به گزارش خبرگزاری مهر، انستیتو سیاست خاور نزدیک واشنگتن در تحلیلی نوشت : تهران احساس می کند که نفوذ آن در منطقه رو به افزایش است و تا کنون چندین پیامد مهم را به علت برنامه هسته ای خود متحمل شده است .یکی از مشاوران کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد ادعا کرد که در دیدار سال گذشته محمود احمدی نژاد با عنان، رئیس جمهوری ایران گفته که اگر چه انگلیس و آمریکا در جنگ اخیر پیروز شده اند، اما در جنگ بعدی ، ایران پیروز خواهد بود.
وی افزود:" این لحن صحبت کردن چیزی نبود که ما را متعجب کند. این حقیقتی بود که وی درباره آن آنگونه که هدفش بود و به آن اعتقاد داشت صحبت کرد. " از نظر ایران این جنگ اخیرا آغاز شده است."
" پاتریک کلاوسون" (Patrick Clawson) نویسنده این تحلیل تصریح می کند:" درحالی که این خودبینی ایران ممکن است تحریک کننده باشد، اما تنها شانس واقعی برای اینکه این کشور را قادر نماید تا بر منطقه حاکمیت کند ، از طریق برنامه هسته ای آن است. به همین دلیل است که چرا سیاست آمریکا در قبال ایران به شکل مناسبی بر مسئله هسته ای متمرکز شده است. "
در ادامه این مطلب آمده است :"بوش و مقامهای ارشد آمریکایی بیانیه های شدیداللحن بسیاری را درباره خطرات ایران صادر کرده اند، اما واقعیت این است که ایران در سال گذشته پیشرفت کند و ثابتی در برنامه هسته ای خود داشته و حقایقی را با خود به همراه داشته که تغییر آن کار دشوار خواهد بود. شاید دیپلماسی این وضعیت را حل کند، اما تنها فشار بیشتر است که می تواند نتایجی در بر داشته باشد."
به گزارش مهر، کلاوسون به زعم خود معتقد است که تا کنون دیپلماسی نتیجه زیادی نداشته است. ارزیابی موضع روسیه و چین که تا کنون مانع اقدامات شورای امنیت شده است، کاری دشوار است. دیدگاه بد بینانه این است که آنها به یک ایران هسته ای چندان علاقه مند نیستند چرا که یک ایران اسلامی ستیزه گر می تواند آنها را ( که هر دو دارای جمعیت مسلمان زیادی هستند) تهدید کند، اما برخی در مسکو و پکن از یک تهدید بزرگتر هسته ای تهران برای غرب خشنود هستند.
انستیتو سیاست خاور نزدیک واشنگتن ادامه می دهد: "تحت بهترین شرایط، شورای امنیت ممکن است در آینده نزدیک برخی اقدامات سمبلیک را اتخاذ و تهدید کند که اگر ایران همکاری نکند، فشار خود را افزایش خواهد داد. این نگرش به ایران اجازه
می دهد تا در هر پله از نردبان تحریمها خود را تطبیق دهد و اطمینان داشته باشد که قطعنامه های شورای امنیت تاثیر کمی دارند."
نویسنده خاطر نشان می کند:"هم اکنون مقامهای ایران فکر می کنند که آمریکا ضعیف است درحالیکه ایران در صدر جهان قرار دارد، بنابراین آنها برنامه هسته ای ایران را متوقف نخواهند کرد. برای آنها غرب و به ویژه آمریکا و اسرائیل یک ببر کاغذی هستند که نمی خواهند و درواقع نمی توانند با اجباراقدام کنند. مشکلات آمریکا در عراق و گذشته پیچیده اسرائیل در جنگ تابستان علیه حزب الله، موقعیت ایران را تقویت کرد."
کلاوسون به زعم خود ادعا می کند: " آمریکا باید این مسئله را تغییر دهد. اگر ما بتوانیم برنامه هسته ای ایران را به قدر کافی به تاخیر بیندازیم ، این واقعیت ممکن است روشن تر شود. اگر بهای نفت به 30 دلار در هر بشکه برسد، اگر ظرفیت تولید نفت مازاد و زیاد وجود داشته باشد که به نفت ایران نیازی نباشد؛ اگر آمریکا در عراق و افغانستان در باتلاق فرو نرود و اگر مانع به قدرت رسیدن حزب الله، حماس و دیگر همپیمانان ایران شد، سپس ایران چندان جسور نخواهد بود. ما ممکن است موفق نشویم، اما این کار ارزش امتحان کردن را دارد."
