره موافقت کند، یک چنین امتیازی را به عربستان بدهد، آنگاه باید آن را به سایر کشورهایی که خواستار این امتیازند نیز بدهد. پس دیگر باید به اصطلاح «در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» را تخته کرد.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور«فرانک فن هیپل» فیزیکدان معروف هسته ای آمریکا انجام داده که در ادامه می آید.
حوزه تحقیقاتی «فن هیپل» معاون اسبق امنیت ملی کاخ سفید در زمینه علوم و فناوری شامل مواردی چون کنترل تسلیحات اتمی و منع اشاعه هسته ای، انرژی و توازن سیاست گذاری در عرصه های تکنولوژی است.
وی، پیش از پیوستن به دانشگاه «پرینستون»، به مدت ۱۰ سال مشغول تحقیق در زمینه فیزیک نظری ذرات بنیادی بود و به طور خاص به نگارش آثاری با موضوع پایه و اساس فنی منع اشاعه هسته ای و راهکارهای خلع سلاح، آینده انرژی اتمی و بهینه سازی اقتصاد سوخت خودرو علاقه دارد.
هیپل در سال ۱۹۹۳ به پاس تحقیقات ارزشمندش، موفق به دریافت فلوشیپ موسسه «مک آرتور» شد. وی که دارای مدرک دکتری از دانشگاه آکسفورد است، در حال حاضر عضو هیئت مدیره پنل بین المللی درباره مواد شکافت پذیر است.
*بعد از چند سال دولت ترامپ اعلام کرد یک توافق هسته ای با دولت ریاض را امضاء خواهد کرد. چرا امریکا متقاعد شد تا دوباره مذاکره برای یک توافق هسته ای را آغاز نماید؟ عربستان تمایل دارد غنی سازی اورانیوم و بازفرآوری پلوتونیوم را در اختیار خود داشته باشد. آیا آمریکا با این دو خواسته ریاض موافقت می کند؟
سیاست امریکا در طی چند دهه اخیر به سمت عربستان سعودی گرایش داشته و این شاید به تاریخ حضور شرکت های نفتی امریکا درعربستان بازگردد. اما از زمانی که هند از کمک و همکاری امریکا در برنامه تحقیق و توسعه انرژی هسته ای جهت دستیابی به سلاح هسته ای استفاده کرد، امریکا مجبور شد سیاست منع گسترش هسته ای جدی را دنبال کند.
در دولت اوباما امتناع عربستان از توقف غنی سازی اورانیوم و جداسازی پلوتونیوم مانع توافق همکاری در زمینه انرژی هسته ای واشنگتن با ریاض شد. باید گفت که رئیس جمهور ترامپ بیشتر به بحث تجارت و کمتر به بحث منع گسترش تسلیحات هسته ای تمرکز می کند.
اما کنگره می تواند مانع توافق همکاری انرژی هسته ای با عربستان شود؛ اگر این توافق باعث تضعیف سیاست منع گسترش هسته ای امریکا شود. من پیش بینی می کنم زمانی که توافق هسته ای امریکا با عربستان به کنگره ارسال شود بحرانی بین دولت و کنگره ایجاد خواهد شد.
*برخی استدلال می کنند اگر امریکا با سعودیها در برنامه هسته ای همکاری نکند روسیه و چین ممکن است در بحث هسته ای با عربستان همکاری کنند و این منجر خواهد شد به تضعیف نفوذ هسته ای امریکا در منطقه. نظر شما در این ارتباط چیست؟
صنعت هسته ای روسیه اخیرا در خاورمیانه (ایران، ترکیه، مصر و ...) بسیار مهم بوده و چین نیز دارای صنعت هسته ای بسیار قدرتمند بوده و خواهان تمرکز بر صادرات بیشتر این صنعت به خارج است.
در امریکا صنعت هسته ای تقریبا مرده است. این صنعت در امریکا نمی تواند با نیروگاههای قدرتمند گاز طبیعی، باد و خورشید رقابت کند. من فکر می کنم این قضیه در مورد عربستان نیز صادق باشد.
این کشور جهت توجیه برنامه هسته ای خود مجبورند دیگر انگیزه ها را ( پرستیژ، گزینه دست یابی به تسلیحات هسته ای ) را دنبال کنند. رهبری ایالات متحده امریکا در طی 40 سال گذشته در مورد سیاست منع گسترش تسلیحات هسته ای بسیار مهم بوده است. با توجه به اهمیت امریکا به عنوان یک قدرت نظامی و اقتصادی بزرگ در دنیا این رهبری می تواند همچنان ادامه داشته باشد.
*کدام مدل برای توافق هسته ای عربستان محتمل تر است: برجام یا توافق امریکا با امارات متحده عربی؟
حتی با تاکید قوی بر سیاست منع گسترش تسلیحات هسته ای، ممکن است امریکا با عربستان سازش نموده همانطور که با ایران سازش کرد. ممکن است ماحصل مذاکرات عربستان و امریکا توافق موقت مدل برجام باشد.
اگر شما بخواهید نظر شخصی مرا بدانید، من از ممنوعیت جهانی بازفرآوری سوخت هسته ای (شکافت پلوتونیوم) و پایگاههای غنی سازی اورانیوم ملی حمایت می کنم. عدم تمایل ایران به بازفرآوری می تواند به این منعا باشد که ایران از ممنوعیت بازفرآوری حمایت می کند.
با توجه به قانون ممنوعیت تأسیسات غنی سازی اورانیوم ملی، چین ، فرانسه و روسیه تأسیسات غنی سازی ملی دارند. تأسیسات غنی سازی اورانیوم در انگلیس، آمریکا و آلمان متعلق به یک شرکت چند ملیتی بریتانیایی-هلندی-بریتانیایی (URENCO) است که یک گام مهم در ایجاد اعتماد در اروپا پس از جنگ بود.
یک راهبرد چند ملیتی برای غنی سازی در منطقه خلیج فارس اهمیت مشابهی دارد. به جای رقابت برنامه های غنی سازی ایران و عربستان، شما می توانید یک برنامه داشته باشید که در آن با برخی از شرکا متخصص در فن آوری غنی سازی خارج از منطقه مشارکت داشته باشید.
نظر شما