1- عرفه را روز نیایش نامیده اند و به راستی مناسبترین نامگذاری همین است. حج در میان همه عبادتها پر رمز و رازترین ارتباطی است که بندگان با آفریدگار خود برقرار می کنند و همان گونه که در روایات آمده حج است و عرفه (الحج عرفه) کسانی می توانند این همانی عرفه و حج را دریابند که در دل جمعیت خروشان، همسان و وارسته از تمام تعلقات و در آن صحرای محشرگونه توانسته باشند به سان قطره ای از دامان اقیانوس های بی کران آرام گرفته و شیرینی پیوند با ابدیت را تجربه کرده باشند ، اما برکات امروز اختصاصی به آنها ندارد.
عرفه روزی است که به فرموده امام سجاد (ع) امید آن می رود که حتی فرزندانی که هنوز در جنین مادران هستند، از فضل و لطف و محبت پروردگار برخوردار شوند و از این رو است که عارفی همچون میرزاجواد آقای ملکی تبریزی می افزاید : "مثل اینکه امروز فقط برای نیایش آفریده شده است. بنابراین باید تلاش کرد تا حد ممکن از این فرصت ارزشمند بهره برد و البته عمده آن است که آدمی ابتدا شرایط استجابت دعا را در خود فراهم آورد".
این فقیه شوریده دل می افزاید : " اهمیت نیایش در آن روز چنان است که امامان بزرگوار از روزه آن ( اگر موجب ضعف و سستی در دعا گردد) منع کرده اند ، در حالی که بر اساس روایات مورد اعتماد و صحیح روزه عرفه کفاره نود سال گناه است " (المراقات، ........ ص 229).
2- دعا یعنی سخن گفتن با خدا و با خود . راز گفتن است و نیاز خواستن و این با هر زبان حال و قالی ممکن است ، در چنین حالتی شاید داستان موسی و شبان هم صادق باشد و بتوان با شیخ بهایی نیز هم عقیده شد که : " هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید / بلبل به نواخوانی و قمری به ترانه " .
با این حال، ادعای امام حسین (ع) در روز عرفه چیزی دیگری است که بی بهره ماندن از آن بدون تردید "خسران مبین" است. داستان دلدادگی و شیفتگی است و به عقیده من حماسه عاشورا تنها کارگاه عملی درسهایی است که در این نیایش بی همتا به ما آموخته اند. آن گونه که راویان گفته اند : حسین، یعنی مظهر و مجمع همه خوبی ها، در عصر این روز به همراه نزدیکان و دوستانش در کنار "جبل الرحمه" رو به کعبه می کند و در حالی که قطره های اشک بر محاسن زیبای او می غلتد آن دعا را زمزمه می کند .
ابتدا از الطاف و نعمتهای پروردگارش می گوید که حتی پیش از تولد بر او و بر ما ارزانی شده است و سپس از جفاها و خطاهای ما و اینکه در عین حال عشق به پروردگار در همه وجودش موج می زند. با دانش بی انتها و زیرکی خداداد چیزهایی برای دنیا و آخرت خود می طلبد که حیف است نبینیم و نخوانیم.
از همه اینها زیباتر قسمت پایانی آن نیایش است که مرحوم سیدبن طاووس نقل کرده و در مفاتیح نیز آمده است، خلاصه ای است از ناب ترین معارف توحیدی، از جمله اینکه سالار شهیدان با اشاره به اینکه می خواهند از راه مخلوق به خالق پی ببرند- و البته همین هم کمالی است که باید تمنا کرد - می فرماید : " معبودا ، تفکر من در آثار تو مایه دوری از دیدار است، پس به جای آن مرا به خدمتی بگمار که به تو رساندم. آخر چگونه برای اثبات وجود تو به چیزی استدلال کنند که خودش نیازمند به تو است؟ آیا غیر از تو چیزی هم هست تا بخواهد وسیله ظهور تو گردد؟! چه وقت نبوده ای تا بخواهند دلیلی برای بودنت پیدا کنند و چه زمانی دور بوده ای تا بخواهند به وسیله آثار خود را به تو رسانند؟ کور باد چشمی که تو را همواره همراه خویش نمی بیند و زیانکار باد بنده ای که از عشق تو بی بهره است ".
3- امروز هم مانند هزاران هزار روزهای پیشین، می گذرد و باز هم عرفه ای دیگر در سال بعد خواهد آمد اما... "خدایا! ما را در این روز کامیاب، رستگار، مقبول و برنده قرار ده. تو ما را ناامید و دست خالی باز نگردان، پروردگارا! از آنچه از بخشش و رحمت و عطای تو امیدواریم دریغ مفرما... چرا که دستان خود را در حالی به سوی تو گشوده ایم که داغ اعتراف ذلیلانه بر آن است. "بمنک و کرمک یا ارحم الراحمین."
نظر شما