به گزارش مهر، در ادامه این مطلب باز هم ادعا شده است:" اگر ما بتوانیم مانع برنامه هسته ای ایران شویم، اگر موقعیت ایران تضعیف و موقعیت ما تقویت شود ، اگر اراده جامعه بین المللی بتواند با اعتبار کافی نشان داده شود ، سپس ایران ممکن است از مسیر مقابله با جهان عقب بکشد. در این راه، آمریکا باید علاوه بر اقدام در شورای امنیت به موازات ان اقداماتی را نیز اتخاذ کند که برخی از آنها عبارتند از :
* فشار اقتصادی: در حالیکه تحریمهای مالی ایران را به زانو در نخواهد آورد، مشکلات اقتصادی می تواند نارضایتی عمومی را افزایش دهد.
* جلوگیری از گسترش سلاحهای هسته ای : برنامه هسته ای ایران با سرعت بسیار کندی حرکت کرده است. یک گام که شورای امنیت احتمالا می خواهد اتخاذ کند ممنوع کردن دسترسی ایران به فناوری خطرناک هسته ای است. چالش این است که کلمات روی کاغذ را به شکل واقعیت در آوریم. این مسئله نیازمند جمع آوری اطلاعات درباره فعالیتهای ایران و همکاری با کشورهایی است که ایران ممکن است مواد لازم برای برنامه هسته ای خود را از آنها خریداری کند.
* مشوقها: مشوقها ارزش پیشنهاد به ایران را برای آزمایش کردن پتانسیل آن در جهت پیشرفت دیپلماتیک و تحریک افکار عمومی - در ایران، آمریکا و در سراسر جهان - دارند به این معنا که واشنگتن هرگونه تلاش منطقی را برای حل این مسئله از طریق دیپلماتیک انجام می دهد. مشوقهای مناسب باید برای هر دو طرف سودمند باشد. یک مشوق بالقوه می تواند این تضمین باشد که اگر ایران به آمریکا حمله نکند، آمریکا هم به آن حمله نخواهد کرد. یک چنین تعهدی بسیار متفاوت از درخواست ایران مبنی بر به رسمیت شناختن مشروعیت جمهوری اسلامی است.
* بازدارندگی و توقف: آمریکا باید حضور امنیتی خود را در منطقه افزایش دهد تا به ایران نشان دهد که برنامه هسته ای آن در حال به راه انداختن یک مسابقه تسلیحاتی است که ایران در این مسابقه بازنده خواهد بود. در این راه آمریکا می تواند از همکاری عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی منطقه خلیج فارس استفاده کند. این کشورها نگران تهدید ایران به ویژه با توجه به پیشرفتهای ایران در جهان عرب در عراق و لبنان هستند. کشورهای عربی توافق کرده اند تا همکاری نظامی فعال تری با آمریکا همچون مانور ماه اکتبر داشته باشند. اما اقدامات بیشتری باید انجام شود؛ به طور مثال مانورهایی برای حمایت از تنگه هرمز که ایران مرتبا تهدید می کند تا در صورت هر گونه اقدام علیه برنامه هسته ای خود آن را خواهد بست.
* طرح نظامی: به نظر می رسد که مقامهای ایران بر این باورند که آمریکا اراده و ظرفیت در جهت اقدام نظامی پیشگیرانه ندارد. واشنگتن باید مشخص کردن " خطوط قرمز" را مد نظر قرار گیرد که در صورتیکه دیپلماسی در آخرین لحظه با شکست روبرو شود؛ اقدام پیشگیرانه را تحریک کند . این لحظه هنوزفرا نرسیده است. اگر آمریکا یا اسرائیل هم اکنون از طریق نظامی اقدام کنند؛ بخش اعظم جهان آنها را بیش از ایرانیها طرفدار جنگ خواهند دید.
به گزارش مهر، نویسنده باز هم مدعی می شود:" اگر ایران به قدر کافی از کشورهای عربی خلیج فارس بترسد، اروپاییها و به طور امیدوار کننده ای روسها و همچنین آمریکا یا اسرائیل قادر خواهند بود تا بدون تحریک خشونت اقدام کنند. اینکه جهان چطور به حمله نظامی علیه برنامه هسته ای ایران نگاه کند، اهمیت دارد، زیرا این امر بر فضای پس از حمله تاثیر خواهد گذاشت."
در پایان این تحلیل آمده است :"درواقع، دیپلماسی ممکن است کارساز نباشد، اما واشنگتن باید بهترین تلاش خود را انجام دهد تا به مردم ایران ، آمریکا و سراسر جهان نشان دهد که هر گزینه صلح آمیزی در حال بررسی است. سپس اگر آمریکا به اقدامات سخت تری متوسل شود، توان آن تقویت خواهد شد."
نظر شما