محسن اسماعیلی در یکصد و بیست و سومین جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه در محل مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی (سرچشمه)، با اشاره به تاکید امام علی(ع) در نهجالبلاغه درباره اثر طبیعی و تردیدناپذیر اجتماع و الفت یا تفرقه و عداوت در سرنوشت ملتها، گفت: غالباً توصیه به اجتماع و الفت را یک توصیه اخلاقی و حداکثر مستحب تلقی میکنند که اگر باشد بهتر است و میتواند به رشد و موفقیت سریعتر ما کمک کند؛ اما حقیقت غیر از این است.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: اجتماع و الفت یک ضرورت اجتنابناپذیر است که سرنوشت دین و جامعه دینی را رقم میزند. خاصیت با هم بودن یک ملت، تولید قدرت و پیروزی آنان است؛ حتی اگر اهل باطل باشند و اهداف نادرستی در سر پرورانده باشند؛ همانگونه که نتیجه محتوم پراکندگی و درگیری داخلی یک ملت، ضعف و شکست است؛ حتی اگر اهل حق بوده باشند.
نقش حتمی اجتماع و تفرقه در پیروزی و شکست ملتها
وی با بیان اینکه نقش حتمی اجتماع و تفرقه در پیروزی و شکست ملتها یک سنت الهی و قانونی از قوانین هستی است که تبدیلناپذیر است، گفت: از این رو، امام علی(ع) به صورت مکرر و موکد همگان را به مطالعه دقیق تاریخ گذشتگان و عبرت گرفتن از سرنوشت آنان سفارش کرده است؛ از جمله در خطبه قاصعه فرموده است:
«حالات آنها را در خوبیها و سختیها همواره به یاد آرید تا مبادا شما هم مانند آنان باشید. پس به سراغ کارهایی روید که موجب عزت و اقتدار آنان شد، دشمنان را از آنان دور نموده، عافیت و سلامت به آنها روی آورد، نعمت را در اختیارشانقرار داد،و کرامت و شخصیت باعث پیوند اجتماعی آنان شد؛ یعنی از تفرقه و پراکندگی اجتناب ورزیدند و بر الفت و همگامی همت گماشتند، و یکدیگر را به آن توصیه و تحریص نمودند. همچنین از هر کاری که ستون فقرات آنها را در هم شکست و قدرتشان را سست کرد اجتناب ورزید؛ یعنی از کینههای درونی،بخل و حسادت و پشت کردن به یکدیگر و ایجاد فتور و سستی بین جامعه سخت دوری گزینید».
دکتر اسماعیلی اظهار کرد: مقصود امام این است که تاثیر همگامی و همدلی یا عدم آن بر اعتلا یا انحطاط ملتها قانونی همیشگی و همگانی است. خداوند با هیچ ملتی عقد اخوت نبسته است و سرنوشت هر ملت در گرو نحوه رفتار خود اوست. حتی ملتهای مومن نیز نباید خود را از این قاعده مستثنا بدانند. برای همین است که در ادامه به طور خاص به تشریح سرنوشت امتهای مومن میپردازد و میفرماید:
«بنگرید چگونه بودند زمانی که اجتماعشان متّحد، خواستههایش متّفق، دلها معتدل و مناسب، دستها پیشتیبان هم، و شمشیرها مددکار یکدیگر، چشم دلشان نافذ، و تصمیمهایشان یکی بود! آیا با این اوصاف آقای سراسر زمین نبودند، و بر جهانیان حکومت نمیکردند؟ اما از طرف دیگر به پایان کارشان هم نظر کنید که به کجا رسیدند؛ زمانی که بینشان جدایی افتاد، الفتشان به پراکندگی تبدیل شد، وحدت کلمه و دلهایشان به اختلاف بدل شد، دسته دسته شده، و به جنگ با هم برخاستند. خداوند لباس کرامت را از وجودشان به در آورد، و نعمت فراوانش را از آنان گرفت، و داستان زندگی آنان در بین شما به عنوان درس عبرتی برای عبرتگیرندگان شما باقی ماند.»
