خبرگزاری مهر، گروه استانها- مهدی مقاری: آمار قربانیان خشم به صورت لحظه ای در کشور رو به افزایش است و هر روز با ورق زدن روزنامهها و صفحات حوادث میبینیم که چطور فردی به خاطر یک اتفاق کوچک و عصبانیت لحظهای باعث حادثهای دردناک را رقم زده است.
قطعا افزایش مهارت های اجتماعی به ویژه در خصوص کنترل خشم، تاثیر فراوانی در کاهش حوادث اجتماعی دارد، در این خصوص با آسیه ملک دار، رییس اورژانس اجتماعی شهرستان پیشوا به گفتگو پرداختیم، تا در مورد این مهارت بیشتر بدانیم.
این گفتگو در ادامه می آید:
* منظور از مهارت های زندگی چیست و چه توانایی هایی به افراد از طریق کارگاه های آموزشی داده می شود؟
مسلماً مهم ترین سرمایه در جهان امروز نیروی ذهنی و عملکرد انسان ها است و سلامت در یک جامعه ارتباط مستقیمی با سلامت همین سرمایه ها دارد.
انسان ها در طول مسیر زندگی با موانع و پیچ و خم های زیادی همانند استرس ها، میکرو استرس ها، افسردگی ها، ناکامی ها ، نا امیدی ها و مسایل پیش بینی نشده فراوانی روبرو می شوند و اگر مجهز به ابزارهای کارآمد که همان مهارت های زندگی هستند، نباشند در مواجهه با مسایل و مقتضیات آن آسیپ پذیر ظاهر خواهند شد.
کسب این مهارت ها در افراد نه تنها باعث بهبود کیفیت زندگی فردی، بلکه در سطح وسیع تر باعث ارتقا سطح زندگی در جامعه می شود.
مهارت های زندگی مجموعه ای از توانایی ها است که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش می دهند و باعث می شود که افراد مسئولیت های مربوط به نقش اجتماعی خود را پذیرفته و بدون صدمه زدن به خودشان و دیگران با چالش ها و مشکلات زندگی روبرو شده و انتخاب ها و رفتارهای سالمی در سرتاسر زندگی داشته باشند.
مهارت های زندگی یک برنامه پیش گیرانه و ارتقایی در جهت سلامت روان و کاهش آسیب های اجتماعی است.
با توجه به اهمیت برنامه مهارت های زندگی، داشتن علم به مهارت های مذکور و همچنین استفاده عملی از آنها می تواند ما را به سمت بهداشت روان که نیاز اساسی انسان امروز است سوق دهد. متاسفانه ما رتبه خوبی در سواد سلامت نداریم و از بین ۱۳۸ کشور در جهان رتبه ۱۱۰ هستیم. بنابراین سعی بر آن می شود که در دورهای برگزار شده با تزریق اطلاعات کارآمد ، علمی و صحیح به افراد جامعه سطح سواد سلامت را در آحاد مردم ارتقا دهیم. و با آموزش مهارت های ده گانه زندگی بتوانیم از بروز آسیب های اجتماعی جلوگیری و یا آن را کاهش دهیم.
* هیجان ها چه نقشی در زندگی ما دارند وتنظیم هیجانی به چه معنا است؟
هیجان ها نقش بسیار مهمی در زندگی ما نظیر سازگاری با تغییرات و اتفاقات تنش زای زندگی ایفا می کنند.
مسلماً چیزی که خلقت در وجود ما به ودیعه گذاشته است حتماً ارزش تکاملی و زیستی دارد.
ما می بایست بتوانیم به مهارت تنظیم هیجانی مجهز شویم و هیجانات خودمان را با توجه به اهدافمان متناسب با موقعیت کم ، زیاد و یا تعدیل کنیم. گراس تنظیم هیجانی را شامل همه راهبردهای آگاهانه و غیر آگاهانه ای تعریف می کند که برای افزایش ، حفظ و کاهش مولفه های هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ به کار می رود. بنابر، این تعریف تنظیم هیجانی به معنی آن است که بتوانیم هیجانات خود را پخته، مناسب و انعطاف پذیر نشان دهیم.
* تعریف علمی خشم و پرخاش گری چیست و معمولاً افراد در مواجهه با موقعیت های خشم برانگیز چه می کنند؟
ما در روان شناسی چند واژه داریم که بسیار زیاد تکرار می شوند، خشم، پرخاشگری و خصومت.
خشم یک هیجان طبیعی است که در همه انسان ها وجود دارد و پرخاش گری رفتاری است که گاه بر اثر احساس خشم در افراد دیده می شود.
آن چه دارای اهمیت است، این موضوع است که ما بتوانیم تفاوت خشم و پرخاشگری را بشناسیم.
متاسفانه اکثریت افراد هنگام روبه رو شدن با موقعیت های خشم برانگیز از ۳ شیوه منفعلانه، پرخاشگرانه و منفعل – پرخاشگرانه استفاده می کنند، که در سبک اولی فرد نسبت به حقوق خود نابینا است و حقوق و احساسات دیگران را همیشه نسبت به خودش بالاتر می بیند و در سبک دوم فرد حقوق دیگران را نادیده می گیرد.
