خبرگزاری مهر- گروه جامعه- آزاده سهرابی: مدارس خارج از کشور و اداره مدارس خارجی داخل کشور در کنار مسئله تحصیل پناهندگان اتباع خارجی خصوصا افغانستانی در ایران موضوعاتی است که هر کدام دامنه بحث و چالش های گسترده ای دارد. این روزها هم بحث اعزام معلمان جدید به مدارس خارج از کشور و همچنین ثبت نام اتباع افغانستانی در کشور موضوعات روز است. شاید با توجه به بالا رفتن قیمت ارز، تمایل معلمان برای اعزام به خارج از کشور و دریافت حقوق ارزی بیشتر شده باشد و با وجود اینکه هر ساله آزمون این اعزام در کشور برگزار می شود و تعداد کمی معلم جذب این سیستم می شوند در حالی که تقاضا بالاست، حرف و حدیث های بسیاری را پیش بکشد. از سوی دیگر این سال ها مشکلات افغانستانی هایی که مدرک شناسایی ندارند و فرزندانشان گاه از تحصیل باز می مانند یا موضوع دریافت وجه از اتباع افغانستانی برای تحصیل در مدارس دولتی، در این ماه ها مورد بحث زیادی قرار گرفته است. این موضوعات در کنار مباحثی دیگر، فرصتی را ایجاد کرد تا از غلامرضا کریمی قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بین الملل و رئیس مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور در خبرگزاری مهر، میزبانی کنیم و سئوالات خود را در حوزه های مختلف آموزش و پرورش در بخش بین الملل بپرسیم.
در بخش اول این گفتگو به موضوع چالش های جذب نیرو برای مدارس خارج از کشور و همچنین تعداد و کیفیت مدارس خارج از کشور پرداختیم.
*بخش بین الملل در آموزش و پرورش شاید یکی از بخش های تا حدودی پنهان اما استراتژیک آموزش و پرورش است. این روزها بحث اعزام معلم ها به خارج از کشور و مصاحبه آنها مطرح است. ۱۷ هزار نفر امسال در این آزمون شرکت کردند و برای مصاحبه اسامی کمتر از هزار نفر اعلام شده است. این نشان دهنده وجود متقاضی بالا و رغبت معلمان به این حیطه است و خب با توجه به بالا رفتن قیمت ارز شاید این رغبت بیشتر هم شده باشد. از سوی دیگر موضوعاتی مانند امضای طلایی و سفارش به پذیرش معلمان خاص نیز مطرح می شود. یک توضیح اجمالی درباره تعداد مدارس خارج از کشور و آزمون اعزام معلمان به این مدارس و بحث توصیه و سفارش های احتمالی بفرمایید.
- وجود مدارس خارج از کشور برای همه کشورها به عنوان یکی از مهم ترین ابزار دیپلماسی فرهنگی مطرح است. حتی کشورهایی که مانند ما ایدئولوژی خاصی ندارند و به دنبال رواج توانمندی های اندیشه ای در حوزه های مختلف نیستند نیز یکی از ابزارهای کارشان ایجاد و گسترش مدارس خارج از کشور است. به طور مثال انگلستان نزدیک به ۳۰۰ هزار دانش آموز در مدارس خود در خارج از انگلستان دارد و یا فرانسه ۲۴۰ هزار دانش آموز را خارج از مرزهایش تحت پوشش دارد. هندوستان به دلیل اینکه اتباعش در کشورهای دیگر حضور زیادی دارند نزدیک به یک میلیون دانش آموز در خارج از مرزها دارد.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدا در دستور کارش این بوده که برای اتباع خودش و خصوصا کارگزاران نظام جمهوری اسلامی که به نمایندگی از دولت در دیگر از کشورها حضور دارند، مدارسی داشته باشد تا فرزندان این کارگزاران تحت نظام آموزشی ایران تحصیل کنند و ما شاهد چالش دولتمرد و فرزندش نباشیم.