اسماعیلی در ادامه این جلسه شرح و تفسیر نهجالبلاغه عنوان کرد که امیرالمومنین(ع) سپس نمونههایی از سرنوشت پیروان پیامبران پیشین را یادآوری میکند و هشدار میدهد که: «سرگذشت ملتها یکسان، و صفات و افعالشان شبیه به یکدیگر است!» حتی امت پیامبر خاتم که دوباره اجتماع و الفت را به اهل ایمان بازگرداند و در نتیجه اقتدار و عزت از دست رفته را بازیافتند. اما افسوس که ملت ها دچار غفلت و اشتباه میشوند و از تجربههای تلخ گذشته درس نمیگیرند. امام خطاب به امت پیامبر به گرفتار شدن دوباره آنان در دام تفرقه و دشمنی اشاره کرده و فرمودهاند:
«شما دست از ریسمان اطاعت خدا کشیدید و با احیای احکام جاهلیّت دژ محکم الهی را که گرداگرد شما بود درهم شکستید. خداوند سبحان بر این امّت منّت نهاده و پیوند الفت و اتحاد را میان آنان برقرار ساخته، الفتی که در سایه آن در نهایت امنیّت رفت و آمد کنند و در کنف حمایت آن قرار گیرند؛ نعمتی که هیچ کس از مردم نمیتواند بهایی برای آن بشناسد، زیرا از هر بهایی برتر و از هر چیز باارزشی پرارزشتر است. شما بعد از هجرت به سوی اسلام، به خوی اعراب بادیهنشین قبل از اسلام بازگشتید و بعد از دوستی و محبّت رشته الفت را گسستید و به صورت گروههای پراکنده درآمدید. از اسلام تنها به نامش قناعت کردید و از ایمان جز ظاهرش را نمیشناسید.»
پیروزی قطعی بی دینهای متحد!
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه نشانههای همین سنت قطعی را در سرنوشت مردم مسلمان در سالهای پس از پیامبر(ص) نشان داده و پیامدهای آن را نیز پیشبینی کرده است، افزود: امیرالمومنین(ع) میفرماید: «علت تسلط بنی امیه بر مردم آن بود که الفت مسلمانان به جدایی تبدیل شد و همین باعث شد که چنان کسانی به قدرت برسند و تکیه بر جای رسول خدا بزنند». در آخر این خطبه نیز حضرت بار دیگر گلایههای خویش از آن مردم نامرد را تکرار کرده و عامل شکست را برای آنان چنین بازگو میکند: «ای مردم! اگر دست از حمایت یکدیگر در یاری حق بر نمیداشتید و برای تضعیف و زبون ساختن باطل سستی نمیکردید، هیچ گاه آنان که در حدّ شما نیستند در نابودی شما طمع نمیورزیدند، و هیچ قدرتی بر شما غلبه پیدا نمیکرد. اما همچون بنی اسرائیل در حیرت و سرگردانی قرار گرفتید.»
دکتر محسن اسماعیلی خاطرنشان کرد: از دیدگاه امام(ع)، حتی اجتماع ظاهری و الفت مقطعی نیز تأثیر خود را دارد و موجب پیروزی بیدینان بر دینداران متفرق میشود؛ چنانکه خطاب به پیروان سست عنصر خود میفرمود: «آگاه باشید، سوگند به کسی که جان من در قبضه قدرت اوست، که این قوم بر شما غلبه خواهند کرد. غلبه و پیروزی آنان بر شما، نه از آن جهت است که از شما بر حق ترند، بلکه از آن روی که در یاری فرمانروای خود، با آنکه بر باطل است، شتاب میورزند و شما در اجرای فرمان من، با آنکه بر حقم، درنگ میکنید.» این پیش بینی البته به وقوع پیوست. سید رضی نقل میکند که معاویه و یارانش یکی پس از دیگری کارگزاران امام را شکست دادند. وقتی اخبار پی در پی مبنی بر موفقیت یاران معاویه و تسلط آنان بر بخشهای مختلف قلمرو حکومت اسلامی به امام رسید، خطاب به مردم گفت: «سوگند بخدا میدانستم که اینها بزودی بر شما مسلط خواهند شد.» چرا؟ «بِاجْتِماعِهمْ عَلَی بَاطِلِهمْ، وَتَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ»؛ زیرا آنان در یاری از باطلشان متحدند، وشما در راه حق متفرقید.
ماه مبارک رمضان؛ فرصتی برای اجتماع و الفت
عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان گفت: اینک که در ماه خدا قرار گرفتهایم یادآوری این نکته ضروری است که ماه رمضان فقط ماه خودسازی نیست. ماه جامعهسازی و درمان دردهای اجتماعی و سیاسی نیز هست. دعاهای این ماه بیش از اینکه ناظر به نیازهای فردی باشد، چارهجویی برای دردهای اجتماعی است. روزهدار واقعی باید به فکر همه فقرا، اسرا، بدهکاران، بیماران و گرفتاران باشد. بخش زیادی از توصیههای پیامبر در خطبه شعبانیه راجع به دردهای اجتماعی است و میخواهد که همدلی و همدردی را به ما یاد دهد تا در اثر اجتماع و الفتی که پیدا میکنیم مجد و اقتدار خود را حفظ کنیم.
نظر شما