این دسته از افراد باور دارند که هیچ گاه اشتباه نمی کنند و حق همیشه با آن ها است.
معمولاً ذهن های بسته ای دارند و شنوندگان خوبی نیستند و دسته سوم افرادی هستند که نمی توانند احساس خود را مستقیم بیان کنند و از طرفی قدرت تحمل این حس را در خودشان ندارند به همین دلیل به شیوه های غیر مستقیم مانند باج گیری های هیجانی خشم خود را تخلیه می کنند، که هر کدام از این ۳ سبک آسیب هایی را از منظر جسمی و روانی متوجه خود و دیگران می کند.
اما در سبک سالم جرات مندانه به افراد آموزش داده می شود که افکار و احساسات خود را صادقانه و نسبتاً صریح به نحوی که از نظر اجتماعی مناسب بوده و احساسات و آسایش دیگران نیز در آن مدنظر باشد، بیان کنند.
متاسفانه گاهی ما ابراز وجود را با گستاخی و پرخاشگری به اشتباه می گیریم.
ابراز وجود یعنی حمایت کردن از حق و عقیده خودمان بدون اینکه به حق و عقیده دیگران تجاوزی شود. که از جمله ویژگی مهم رفتار جرات مندانه می توان به احترام- صداقت- آگاهی به حقوق خود و آگاهی به مسئولیت خودمان در قبال حقوق دیگران اشاره کرد. بنابراین با توجه به ۴ ویژگی گفته شده رفتار جرات مندانه نه پرخاشگری است و نه گستاخی. ابراز خشم به شیوه ای مناسب و سازگارانه و بدون پرخاشگری سالم ترین شکل ابراز خشم است.
* آیا خشم درمان دارد؟
بله، اما ما نمی خواهیم خشم را ریشه کن کنیم، می خواهیم شدت آن را کم کنیم بنابراین می گوییم مدیریت خشم نه درمان خشم.
برای مهارت مدیریت خشم می بایست در گام اول بتوانیم خودآگاهی هیجانی را به درستی بشناسیم و خودآگاهی هیجانی یعنی اینکه فرد نسبت به احساسات و هیجان های خود در موقعیت های متفاوت آگاهی داشته باشد. در مرحله بعد با روش های خنثی کردن خشم به شیوه بلند مدت و دراز مدت آشنا شویم و در مرحله سوم بتوانیم با مهارت جرات مندی در خصوص مساله پیش آمده گفتگو کنیم.
* خنثی کردن خشم به چه شیوه هایی امکان پذیر است؟
در این مرحله روش هایی به افراد آموزش داده می شود که در درازمدت آستانه تحمل خودشان را در موقعیت های خشم برانگیز افزایش دهند.
همانند انجام ورزش های هوازی همچون شنا، دوچرخه سواری، کوه، راه رفتن سریع جزو ورزش های هوازی محسوب می شوند.
یادگیری تنفس عمیق از جمله روش های دیگر است.
زمانی که فردی دچار احساس خشم می شود در بدن آدرنالین ترشح می شود، که باعث می شود، فرد تنفس سریع و سطحی به شکل تند تند نفس کشیدن داشته باشد، اما با یادگیری یک الگوی صحیح تنفسی می توان مانع از ترشح اضافی آدرنالین در بدن شد.
برای این کار لازم است هوا را تا آنجایی که برایتان ممکن است به صورت آهسته از طریق بینی وارد ریه هایتان ببرید، بین دم و بازدم تا ۴ شمارش کنید و بعد هوارا از طریق دهان به آهستگی بیرون دهید.
اما روش های خنثی کردن خشم در کوتاه مدت زمانی است که شما در موقعیت قرار گرفته اید و می توانید با تنفس عمیق، خودگویی های مثبت، تغییر مکان و یا موقعیت خودتان را آرام کنید تا در یک فرصت مناسب گفتگو کنید.
* خشم بر روی بروز بیماری های جسمی نیز اثر دارد؟
متاسفانه اکثر افراد در برخورد با مساله خشم و پرخاشگری جزو گروه اول و یا دوم هستند، به گونه ای که وقتی دچار احساس خشم می شوند یا آن را در خود سرکوب کرده و از هرگونه گفتگویی اجتناب می کنند و یا این که این احساس را به گونه ای افراطی برون ریزی می کنند و تلاش می کنند با متوسل شدن به رفتارهای خشونت آمیز به اهداف خود برسند.
به جرات می توان گفت گروه اندکی از افراد مهارت ابراز وجود و رفتار جرات مندانه را دارند و سعی می کند که سبک ارتباطی خود را با این روش تنظیم کنند.
زمانی که ما به این توانایی و مهارت دست پیدا کنیم که بتوانیم خشم خود را به گونه ای صحیح و سازنده مدیریت کنیم، این مهم به ما انرژی می دهد تا بتوانیم در راه رسیدن به اهداف خود گام برداریم.
اما در صورتی که این احساس از مسیر درست خود منحرف شود و منجر به رفتارهای خشونت آمیز شود، نه تنها مسئله را حل نمی کند بلکه مسائل بغرنج تری را با خود به همراه خواهد داشت.و همچنین می تواند منجر به آسیب های فراوان جسمی و روحی همچون، زخم معده، سردرد، اضطراب، افسردگی و ... شود.
نظر شما