*به چه معنا؟
- به این معنا که سفیر برای بازگرداندن فرزند خود از کشوری که دو تا چهار سال ماموریت بوده، دچار مشکل نشود. یکی از اولویت هایی که همواره مورد تایید جمهوری اسلامی است این بوده که باید مدارس خارج از کشور حتی به قیمت گران، باید اداره شود و فعال باشد. بر اساس استراتژی ما مبنا در این موضوع، فایده-هزینه نیست و یک نگاه حاکمیتی و فرهنگی در این زمینه وجود دارد. به هر حال یک عده از اتباع ایرانی به دلیل فعالیت دیپلماسی دو تا چهار سال در کشوری حضور پیدا می کنند و فرزندان آنها می خواهند به کشور بازگردند و در همین سیستم آموزشی دیپلم بگیرند یا کنکور بدهند و ..... از سوی دیگر عده ای از ایرانیان مقیم خارج از کشور علاقمند به نظام جمهوری اسلامی ایران داریم که دوست دارند در نظام آموزشی ما تحصیل کنند. حتی ما اتباع غیر ایرانی داریم که در مدارس ما ثبت نام می کنند و منعی در این زمینه وجود ندارد.
*در حال حاضر چه تعداد دانش آموز در مدارس خارج از کشور جمهوری اسلامی ایران تحصیل می کنند؟
- در حال حاضر ۱۳ هزار دانش آموز در خارج از کشور داریم که در ۱۱۰ مدرسه و ۶۰ کشور مشغول به تحصیل هستند. در برخی از این کشورها ما تا ۵ مدرسه هم داریم و در برخی کشورها یک مدرسه کوچک مخصوص کارگزاران نظام داریم.
در حال حاضر ۱۳ هزار دانش آموز در خارج از کشور داریم که در ۱۱۰ مدرسه و ۶۰ کشور مشغول به تحصیل هستند. در برخی از این کشورها ما تا ۵ مدرسه هم داریم و در برخی کشورها یک مدرسه کوچک مخصوص کارگزاران نظام داریم
طبیعتا یکی از چالش های ما انتخاب و اعزام معلم ها هست. ما می خواهیم نظام آموزشی خارج از کشور منطبق به نظام آموزشی داخل کشور باشد و همین دروس داخلی را آموزش بدهد. یک رویکرد این است که رویکرد نخبه محوری را انتخاب کنیم که در حال حاضر عموم کشورها اینگونه عمل می کنند. یعنی سازوکاری می گذارند که متناسب با شرایط افرادی را انتخاب و آموزش می دهند و شاید آن معلم ۱۵ سال در کشور دیگر معلم باشد. ما از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی رویکردمان بر مبنای عدالت محوری بوده است. ما خیل عظیم جمعیت معلمان را در داخل کشور داریم و یک فرصتی هست که تعداد محدودی برای مدتی خارج از کشور تدریس کنند. برای اینکه توزیع مناسبی صورت بگیرد اولا این مدت حضور را حداکثر دو سال تعیین کردیم و نحوه انتخاب را آزمون سراسری در کشور قرار دادیم. سه برابر ظرفیت عموما برای مصاحبه دعوت می کنیم. هر سال هم این سوال را از خودمان می پرسیم که آیا این بهترین شیوه است که البته جواب منفی است اما این شاید تنها راه برای ما با توجه به شرایط و استراتژی مان باشد.
شرایط را هم بر این مبنا قرار داده ایم که کسانی که حداقل ۱۰ سال و حداکثر ۲۵ سال سابقه کار دارند در آزمون شرکت کنند و حداقل ۸ سال در رشته تخصصی مورد نیاز ما سابقه تدریس داشته باشند. امسال ۱۷ هزار و ۳۰۰ نفر در این آزمون شرکت کردند که ما ۹۶۷ نفر را برای مصاحبه انتخاب کردیم و چیزی حدود ۳۴۰ نفر می خواهیم. مصاحبه هم فرایندهای تخصصی دارد به این معنا که معلمان باید ظرف مدت ۴۰ دقیقه یک تدریس کامل را انجام دهند و به تمام فنون و روش های مصاحبه تسلط داشته باشند و صلاحیت های حرفه ای را ثابت کنند. همچنین اصول شخصیتی و روان شناسی و آداب حضور در خارج از کشور نیز ظرفیتی است که در مصاحبه در نظر می گیریم و در نهایت تسلط به زبان هم ملاک اصلی ماست. برخی موارد هم ضرایبی در این میان دارد. مثل اینکه اگر زوج فرهنگی باشند ضریب ۵ درصد دارد، ایثارگری ضریب ۵ درصد، تسلط به قرآن کریم ضریب یک درصد، معلم نمونه بودن ضریب یک درصد و سرگروه آموزشی بودن ضریب دو درصد دارد. اما معلمان باید در نظر بگیرند که باید کف نمره را در آن موارد اصلی به دست بیاورند یعنی اگر آزمون شخصیت ۳۰ نمره هست باید کف ۱۰ را بگیرند تا موارد دیگر بررسی شود. ما می خواهیم کمترین چالش و بحران را این معلمان در جمع ایرانیان خارج از کشور و محیط اصلی آن کشور داشته باشند.
