به گزارش خبرگزاری مهر ، نگارنده در ابتدای این نوشتارآورده است : بخشی از مهمترین نمونههای شعر قدیم فارسی را شعرهای کوتاه آن تشکیل می دهد ، البته در ایران پیش از اسلام ، سنت شفاهی بیش از سنت کتبی اهمیت داشته و از این رو، آثار اندکی از اشعار پارسی کهن به دست ما رسیده است
( تفضلی، ص 312 ) .
در اندک نمونه های باقی مانده از شعر پیش از اسلام ، ما با اشعاری مقفا و با وزن هجایی ـ و بنا به اعتقاد بعضی پژوهشگران وزن تکیه ای ـ مواجهیم ( در مورد وزن شعرهای قدیم ، رک . طبیب زاده، ص 17) . از جمله این آثار، سرودهای خسروانی باربد است که سه سطر یا سه لت دارد و یک نمونه آن در کتاب اللهو و الملاهی ابن خرداد به نقل شده است .
(دکترشفیعی کدکنی، ص 572 ـ 573) :
خاقان ماه مانذ و قیصر خرشیذ
آن من خذای ابر ماند کامغاران
کخاهذ ماه پوشذ کخاهذ خرشیذ
به گفته تفضلی (ص 312)، قطعه کوتاه زیر نیز که در توصیف نرگس است ، احتمالا در اصل به پهلوی بوده و بر اثر مروز زمان، خصوصیات فارسی نیز در آن راه یافته است :
نرگس ارزمرد دسته
مروارید فدو رسته
زرش در میان بسته
این اشعار از لحاظ زمانی متعلق به اواخر دوران ساسانی است و نظایر چنین اشعار کوتاهی در میان سرودهای مانویان هم دیده می شود که به اعتقاد پژوهشگران ، وزن تکیهای داشته است . زبان اشعار مانوی ، « پارتی » یعنی همان زبان قدیم خراسان است (تفضلی، ص 348 ـ 351 ؛ ابوالقاسمی، ص 133).
در ایران ساسانی سه قسم شعر رواج داشته است : سرود، چکامک و ترانک . به اعتقاد بهار، ترانک ها اشعاری بودند که مردم کوچه و بازار با ساز و آواز میخواندند و رباعی و دوبیتی از یادگاران این قسم شعر به شمار میروند (بهار، ج 1، ص 135 ـ 137) .
در فاصله انقراض دولت ساسانی و قدرت یافتن امیران ایرانی در قرن دوم پس از اسلام، در منابع موجود نمونه های دیگری را از اشعار کوتاه فارسی دری می توان یافت.
شعر دو لختی منسوب به بهرام گور:
منم شیر شلنبه
منم ببر یله (صادقی، ص 55)
سرود دو لختی مردم بخارا:
گو ور خمیر آمد
خاتون دروغ گنده (همو، ص 66)
شعر منسوب به یزید بن مفرغ که سه لخت دارد:
آب است نبیذ است
عصارات زبیب است
سمیه رو سبیذ است (همو، ص 68)
سرود چهار لختی کودکان بلخ :
از ختلان آمذیه
تر و تباه آمذیه
آبار آمذیه
خشک نزار آمذیه (همو، ص 70 ـ 72)
و شعر منسوب به ابوالینبغی که آن هم چهار لختی است :
سمرقند کندمند
بذینت کی افکند
از شاش ته بهی
همیشه به خهی (همو، ص 92) .
ویژگی این شعرها ، نخست ، کوتاه بودن آنهاست ، پاره ای دو لختی، تعدادی سه لختی و بعضی هایشان چهار لختی هستند . ویژگی دیگر، استفاده از موسیقی قافیه است و خصوصیت سوم ، نفوذ آنها در بین عامه مردم است . با این ویژگی ها، این نوع شعرها را نیز می شود ترانک (ترانه) نام نهاد . بازمانده های این نوع شعرها را از لحاظ فرم سطرها و لختها در نوعی از اشعار عامیانه مردم بلوچستان که «لیکو» و «موتو» نامیده میشود، میتوان یافت. لیکو و موتو، شعرهایی هستند هجایی که از دو مصراع تشکیل شده است. اولی شامل اشعار غنایی است و دومی مخصوص مجالس سوگواری است:
ابرها، کبودند و انباشته
می بارد باران
کفش های علیجان اما
پوتین سربازی است (مؤمنی، 1385).
