به گزارش خبرگزاری مهر، پرویز اسماعیلی مدیر مسئول روزنامه تهران امروز در ستون سرمقاله شماره امروز چنین نوشته است: درعین حال حکام عرب حاشیه خلیج فارس، با آنکه در زمان شاه مخلوع خود را مطیع تمام او می دانستند و وجود دهها پایگاه جاسوسی آمریکا درایران نیز علاوه برایجاد مزاحمت آنها را به محاصره اطلاعاتی سیا در آورده بود، سکوت پیشه کردند.
تجاوز عراق به ایران بر الگوی تجزیه خوزستان ایران - که قبلا در وزارت خارجه انگلیس تهیه شده بود - استوار بود.
بر اساس این طرح، قرار بود ارتش عراق با کمک شاپور بختیار و غلامعلی اویسی، در مدت یک هفته، استان خوزستان را به اشغال خود در آورند و سپس "جمهوری آزاد ایران" را تحت رهبری "بختیار" تشکیل دهند. این طرح بعد از انقلاب به صدام سپرده شد و جنگ تحمیلی علیه ایران آغاز شد.
صدام بر مبنای طرح فوق، تجاوز عراق به ایران را دفاع ازملت عرب و حفظ ویژگی عربی بودن خلیج فارس و حتی تلاش برای آزاد سازی جزایر سه گانه عنوان کرد! وی در سخنرانی رادیویی خود در 28 سپتامبر 1980 گفت: این جنگ تنها برای ما نیست بلکه برای تمام اعراب است. ما از طرف ملت عرب و شهروندان خلیج فارس می رزمیم.
سعدون حمادی نیز برای فریب دولتمردان عرب و تهدید آنها به حمایت لجستیکی از دولت صدام، افزوده بود: "اگر عراق سقوط کند، پس از آن تمام کشورهای خلیج عربی (فارس) سقوط خواهند کرد، صدام رویای رهبری جهان عرب را نیز در سر می پروراند. چرا که نظر ایدئولوژیکی رسالت تاریخی حزب بعث عراق، ایجاد یک امپراتوری عربی به رهبری این حزب بود.
شعار حزب بعث، "امه عربیه واحده، ذات رساله خالده" یعنی "یک ملت عرب، یک ماموریت ابدی" بود. رسالتی که بر احیای عظمت عصر جاهلیت اعراب وامپراتوری های امویان وعباسیان استوار بود؛ به همین دلیل، صدام جنگ عراق علیه ایران را "قادسیه دوم" یا "قادسیه صدام" نامید. از طرف دیگر، صدام حسین قصد داشت تا جنگ خود علیه ایران را به جنگ ایران و اعراب تبدیل کند. چنانچه در مصاحبه ای در مارس 1983 خطاب به اعراب گفت: ما به نمایندگی از سوی شما، دفاع از سرزمین اعراب را به عهده گرفته ایم."
به جز پادشاهی عمان تمام دولت های منطقه خلیج فارس، به جای حمایت از مظلوم و یا حتی اعلام سیاست بی طرفی در کنار آمریکا به تحریک صدام و سپس حمایت از او پرداختند. اخبار رسمی جمعا بیش از 120 میلیارد دلار کمک به صدام را از سوی این دولت ها تایید می کند.
برخی از دولت های عربی آنچنان کمر همت در حمایت از صدام بسته بودند که با مرور برخی اسناد تاریخی و گزارشات، گمان می رود در ارایه کمک های مالی، نظامی و ... از یکدیگر سبقت می گرفتند، چندان که افتخار شلیک نخستین گلوله در جنگ علیه ایران ، نصیب ملک حسین شاه اردن شد که او را از داخل یک تانک به طرف ایران نخستین گلوله را شلیک کرد و به نمایندگی از سران کشورهای عرب شروع جنگ را به صدام تبریک گفت!
حافظه تاریخی ما وملت های مسلمان و وجدان های آگاه جامعه جهانی از یاد نبرده است که مثلا در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دولت کویت نه تنها خاک و پایگاههای خود را دراختیار عراق گذاشت، بلکه 15 میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراقداد واین علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر می کرد.
در طول دهه 80 حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر حدود 5/3 میلیارد دلار موشک و تسلیحات به عراق داد. خبرگزاری رویترز به نقل از "فهد" عنوان کرده بود که ارزش اعتبارات، وام های بی بهره و سایر کمک هایی که به شکل محموله های نفتی با تجهیزات به عراق صورت گرفته بیش از عربستان سعودی به هنگام استقبال از صدام، گزارش کاملی از وضعیت اقتصادی، نظامی واجتماعی ایران وحتی تعداد نفرات ارتش، مواضع و تجهیزات قابل بهره برداری نظامی ایران و اطلاعات مرمانه جمع آوری شده توسط دستگاههای سری آمریکا را به او دادند.