*آیا مشخص است چه پایه و دروسی بیشتر نیاز است و آیا نشده که مهلت دوساله معلمی به پایان برسد اما همچنان در محل خدمت بماند و موضوع اصلی تر اینکه وقتی در مدارس داخل کشور یک توصیه نامه می تواند منجر به ثبت نام یک دانش آموز یا جا به جایی معلمی شود، آیا واقعا می توان پذیرفت برای این موضوع هیچ توصیه و سفارشی در کار نیست؟
-من به عنوان کسی که سال ها در آموزش و پرورش بوده ام و الان هم هیئت علمی دانشگاه هستم می گویم که هیچ امضای طلایی در کار نیست و هیچ سفارش و توصیه ای در این مرحله از سوی کسی نداشته ایم و تمام روندها به طور طبیعی طی می شود. ببینید ۱۷ هزار نفر در یک آزمون شرکت می کنند و تنها ۳۴۰ نفر معلم پذیرش می شود و مطمئنا نارضایتی وجود دارد. حتی شاید مطابق با استانداردهای ما این عدد مثلا ۲۰۰ نفر بشود و سال بعد آزمون بگیریم و یا به شیوه ای دیگر عمل کنیم. اینطور نیست که اجبار داشته باشیم حتما یک تعداد مشخص معلم، بدون رعایت استانداردها اعزام کنیم.
از طرف دیگر ما مشکلاتی هم در برخی کشورها داریم. مثلا در امارات ما مشکل ویزا برای معلم ها را داشتیم که صادر نشد و معلمی برای سال چهارم آنجا ماند. چون اگر کشوری ویزا صادر نکند ما مجبور هستیم قرارداد معلم خود را تمدید کنیم و اگر او را برگردانیم رسما باید مدرسه آنجا را تعطیل کنیم. یا برخی جاها بوده که معلمی کیفیت خوبی داشته و سفیر و همه از آن راضی بودند و ما معلم که متناسب با شرایط آنها نداشته ایم و گفته ایم سال سوم هم بمانند. اما هیچ کدام از این موارد سلیقه ای نبوده است. ما محدودیت منابع و شرایط را داریم و این را هم بگویم که دیگر این روزها خیلی هم معلم مدرسه خارج از کشور بودن، امتیاز محسوب نمی شود. ایرانی هایی که خارج از کشور کار می کنند وقتی بازمی گردند می بینیم اندوخته چندانی هم ندارند چون هزینه زندگی در دیگر کشورها به شدت بالاست.
*با توجه به شرایط سیاسی اخیر کشور، آیا مشکلاتی برای این مدارس و معلم ها ایجاد نشده است؟
- ما برای هر کشور چالش خاص خود را داریم. تاسیس مدارس خارج از کشور در هر کشوری قوانین مخصوص به خود را دارد همان طور که در کشور ما هم قوانین خاصی برای تاسیس این مدارس وجود دارد. ما مجبور هستیم خودمان را با شرایط تطبیق دهیم. مثلا برخی کشورها می خواهند سرفصل دروس را به زبان اصلی آن کشور ارائه دهیم تا بررسی کنند. برخی کشورها وزارت کارشان اعلام کرده کسی که می خواهد آنجا مشغول به کار شود باید حتما به زبان آن کشور مسلط باشد. در کشورهای آلمانی زبان به طور خاص این مشکل را داریم. در حال رایزنی هستیم که یا معلم متناسب با این شرایط را جذب کنیم و یا یک امتیاز از این کشورها بگیریم که دو سال به ما فرصت بدهند تا این ظرفیت را ایجاد کنیم. اما به عنوان رکن اصلی اعزام می گوییم باید فرهنگیان عزیز به زبان مسلط باشند. اگر کسی به زبان خارجی مسلط نباشد در واقع نمی تواند شان دیپلماسی ما را حفظ کند.
