س: آقاي محتشمي پور سه سال از عمر مجلس و 6 سال از عمر دولت اصلاحات گذشته است، اما حالا با گذشت شش سال از دوم خرداد كمتر از شعارهايي چون توسعه سياسي، گفتگوي تمدنها، جامعه مدني و گفتمان سياسي صحبت به ميان مي آيد، آيا طرح اين مسايل از ابتدا اشتباه بوده يا اينكه پيگيري اين مطالبات و خواسته ها به انحراف كشيده شده است؟
ج: ببينيد مساله صرفا شعار توسعه سياسي و اصلاحات نبوده است، بلكه ايجاد توسعه سياسي مد نظر بود و اصلاحات هم طبيعتا در قالب توسعه سياسي و گسترش نهادهاي مدني در كشور بوده است. در ظرف مدت اين 6 سال جبهه دوم خرداد و احزاب و گروههايي تاسيس شدند كه اينها همه در راستاي توسعه سياسي بوده است.
كاري كه در اين 6 سال انجام شد كار بسيار بزرگي بود. شكل گيري و تاسيس احزاب متعدد و متكثر در سطح كشور، چه احزابي كه سراسري فعاليت مي كنند و چه احزابي كه استاني و منطقه اي كار مي كنند اصلا نسبت به گذشته قابل مقايسه نيستند. در نهادهاي مدني نيز در اين 6 سال شايد دهها وصدها نهاد مدني در قالب NGO با رويكردهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي شكل گرفت كه اينها همه در راستاي اصلاحات و توسعه سياسي و اجتماعي است.
موضوع ديگر تشكيل خانه احزاب است شايد در كمتر كشور منطقه شاهد چنين تشكلي باشيم. من فكر نمي كنم در بسياري از كشورهاي توسعه يافته هم خانه احزاب به اين شكل و شيوه داشته باشيم.
گفته ام؛ والله بارها ( برخي چهره هاي سياسي را )نصيحت كرده ام؛ ولي چه كنيم كه مثل پيرمردهايي هستيم كه عده اي فرزند دارند كه اين فرزندها گوش به حرف پدرشان نمي دهند؛ هرچه اين پدر نصحيت مي كند ، بچه ها با هم دعوا مي كنند؛ بله دعواهاي فرزندان ماهم امروز مدرن شده است |
علي اكبر محتشمي پور |
ببينيد قبل از دوم خرداد اين خبرها نبود. ارتباط يك NGO با ساير NGOها و سازمانهاي بين المللي يعني توسعه سياسي، اجتماعي و فرهنگي كه در سايه اصلاحات و جبهه دوم خرداد رخ داده و توانسته است اتفاق بيفتد. من نمي گويم اصلاحات به تمام اهداف خود دست يافته اما كارهاي بسيار بزرگي در راستاي توسعه سياسي - اجتماعي انجام داده است كه قابل انكار نيست. شعاري كه خاتمي در دوم خرداد سرداد و بعد به آن رسيديم.
امنيت اجتماعي كه امروز داريم آرامشي كه امروز داريم، اين امنيتي كه امروز در اجتماعات است قبل از اصلاحات و شكل گيري دولت و مجلس وجود نداشت. اگر به خاطر بياوريد قبل از جريان اصلاحات و شكل گيري دولت و مجلس اصلاحات هيچ اجتماعي نبود كه گروه غيرقانوني انصار حزب الله به آن حمله نكند. اما امروز شما مي بينيد اين مسئله در آن سطح وجود ندارد. البته هستند برخي افراد كه امروز دست به چنين كاري مي زنند، نمونه اش هم همين مسئله حمله به ميردامادي است كه يك حركت غير تشكيلاتي بود، در حاليكه در گذشته اين موضوع تشكيلاتي و سازمان يافته بود.
كشف قتل هاي زنجيره اي كه پشت آنها برخي دستگاههاي رسمي بود و امنيت جاني از مردم سلب شده بود؛ آن حركت قوي بود كه دولت آقاي خاتمي و مجلس اصلاحات انجام داد و امروز ديگر مردم و جوانان ما در آسايش و امنيت نسبي به سر مي برند و ترس و خوفي از اين ندارند كه بدون اطلاع به آنها حمله شود و سر به نيست بشوند. بر اين اساس معتقدم كار اصلاحات عملا پيشرفت كرده است و امروز هم ادامه دارد. من تكرار مي كنم هرچند به تمام مطالبات دست پيدا نكرديم ولي پيشرفت هايي كه در زمينه هاي مختلف بوجود آمده قابل قبول است.