شبیه همین شعرهای دو لختی، ترانکهای مردم پشتون با عنوان « لَندَی » است. این ترانکها، سطر نخست شان نه هجا دارد و سطر دومشان سیزده هجا . لندی در پشتو به معنی کوتاهک است (فکرت ، ص 8) :
پروانه ، یکباره شهید شد
خوشا من که پیوسته درآتشم (همو، ص 97)
...
دلم تشنه سخنی از لبان تست
چون گندم دیمی، تشنة باران (همو، ص 84)
...
خال پیشانی ات زیباست
زاغی بر روی برف (همو، ص 74) .
در تاریخ کهن شعر فارسی، از دو هزار سال پیش تا امروز، فرمهای کوتاه در ادبیات رسمی و مردمی فارسی حضوری مستمر داشته است: در قالب خسروانی و رباعی و تکبیتهای ناب و قطعات کوتاه دو یا سه بیتی ( در شعر رسمی ) و دوبیتی و شعرهای دو لختی از قبیل : لیکو و لندی (در شعر بومی و مردمی).
در دوران معاصر، علاوه بر این فرمها، فرمهای جدیدی نیز تحت تأثیر ادبیات دیگر ملل جهان و از راه ترجمه (بویژه ترجمة هایکوهای ژاپنی) تحت عنوان «طرح» و «طرحواره» وارد شعر فارسی شد و در کارهای محمد زهری و منصور اوجی به تدریج شکل بومی و ایرانی به خود گرفت. اکنون، شعر کوتاه یکی از شاخههای بالنده شعر امروز فارسی است.
با این حال ، همة آن اشعاری که تحت عنوان کلی « شعر کوتاه » شناخته می شود ، از لحاظ فرم و ساخت و زبان و آهنگ دارای تفاوتهای ماهوی فراوان است . بر خلاف فرمهای کهن شعر کوتاه، اعم از رسمی و مردمی، که حدود و ثغور سطرها و لختها و هجاها و تکیهها و قافیه ها و سجعها در آنها کاملا روشن است، برای هیچکدام از شعرهای کوتاه دوران امروز، حد و مرزی نمی توان رسم کرد. پاره ای، وزن نیمایی دارند و پاره ای فاقد وزن بیرونی هستند. بعضی ، قافیه دارند و اغلب فاقد قافیه هستند .
تعداد سطرها نیز در این شعرها، حد معینی ندارد و بین دو تا ده سطر در نوسان است. تکیه بعضی از این شعرها تنها بر ایماژ و و تصویر سازی است. مبنای شاعرانگی در برخی دیگر، بازیهای زبانی و ایجاد تضاد و ارتباط میان صورتهای واژگانی است. و در تعدادی دیگر از شعرهای کوتاه ، از مضامین غافلگیرانه و نکته پردازی شاعرانه برای اعجاب خواننده بهره گرفته شده است .
دیده می شود که شاعری گاهی از همه این تکنیک ها در شعرهای کوتاه خود استفاده می کند و همین امر، تبیین و تعریف این نوع شعر را در شعر امروز با دشواری مواجه ساخته است. حتی در اشعار هایکو پردازان ایرانی که به سیاق این فرم ژاپنی شعر می گویند، حد و حصری که در اصل فرم «هایکو» وجود دارد و به روشنی و با دقت تمام و با ذکر همه جزییات و شگردها توسط محققان و متخصصان هایکو در سراسر جهان تبیین شده است ، دیده نمیشود. فرم شعری هایکو در زبان ژاپنی مبتنی بر سه مصراع 17 هجایی است : سطر اول و سوم پنج هجا دارد و سطر دوم هفت هجا . حتی بسیاری معتقدند در ترجمه هایکو، باید این سطربندی را حفظ کرد ، وگرنه محصول کار هایکو نخواهد بود . اما هایکوسرایان ایرانی تقریبا به هیچ وجه به این شیوه سطربندی اعتقاد و اعتنایی ندارند و آنچه را هایکو مینامند، در دو تا پنج سطر سامان میدهند.
