خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-امیر حسین رجبی معمار: دهم فروردین ماه سال جاری بود که نخستین راهپیمایی «بازگشت» در فلسطین برپا شد. این راهپیمایی که خواهان بازگشت همه آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری آنها است، برای سومین هفته پیاپی نیز برگزار شد و همانطور که انتظار می رفت با سرکوب وحشیانه سربازان رژیم اشغالگر قدس روبرو شد که تاکنون بیش از ۳۰ شهید و حدود ۴ هزار زخمی برجای گذاشته است.
راهپیمایی بازگشت آخرین نمونه از تلاش های فلسطینیان در سال های اخیر برای احقاق حقوق از دست رفته شان است که صد البته در فضای جدید منطقه پیامد های خاص خود را نیز در پی خواهد داشت. اینکه چرا و چگونه این موج بیداری در میان ملت فلسطین پدیدار شده نیازمند واکاوی بیشتر است که تلاش می کنیم به بررسی علل و عوامل آن بپردازیم.
شکست فتنه تکفیری و احیای مسئله فلسطین
یکی از اهداف اصلی شکل گیری، گسترش و قدرت یابی جریان های تروریستی سلفی- تکفیری در غرب آسیا که از خلاء قدرت پیش آمده پس از انقلاب های عربی سال ۲۰۱۱ نهایت بهره را بردند، درگیر کردن جهان اسلام در یک جنگ داخلی گسترده و در پی آن به دست فراموشی سپردن مسئله اول مسلمین جهان یعنی فلسطین بود.
ناگفته پیدا است که وقتی کشورهای اسلامی و عربی در باتلاق بحران ناامنی، تروریسم و جنگ داخلی فرو روند حتی اگر بخواهند هم نمی توانند پشتوانه خوبی برای فلسطین باشند به ویژه آنکه نوک پیکان این ناامن سازی به سوی کشور های محور مقاومت یعنی عراق و سوریه نشانه رفته بود.
به هر روی با گذشت چندین سال و تحمل خسارت های جانی و مالی بسیار، مجاهدت رزمندگان جبهه مقاومت به بار نشسته و بخش بزرگی از توان گروه های تکفیری مانند داعش از بین رفته و سرزمین های در اشغال آنها آزاد شده است.
نشستن گرد و غبار فتنه بار دیگر فرصت پرداختن به مسئله فلسطین و برجسته شدن آن را فراهم آورد و محور غربی- عربی هوادار سازش نتوانستند به اهداف خود رسیده، فلسطین را به حاشیه برده و بر سر آن معامله کنند.
گستاخی های آمریکا و رژیم صهیونیستی
روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا که ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با لابی های صهیونیستی این کشور دارد موج جدیدی از اقدامات علیه منافع ملت فلسطین را در پی داشت که مهمترین آن را باید دستور رئیس جمهور ایالات متحده مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس به شمار آورد. اعلام این تصمیم سبب واکنش گسترده جهان اسلام، سازمان ملل و حتی کشورهای اروپایی شد.
همزمان با افزایش فشارها بر فلسطین، شهرک سازی های بی پروای رژیم اشغاگر قدس نیز به رغم همه انتقاد ها و در تقابل آشکار با قطعنامه های سازمان ملل و اصول اساسی حقوق بین الملل ادامه یافته و به روشنی می بینیم که هیچ عزمی در جهان برای بازداشتن تل آویو از پیگیری رفتار های ضد بشری و جنایتکارانه اش وجود ندارد.
در چنین شرایطی است که ملت فلسطین به این نتیجه رسیده اند که جز با اراده خود و یاری گرفتن از کشورهای مسلمانی که همچنان به آرمان آزادی فلسطین پایبند مانده اند، نمی توانند به پیروزی دست یافته و آزادی قدس شریف را محقق کنند. مبارزه با اشغالگران در سال های اخیر امتحان خود را پس داده و چندین جنگ نوار غزه با رژیم صهیونیستی ثابت کرده که این رژیم تنها زبان مقاومت و پافشاری بر آرمان ها را می فهمد.
ناکامی دراز مدت گفتگوهای سازش
از سال ۱۹۹۳ که پیمان اسلو میان سازمان آزادی بخش فلسطین و اسراییل به امضا رسید و منجر به شکل گیری تشکیلات خودگردان فلسطینی شد تا به امروز انواع و اقسام طرح های سازش و دوره های فراوان گفتگوهای سیاسی و دیپلماتیک پیرامون مسئله فلسطین جریان داشته است. به جرات می توان گفت که دستاورد این گفتگوها تا به امروز صفر بوده و فلسطینی ها از راه پیگیری سازش به هیچ یک از حقوق از دست رفته شان از جمله پایان شهرک سازی ها و حق بازگشت آوارگان دست نیافته اند.
به نظر می رسد اگر گفتگو و سازش راهگشا بود پس از ۲۵ سال باید آثار مثبت آن هویدا می شد در حالی که هر گام عقب نشینی فلسطینی ها چندین گام پیشروی طرف مقابل را در پی داشته است. بنابراین در چنین اوضاعی طبیعی خواهد بود که ملت فلسطین مبارزه با هر شیوه ای را که به تناسب شرایط کارساز می داند در دستور کار خود قرار دهد.
نتیجه گیری
قیام و بیداری ملت فلسطین هر روز ابعاد گسترده تری پیدا می کند و بیرون آمدن پیروزمندانه محور مقاومت از درون فتنه سهمگین تکفیری جان تازه ای به مسئله فلسطین بخشیده و برای چندمین بار اثبات کرد که ایستادگی در برابر ستم و حق کشی تنها و بهترین راه حل است.
موازنه قوا در منطقه غرب آسیا به سود کشورهای محور مقاومت تغییر کرده و صفحه سرنوشت سازی در تاریخ منطقه ی ما در حال ورق خوردن است.
نظر شما