س: شما فكر مي كنيد اختلافاتي كه از دو جناح در سطح جامعه نمود پيدا مي كند اختلافات ذاتي هست و يا دعوايي است بر سر قدرت؟
البته من نمي دانم سوال شما منبعث از چيست؟ احزاب و گروهها و جناحهاي مختلف داراي انديشه هاي گوناگون براي رسيدن به قدرت و حاكميت هستند. اختلافات احزاب و جناحهاي برانگيخته شده از درگيري شخصي و بر سر منافع مادي صرف نيست. بلكه انديشه هاي سياسي هست كه موجب اختلاف نظر و سليقه و روش مي شود. نوع نگاهها به اداره حكومت و كشور و همينطور نوع نگاه به جامعه و تعامل جامعه با حاكميت از ديدگاه احزاب و گروههاي سياسي متفاوت است و طبيعتا اين افكارعمومي جامعه است كه قرائتهاي مختلف احزاب را از انقلاب، نظام و قانون اساسي ارزيابي مي كند و اين اقبال و ديد مردم ميزان سنجش روشهايي است كه جناحهاي مختلف براي اداره حكومت دارد و ارائه مي كنند.
يك عده از مردم شيوه اي از حكومت را مي پسندد كه شايد گروه ديگر نپذيرد و نپسندد. مردم مديريتهاي مختلف را تجربه مي كنند و طبيعتا هر كدام كه كارآمد باشد را انتخاب مي كنند. جناح هاي سياسي داخلي هم همين طور است و در تمام دنيا هم همين طور است، ما تافته جدا بافته از جهان نيستيم. در دنيا هم جناحها با هم رقابت مي كنند و انديشه ها و برنامه هاي خود را اعلام مي كنند و به دنبال رسيدن به قدرت هستند كه بتوانند در قالب حاكميت و با استفاده از قدرت به دست آمده به مردم خدمت كنند.
درخصوص اينكه بخشي از قدرت در دست يك جناح و بخش ديگر در دست جناح ديگر است بايد عرض كنم كه معلوم است كه وقتي حزبي اكثريت را بدست مي آورد، براساس انديشه سياسي و اجتماعي خود كار مي كند.
{بطورمثال} اختلاف مجلس و قوه قضاييه درگيري دو قوه مجلس و قوه قضاييه نيست. شما نمي توانيد آنرا به حساب درگيري دوقوه بگذاريد. اين دوجريان متفاوت فكري است كه در اين دو قوه جاري است واين دو قوه مثل دو خانه كوچكند كه متاسفانه مديران و مسوولان آن داراي نقطه نظرهاي سياسي متفاوتي هستند كه الان دو جريان فكري در آن وجود دارد كه يكي در اين قوه كار مي كند ديگري در قوه ديگر. مهم مظروف قوه قضائيه است كه نبايد مسايل حقوقي و قضايي را آلوده به جريانات جناحي و سياسي كند. بايد مستقل از همگرايي با احزاب به كار حقوقي و قضايي بپردازد. اگر محتواي دستگاه قضايي كه اكنون بيشتر سياسي است تغيير كند ، اختلافات رفع مي شود.
س: آيا وجود اين اختلاف نظرها مانع راه ديگري به حساب نمي آيد، آيا اينها مانع بر سر راه خدمت رساني به مردم نيست؟
قبل از دوم خرداد ، هيچ اجتماعي نبود كه به آن حمله نكنند. اما امروز شما مي بينيد اين مسئله در آن سطح وجود ندارد. البته هستند برخي افراد كه امروز دست به چنين كاري مي زنند ، كه يك حركت غير تشكيلاتي است؛ در حاليكه در گذشته اين موضوع تشكيلاتي و سازمان يافته بود.
محتشمي پور
رييس فراكسيون دوم خرداد
ج: الان دارد خدمت رساني انجام مي شود و شايد در حد مطلوب نباشد، ممكن است ديد شوراي نگهبان و قوه قضاييه با ديد دولت و مجلس متفاوت باشد و گاهي براي هم مانع باشند. اما خدمت رساني به صورت نسبي وجود داشته است. اما من عرض مي كنم خدماتي كه اكثريت مجلس ارائه كرده است قابل قبول است و اينگونه نيست كه كاري انجام نشده است، منتهي بايد حتما براي مردم تشريح شود تا مردم آگاه شوند و بدانند كه اصلاحات عليرغم تمام فشارهاي خارجي و داخلي، چه اقدامات زيربنايي و اصولي را انجام داده است.
س: مجلس و دولتي كه در دست اصلاح طلبان است!
ج: ببينيد اركان نظام از سه قوه مجريه، قضاييه و مقننه تشكيل شده و طبيعتا امروز دولت بوسيله آقاي خاتمي رييس جمهور اداره مي شود و اكثريت مجلس هم با اصلاح طلبان است و طبيعتا اين دو قوه مسووليت آنچه كه درحيطه كارشان مي گذرد را برعهده دارند. همانطوريكه دستگاه قضايي و ساير نهادها مسوول كار خودشان هستند . دولت و مجلس نمي توانند بگويند ما مسئوليت نداريم، چون در كارمان دخالت مي كنند. دخالتها باعث نمي شود كه مسئوليت از كسي برداشته شود. من معتقدم مسئوليت را بايد بپذيرند و عواقب كليه اقدامات صورت گرفته در 4 سال مجلس و 6 سال دولت نفيا و اثباتا به خود آنها بر مي گردد.
