شاید تنها مطلب وموضوعی که در بین اهالی موسیقی مورد اجماع و توافق است و محل اختلاف نیست همین نکته است که در عرصه موسیقی ایران هیچ گاه "نقد"جایگاهی نداشته و رشد نیافته است. از سوی دیگر، این شائبه هست که تسویه حساب های شخصی و حب و بغض ها در قالب نقد و اتنقاد مطرح شده و می شود. هرچند که قبول تام وتمام این مضمون بی انصافی و سیاه و سفید دیدن قضایا است اما کلیت آن را نمی توان به سادگی رد کرد.
حال پرسش اساسی این است که چرا این گونه شده و چرا با وجود ظهور و فعالیت آهنگسازان ، موسیقیدانان وچهره های برجسته و ارزشمند در همه زمینه های هنر موسیقی،"نقد" نتوانسته است همپا و همراه جریان این هنر متعالی حرکت کرده و ریشه بگیرد؟ البته که تحقیق و بررسی عوامل و دلایل بروز این نقیصه نیاز به وقت و مجال و مداقه ای است که در این جا امکان آن نیست و اساسا می تواند موضوع و دستمایه پژوهش دیگری قرار گیرد .
در دهه های اخیر که "نقد" افتان و خیزان، گاه راست و اصولی و گاه منحرف و بیمارگونه به راه خود ادامه داده ، دیدگاه اصولی و مبتنی بر اطلاعات رسانه ها می تواند در شکل گیری جریان سالم و تخصصی"نقد" و تبیین جایگاه آن موثرواقع شود.
خوشبختانه موسسه نغمه شهر وابسته به سازمان فرهنگی وهنری شهرداری در اقدامی بسیار نیکو، برنامه "نقدنغمه" را که قرار است ویژه نقد موسیقی کشور باشد، از چند ماه پیش در فرهنگسرای دانشجو(شفق) راه اندازی کرد. در نخستین برنامه نقد نغمه،کنسرت گروه کامکارها با حضور هوشنگ کامکار در این فرهنگسرا مورد ارزیابی و نقد قرار گرفت که به دلیل اولین بودن ، چندان بازتابی نیافت و مخاطبان کمتری را نیز جذب کرد اما در دومین برنامه که با حضور فریدون شهبازیان و نادرگلچین انجام گرفت جمعیت بیشتری در سالن گرد هم آمدند و برگزاری این برنامه ها را باید به فال نیک گرفت.
اما نکته ای که در آن برنامه جای سوال داشت این بود که چرا باید موضوع وبهانه برنامه ،اثری باشد که حدود چهل سال پیش تولید شده است ، از قضا مجری (یکی از مسئولان برنامه) از شهبازیان سوال کرد که : شما فکر نمی کنید این اثر مربوط به چند دهه گذشته است و ممکن است امروز با مخاطب ارتباط برقرار نکند؟ البته این نکته منافاتی با نقد آثار منتشره در دهه های گذشته و یا حتی سده های قبل ندارد اما سخن اینجا است که اولویت برنامه ای که قرار است ماهی یک بار برگزار شود با چیست و یا با کیست؟
اخیرا هم خبر رسید که این برنامه قرار است در سومین جلسه خود به نقد کنسرت ارکستر ملل بپردازد . در این خصوص هم باید به چند نکته اشاره کرد. اول این که این کنسرت در حدود سه ماه پیش برگزار شده است و از آن زمان تا کنون شاید بیش از دویست کنسرت برگزار شده باشد. دوم اینکه در این فاصله، کنسرت ارکستر ملل بارها مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و در نشریات ، سایت ها و رسانه های دیگری چون رادیو درباره آن صحبت شده است و مهمتر از همه این که در حال حاضر این ارکستر فعالیتی نداشته و به گفته رهبر آن در صورتی که اسپانسری پیدا نشود ممکن است که برای همیشه به محاق تعطیلی برود.
لازم به ذکر این نکته است که هر فرآیند وفعالیتی که به حوزه عمومی وارد شده و در جریان اجتماعی تاثیر گذار (هرچند اندک)است، قابلیت نقد و بررسی را دارد اما تاکید بر این است که وقتی ما می خواهیم این نقد را به صورت علنی و در محلی عمومی و در حضور مخاطبان عام برگزار کنیم آنگاه باید ملاحظات دیگری را در نظر داشته باشیم. به عنوان مثال، در این وضعیت پرداختن به مهمترین واقعه موسیقایی کشور که سالی یک بار اتفاق می افتد (جشنواره موسیقی فجر) که مخاطبان عام تر و بیشتری را داشته است آیا اولویت بالاتری برای نقد در حوزه عمومی و در برنامه نقد نغمه نداشته است؟ و یا نمونه دیگر اینکه ما در آستانه ورود به ماه محرم و ایام سوگواری هستیم و با توجه به وقوفی که از معضلات و انحرافات موسیقی نوحه داریم وآسیب هایی که هرساله با پخش ملودی های سخیف مورد استفاده برخی مداحان ناشی به موسیقی مذهبی ما وارد می شود آیا جای آن نبود که "نقد نغمه" به اینگونه مباحث که مناسبت ، سنخیت و ضرورت بیشتری دارد می پرداخت؟
در پایان باید یک بار دیگر از مسئولان و تلاشگران راه اندازی این برنامه که بسیار ارزشمند و مفید است قدردانی شود . بدون شک نقش سید عباس سجادی (مدیر امور موسیقی سازمان فرهنگی - هنری شهرداری ) در حمایت از برگزاری این برنامه بسیار موثر بوده و هست و این نوشته نقدگونه هم با توجه به نیت خیر ایشان و ظرفیت بالای دست اندرکاران برنامه "نقد نغمه" که خود منصف بوده و نقد پذیر هستند نگاشته شده است.
------------------------------------
حمیدرضا عاطفی
نظر شما