*آیا اجباری به این هست که فرزندان دیپلمات ها در مدارس ایرانی خارج از کشور تحصیل کنند؟
کسانی که به عنوان کارگزار نظام به خارج از کشور می روند باید فرزندانشان را در مدارس ایرانی ثبت نام کنند مگر آنکه در آن شهر مدرسه ایرانی نباشد. در واقع این موضوع در نرم های تصمیم گیری برای ماموریت های بعدی آن فرد تاثیرگذار است. ولی این موضوع یک مصوبه قانونی که مجلس وضع کرده باشد نیست
- این قانون به صورت نانوشته وجود دارد. در واقع کسانی که به عنوان کارگزار نظام به خارج از کشور می روند باید فرزندانشان را در مدارس ایرانی ثبت نام کنند مگر آنکه در آن شهر مدرسه ایرانی نباشد. در واقع این موضوع در استانداردهای تصمیم گیری برای ماموریت های بعدی آن فرد تاثیرگذار است. ولی این موضوع یک مصوبه قانونی که مجلس وضع کرده باشد نیست. ضمن اینکه برای کارگزار نظام هم منطقی نیست که دو سال فرزندش را به مدرسه خارجی بفرستد و دوباره که باز می گردد به کشور فرزندش دو سال از تحصیل عقب باشد.
*در برخی مواقع فرزندان کارگزاران در همان کشور می مانند!
- شاید برای فرزندانی که نزدیک به دیپلم است این اتفاق بیافتد اما برای کسانی که دانش آموز ابتدایی یا در مقطع متوسطه اول دارند این روند طبیعی نیست. ضمن اینکه ما در کشوری مثل چین تاجرانی داریم که در برخی شهرها به جز پایتخت هستند و به اتاق بازرگانی اصرار می کنند که در آن شهرها مدرسه ایرانی ایجاد شود تا فرزندشان در نظام آموزشی ایران تحصیل کنند.
*آیا ما نمی توانیم از ایرانی های مقیم کشورهای دیگر یا دانشجویان ایرانی دیگر کشورها معلم جذب کنیم؟
- ما تمام تلاشمان این است که معلم اعزامی ارز بگیر کمتر به کشورهای دیگر بفرستیم. اعلام کرده ایم هر کسی معلم آموزش و پرورش است و به هر دلیلی دارد به خارج از کشور می رود، مثلا همسرش بورسیه تحصیلی گرفته و یا تاجر است و... ، به ما اعلام کند به کشور دیگر که رفت ما حقوق ریالی و بیمه او را می پردازیم و در آن کشور شاغل شود. از دانشجویان ایرانی خارج از کشور هم استفاده می کنیم. اگر آنها نزدیک به مدرسه ما باشند و بتوانند وقت بگذارند از این ظرفیت استفاده می کنیم ولی به برخی مدارس اعزام معلم اجتناب ناپذیر است. ما سال گذشته ۴۰۱ نفر فرهنگی ارز بگیر داشتیم و می خواهیم امسال این تعداد را کاهش دهیم اما فشار سفارتخانه ها هم هست. وقتی مدرسه ای ۱۵ دانش آموز در مقاطع مختلف دارد نمی توانیم با دو معلم آنجا را اداره کنیم. امسال یک برنامه داریم که تمام سرفصل های درسی را به تفکیک و به صورت آفلاین در اختیار مدارس بگذاریم و برنامه ای هم برای آنلاین کردن تدریس آنها داریم تا کمبود معلم را جبران کنیم.
*اشاره کردید به اصرار برخی تاجران به تاسیس مدرسه در شهرهای مختلف، آیا نمی شود از این ظرفیت برای درآمدزایی استفاده کرد؟
- بحثی که ما در داخل کشور داریم مبنی بر اینکه طبق اصل ۳۰ قانون اساسی باید آموزش رایگان باشد، در دیگر کشورها هم داریم. به هر حال هزینه مدارس بین المللی بسیار بالاست و ما هزینه کمی برای موارد جاری مدرسه از اولیا می گیریم در حالیکه هزینه اجاره مدارس و اعزام معلمان بالاست. اما سیاست حاکمیتی این است که این مدارس با حمایت دولت تاسیس شود. مدارس بین المللی بین ۳۰ تا ۴۰ هزار دلار در سال شهریه می گیرند و ما شاید هزار دلار هم نگیریم.
