مجله مهر: صبح روز ۶ آگوست در سال ۱۹۴۵ است، یک دوشنبه دیگر در خلال روزهای جنگ جهانی دوم. ژاپن درگیر جنگ است، اما زندگی همچنان ادامه دارد، صبح هرکسی پی کار روزانهاش میرود، اما آن روز فرق میکرد، قرار بود آن سوی دنیا با فشار یک دکمه سرنوشت و زندگی این مردم را برای همیشه تغییر دهد.
ساعت ۸ صبح است و هنوز کسی نمیداند، اما تیبت (خلبانی که بمب را رها کرده بود) مهمترین ماموریت زندگی خود را در ساعت ۲:۴۵ دقیقه صبح آغاز کرده بود تا بمبی به وزن ۴.۵ تن را که به آن پسر کوچک میگفتند بر سر مردم هیروشیما بریزد.
ماموریتی که فقط برای یک امریکایی غرور داشت!
سرانجام تیبت و همکارانش ساعت ۸:۱۵ صبح به وقت ژاپن بمب پسر کوچک را در هیروشیما رها میکنند. با انفجار این بمب، قارچی بزرگ در هوا بزرگ و بزرگ تر میشد در یک چشم به هم زدن ده ها هزار نفر کشته شدند. جایی که تیبت با غرور میگوید: « بچهها! شما اولین کسانی بودید که اولین بمب اتم را انداختید.»
البته همه افراد احساسی مانند تیبت نداشتند. «رابرت اچ.شومارد» مکانیک پرواز بعدها گفت: «در این ابر هیچ هیچ غیر از مرگ وجود نداشت.» همچنین «رابرت ای لوئیز» کمک خلبان هم در سفرنامه خود نوشت: «خدای من! ما چه کار کردیم؟»
پل تیبت ۹۲ سال عمر کرد و برای بمبارانی که به مرگ دهها هزار غیر نظامی منجر شد، هرگز ابراز پشیمانی نکرد. او حتی برای انجام این عملیات مدال دریافت کرد؛ دومین مدال ارزشمند ارتش آمریکا. این خلبان امریکایی در مقابل همه انتقادها در زمینه عملکردش گفت که این اقدام زندگی شماری را نجات داده است چرا که اگر آمریکا ژاپن را اشغال میکرد، در هر ۲ طرف باید قربانیان بیشتری میدادند.
البته تیبت در سال ۱۹۸۱ با یکی از بازماندگان حمله اتمی به هیروشیما دیدار کرد و وقتی از او پرسیدند که از این اقدام که مرگ بیش از ۱۴۰ هزار زن، مرد و کودک را به دنبال داشت پشیمان است؟ گفت: « نه به جهنم!»
نابودی به معنای واقعی
شاید اگر از شما درباره نابود شدن بپرسند، خرابیها و ویرانههایی که در تصاویر دیدهاید به ذهن بیاورید، اما آن دوشنبه برای هیروشیما فعل نابود شدن به معنی واقعی صرف شد.
بمب «پسر کوچک» را برای تأثیر تخریبی بیشتر به شکلی تنظیم کرده بودند که ۵۷۶ متر بالای سطح زمین منفجر شود.
انرژی تولید شده این بمب برابر با انرژی تولید شده از ۱۶ هزار تن تیانتی بوده و فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث گرمائی حدود چندین میلیون درجه سانتیگراد شده است. گرمای عظیمی که هر چیزی را تا شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب بطور کلی ذوب کرده است. مردمی که از دور دست انفجار «پسر کوچک» را دیده بودند، میگفتند خورشید دیگری را در آسمان دیدهاند.
۱۴۰ هزار نفر کشته در یک ساعت
با اینکه حرفها و گمانههای زیادی درباره حمله امریکا وجود دارد، اما در نهایت این امریکا بود که نام خودش را به عنوان اولین استفاده کننده بمب اتمی در دنیا ثبت کرد، از آن سو ژاپن و شهر هیروشیما هم نخستین قربانیان این واقعه هولناک بودند. بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ۲۲۰ هزار نفر کشته داشت. از این تعداد، بیش از ۱۰۰ هزار نفر بلافاصله کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر تشعشعات اتمی جان باختند.
بر اساس آمارها در هیروشیما بین ۳۴۰ هزار تا ۳۵۰ هزار نفر در معرض بمباران قرار گرفتند که ۱۴۰ هزار نفر از آنها درگذشتند. همچنین در ناکازاکی ۲۷۰ هزار نفر در معرض بمباران قرار گرفتند که تا ۳۱ آگوست ۱۹۴۵، هفتاد هزار نفر از آنها جان باختند.
داستان درناهای کاغذی
افسانههای ژاپنی میگویند که اگر کسی هزار دُرنای کاغذی درست کند، یکی از آرزوهایش برآورده میشود. ساداکو سرطان خون داشت و در بیمارستان بود که تصمیم گرفت هزار درنای کاغذیاش را درست کند، اما سرنوشت برایش زودتر رقم خورده بود و او وقتی که ۶۴۴ درنا ساخته بود، از دنیا رفت. ساداکو به خاطر بمباران هیروشیما و زمانی که تنها ۲ سال داشت، به سرطان خون مبتلا شد و وقتی ۱۲ ساله بود بیماری او را از پای درآورد.
حالا هرساله همه مردم جهان درناهای کاغذی درست میکنند و به مرکز ساداکو در پارک یادمان جنگ میفرستند و انزجار خود از استفاده سلاحهای هستهای را اعلام میکنند.
همه ۶۴۴ درنای کاغذی ساداکو ساساکی این نوشته را روی خود داشتند: «من «صلح» را روی بال تو مینویسم تا تو به همه جهان پرواز کنی.»
نظر شما