نداشتن چهارچوب و قاعده در فرم اشعار کوتاه معاصر، باعث شده است که دامنه شمول این نوع شعرها چندان وسیع گردد که بعضا کلمات قصار شاعرانه و کاریکلماتورها، و حتی در بسیاری موارد اشعار ناتمام قوام نیافته بلاتکلیف نیز در این رده برای خود جایی دست و پا کنند. به طور مثال، عمران صلاحی در مقدمه دفتر هفتم کاریکلماتورهای پرویز شاپور، با کشف مناسبت های وزنی تعدادی از این دست کارها ، و با تغییر سطربندی، آنها را در شکل شعرهای کوتاه عرضه کرده است :
آب تشنه
در سراب
غرق می شود .
...
چشمان سیاهت
مفهوم شب را
با خورشید
در میان می گذارد .
...
کاغذی را که سپید است
به دلخواه خودم میخوانم.
...
چراغ در دورست
روشنایی را نجوا می کند (شاپور، ص 333 ـ 339) .
بخشی از این بلاتکلیفی ، ناشی از بی رغبتی و عدم اهتمام سخنوران و شعرشناسان روزگار ما برای تدوین و تعریف و تبیین مبانی شعر کوتاه بوده است . بی اعتنایی به سوابق این نوع شعرها در تاریخ ادب فارسی و عدم توجه و تلاش جدی برای تطبیق ظرافتها و ظرفیتهای شعرهای کوتاه کهن با مقتضیات روزگار ما، باعث سردر گمی شاعران و مخاطبان، هر دو، در خلق و مواجهه با این فرم پویا و تکان دهنده شعر امروز ما شده است.
ترانک های غلامرضا کافی (نشر شروع 1384) که از شگردهای متنوعی برای غافلگیری مخاطبان بهره برده است و از نمونه های موفق شعر کوتاه امروز در همراهی و درگیری خواننده با شعر به شمار می رود ، به قول اخوان ثالث ، تمامی عطا و لقای کوتاه سروده های معاصر را یکجا دارد : توفیق در خلق توامان موقعیت های تصویری و کلامی ، بر بستری اجتماعی و انتقادی ، با مدد گیری اززبانی پاکیزه و نسبتا موجز، نیز بلاتکلیفی در تعریف فرم و شکلی واحد برای این نوع شعر ، و سر درگمی در مرز میان شعر و کاریکلماتور .
با توجه اشتیاق و اقبال مضاعفی که در شاعران امروز برای گفتن شعر کوتاه به وجود آمده است ، به نظر میرسد با رعایت اصل ریاضت و سختگیری ، و هموار کردن دشواریهای ممارست در فرم بخشیدن به این نوع شعرهای کوتاه و تعیین تکلیف برای حد و مرز فرمی آن ، رسیدن به شکل ایده آل شعر کوتاه دور از دسترس نخواهد بود . نام « ترانک » ، با ارجاع ذهن مخاطب به آن پیشینة کهن ، انتخابی هوشمندانه برای سامان دادن شعر کوتاه امروز است .
منابع و مآخذ :
ـ ابوالقاسمی ، محسن. شعر در ایران پیش از اسلام. تهران، 1383
ـ بهار، محمد تقی. بهار و ادب فارسی (مقالات). تهران، چاپ سوم: 1382، 2 ج
ـ تفضلی ، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران، 1376
ـ شاپور، پرویز . قلبم را با قلبت میزان میکنم (کاریکلماتور). تهران، 1384
ـ شفیعی کدکنی، محمدرضا. موسیقی شعر. تهران، چاپ دوم: 1368
ـ صادقی ، علی اشرف. تکوین زبان فارسی. تهران، 1357
ـ طبیب زاده ، امید. تحلیل وزن شعر عامیانه فارسی. تهران، 1382
ـ فکرت ، محمد آصف. لندی: ترانکهای مردمی پشتو . مشهد، 1380
ـ مؤمنی ، منصور. صد لیکو: سرودههای بلوچی. تهران، 1384 (روزنامه همشهری، 31 خرداد 1385، ص 16)
نظر شما