در کشورهایی مثل قطر و کویت و امارات معمولا ایرانی های قشر ضعیف هستند که اگر ما در مدرسه را ببندیم نمی توانند با توجه به شهریه ها فرزندانشان را به مدرسه بفرستند. حتی خارجی های فارسی زبان هم به مدارس ما می آیند. آنها هم نمی توانند شهریه بالا بپردازند. البته ما به سمت غیرانتفاعی کردن برخی مدارس داریم حرکت می کنیم و تقاضا کردیم از کسانی که داخل کشور سابقه تاسیس مدارس غیر انتفاعی را دارند در صورت تمایل در خارج از کشور و زیر نظر ما مدرسه ایجاد کنند و یا مدارس را از ما خرید خدمات کنند.
*ایران در برخی شهرها سفارت خانه و در برخی شهرها کنسولگری دارد. آیا هر جا دفتری رسمی داشته باشیم مدرسه هم داریم؟
-ما هر جا دفتر رسمی داشته باشیم و تعداد دانش آموزان به ۶ نفر برسد، مدرسه ایجاد می کنیم. در واقع وزارت امور خارجه این تقاضا را از ما می کند. یا مدرسه پیوسته می گذاریم به این معنا که دو روز در آخر هفته معلم ها بروند و آنجا را سرپا نگه دارند و یا معلمان مستقل می فرستیم و بخشی را اینترنتی اداره می کنیم.
*ما در کشور آمریکا که نماینده سازمان ملل داریم، آیا مدرسه هم داریم؟
- خیر در آمریکا مدرسه نداریم چون شرایطش را نداریم. اما بخشی از مجموعه های نزدیک به ایران مدرسه دارند که شیعیان آنجا درس می خوانند. در کانادا عده ای علاقمند بودند از ما مجوز بگیرند و مدرسه غیردولتی داشته باشیم که ۴ مدرسه به این صورت در کانادا داریم که دیپلم ایرانی می دهند و متقاضی زیادی هم وجود دارد.
*در قاهره آیا مدرسه داریم؟
- بله در قاهره مدرسه داریم ولی تعداد دانش آموز کم است. وقتی با کشوری قطع ارتباط می کنیم، طبیعتا وقتی کارگزاران نظام باز می گردند دیگر شرایط کار برای معلم ها هم فراهم نیست. ما در یک مقطعی در ۸۰ کشور دنیا مدرسه داشتیم و الان در ۶۰ کشور مدرسه داریم. البته تعطیلی برخی مدارس به خاطر قطع ارتباط نیست بلکه گاهی دیپلمات های ما به سنی می رسند که فرزند محصل ندارند.
*از بعد مسئله فرهنگی و نفوذ فرهنگی آیا به فکر گسترش مدارس ایرانی و جذب نخبه های کشورهای دیگر در این مدارس هستید؟ در تهران ما مدرسه خارجی زبان زیاد داریم و مدرسه خارجی زبان آلمانی داریم که به طور خاص چند نخبه ما را شناسایی کرده و جذب کرده اند و ضریب نفوذ فرهنگی خود و انتقال مغزها هم ایجاد می شود. مثلا ما در جنوب لبنان نمی توانیم مدرسه ایجاد کنیم؟
- در کشور ایران ۹ مدرسه وابسته به سفارت خانه ها داریم که وزارت امور خارجه و آموزش و پرورش بر آنها نظارت دارند و ۴۸ مدرسه با نظام آموزشی کشورهای دیگر داریم که اتباع آن کشورها آنجا تحصیل می کنند. بر این مدارس هم نظارت کامل داریم و دو مدرسه یکی دخترانه و دیگری پسرانه داریم که مجتمع های بین المللی و تطبیقی ما هستند که به زبان انگلیسی محصل می پذیرند. هر کدام بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دانش آموز دارند. تمام این مدارس مطابق با فرهنگ و ارزش های ما اداره می شوند.
مدارس بین المللی بسیار معتبر هستند و هر محصلی در هر مقطع از این مدارس به خارج از کشور برود در همان مقطع شروع به تحصیل می کند. گاه ایرانی هایی که مثلا ۱۰ سال خارج از کشور بوده اند و دو سال آمده اند ایران و باز می خواهند باز گردند، فرزندانشان به این مدارس می آید. ما در خارج از کشور هم به دنبال تاسیس مدارس بین المللی هستیم. درباره برخی گزارش ها از تحصیل دانش اموز ایرانی در مدارس خارجی در کشور ایران هم تحقیق کرده ایم و دیده ایم مثلا دانش آموز دو تابعیتی بوده است و تخلفی صورت نگرفته است.
نظر شما