اما پول این دولت های عربی که از خزانه اعراب مسلمان پرداخت می شد، به چه حساب هایی واریز می شد؟ سازمان ملل متحد طی گزارشی به کمک های کشورهای غربی به برنامه های تسلیحاتی عراق اشاره می کند و می نویسد: "عراق عمده تسلیحات خود را از 150 شرکت آلمانی، آمریکایی وانگلیسی تهیه کرده است.
بر اساس گزارش ها، دولت عراق از سال 1975 توسط 80 کمپانی آلمانی، 24 شرکت آمریکایی و حدود 12 شرکت انگلیسی و چند شرکت سئویسی، ژاپنی ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی، برزیلی و آرژانتینی تجهیزات دریافت کرده است.
آلمان بیشترین کمک را به برنامه اتمی با 27 شرکت و آمریکا با 24 شرکت انجام داده اند."
شبکه تلویزیونی ABC آمریکا همان زمان دربرنامه ای اعلام کرد که "صدام با اعتبار یکی از کشورهای عربی منطقه خلیج فارس از یک شرکت آمریکایی به نام "آل کولاک" در بالتیمور، بیش از 500 تن ماده شیمیایی به نام "فیودی گلیکول" خریدای کرده که این ماده در صورت مخطول شدن با اسید کلریدریک به گاز خردل تبدیل می شود." همه این گازهای کشنده علیه سربازان ایرانی مصرف شد.
امام راحل در آن زمان با توصیه به دولت های عربی یاد شده برای ترک این روش، به عواقب سوء همکاری با صدام هشدار دادند و حتی فرمودند که صدام در صورت فراغت از ایران به کشورهای خلیج فارس حمله خواهد کرد.امری که تنها 2 سال بعد از پایان جنگ تحمیلی در سال 1990 میلادی محقق شد و دولت های عربی خلیج فارس مجبور شدند60 میلیادر دلار از ثروت ملت های خود را به حساب آمریکا بریزند تا کویت را به آنان برگرداند.
همان زمان صدام با ارسال پیام هایی از ایران خواست تا در تقسیم غنایم کویت شرکت شود. ایران فریب وی را نخورد و بر عکس تعداد زیادی از مردم کویت را از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران و از طریق بصره در ایران پناه داد. حال آنکه بسیاری آن روزها توصیه می کردند ایران در ائتلاف آمریکا علیه صدام شرکت کند و منافع مادی و سیاسی آن را به آرمان های ملت خود ترجیح دهد.
بی تردید همان گونه که منابع آمریکایی و غربی فاش ساخته اند، هم حمله صدام به ایران و هم لشکر کشی او به کویت بدون چراغ سبز آمریکا و بهره برداری پنهان اسرائیل ممکن نبود. سیاست دهه های اخیر آمریکا در منطقه و جهان اسلامی ایجاد اختلاف و سپس به راه انداختن تنش و گرفتن هزینه آن از ثروت های مسلمانان به نفع خود و رژیم صهیونیستی بوده است.
ایران دسیسه های دشمنان اسلام را خوب می شناسد و به همین خاطر وحدت و بیداری در جهان اسلامی را مهم تر از گله ها وشکوه های خود از دولت های عرب می داند. سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به دولتمردان برخی کشورهای عربی منطقه، هشداری آگاهانه از همین زاویه است. پیامی است تا ازتجارب تلخ گذشته درس عبرت بگیرند. هزینه سیاست های شکست خورده آمریکا را ندهند و بدانند که تنها هدف آمریکا در کل منطقه تامین امنیت رژیم صهیوینستی و تبدیل اسرائیل به قدرت مسلط نظامی بر جهان اسلامی است.
اگر شیوخ عرب این هشدار را جدی نگیرند و راه همکاری وتفاهم را در منطقه و جهان اسلامی دنبال نکنند؛ اگر مثل گذشته و به طور مطلق مجری نقشه های آمریکا و آرزوهای اسرائیل شوند، پیشگویی آن نویسنده فرهیخته عرب تحقق یافته است که گفته بود: زمانی فرا می رسد که هیچ عربی در منطقه وجود نخواهد داشت، گرچه دشداشه عربی می پوشد، اما هرگز شب خود را بدون خوردن تخم مرغ و کالباس اسرائیلی به صبح نمی رساند.
نظر شما