البته در اين ميان نبايد كارهاي خوبي كه صورت گرفته ناديده انگاشته شود بايد خوبي ها و نقاط ضعف مقايسه شود و صرفا سياه نمايي نشود. معتقدم نقاط مثبتي كه در اين مدت در دولت و مجلس اصلاحات بوده قابل قياس با قبل نيست. ما صرفا نبايد بياييم نقاط ضعف را مطرح كنيم. مانع تراشي به معناي ضعف دولت نيست. اگر دولت مي گويد ناكامي داشته ام بخشي از آن به موانع ايجاد شده بر مي گردد.
من مي گويم ضمن اينكه نبايد نقاط ضعف را فراموش كرد، بايد تلاش كنيم براي رفع موانع نقاط قوت و مثبت جبهه اصلاحات را هم بيان كنيم. نكته ديگر اينكه اگر شما يك روز تريبون مجلس را بشنويد چه جناح محافظه كار و اقليت و چه جناح اكثريت اصلاح طلب ، هر دو وقتي صحبت مي كنند همه سخنانشان مايوس كننده است و صرفا يكديگر را متهم مي كنند.
جناح اقليت بصورت طبيعي بايد منتقد باشد، چون احساس مي كند قدرت اجرايي و قانونگذاري الان در دست اكثريت است. پس انتقاد خود را بيان مي كند و اين طبيعي است اما اين جناح اكثريت است كه بايد بيايد و توانايي ها و توانمنديهاي و كارهاي مثبت انجام شده را بيان كند. در كنگره مجمع روحانيون مبارز، آقاي مجيد انصاري نطقي درباره كارهاي بزرگ مجلس و دولت اصلاحات داشتند. اين براي اولين بار بود كه بيلان بلند بالايي از حركت هاي خوب و اساسي و بزرگ مجلس و دولت در طول اين مدت بيان شده است و مي بينيد كه كروبي رييس مجلس از رسانه ها، راديو و تلويزيون مي خواهد اين سخنراني پخش شود تا مردم بدانند.
البته من شنيدم كه در دولت هم همين بحث شد و گفته اند خوب است سخنان انصاري از صداوسيما پخش شود تا مردم در جريان قرار بگيرند. اين نقطه ضعف هم داريم كه نكات مثبت و نقاط قوت و كارهاي بزرگ انجام شده به گوش مردم نمي رسد. دولت نيامده بگويد كه چه كرده است دولت اصلاحات بايد كارهاي عظيم اقتصادي، كشاورزي، صنعتي، عمراني و فرهنگي را بيان مي كرد و يا آنگونه كه شايد و بايد به اين كارها پرداخته شده است.
درمجلس به جاي اينكه جناح اكثريت بگويد كه آقا نمي گذارند كار بكنيم ، بيايند از موفقيت ها بگويند و در نطق هاي خود اعلام كنند چه كارهاي بزرگي در دولت و مجلس انجام شده است.
س: آقاي محتشمي پور شما رييس فراكسيون دوم خرداد مجلس هستيد؟ چرا اينها را به نمايندگان و اعضاي فراكسيون نمي گوييد؟
ج: گفتم، والله بارها گفتم، بارها در مصاحبه ها گفته ام، ولي چه كنيم كه مثل پيرمردهايي هستيم كه عده اي فرزند دارند كه اين فرزندها گوش به حرف پدرشان نمي دهند، هرچه نصحيت مي كند اين پدر، بچه ها با هم دعوا مي كنند، بله دعواهاي فرزندان ماهم امروز مدرن شده است.
س: آقاي محتشمي پور اشاره كرديد كه دولت نيامده اقدامات خود را بگويد و رسانه ها هم پوشش خبري خوبي نداده اند، اما سخنگوي دولت هر هفته درباره مصوبات و مواضع دولت با خبرنگاران مصاحبه مي كند؟
ج: در انعكاس هم ضعف داريم، شما ببينيد سخنگوي دولت مصاحبه مي كند، اما منعكس نمي شود، صدا وسيما آيا به نقش كلي خود به شايستگي عمل كرده است؟
در دوران رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني راديو و تلويزيون چقدر كارهاي دولت را بيان مي كرد. اگر رييس جمهور به يك سفر داخلي و خارجي مي رفت تا هفته ها تفسير و تحليل گزارش خبري از راديو و تلويزيون مي شنيديم و در داخل هم اگر افتتاحي بود، سفري بود تلويزيون ابعاد آنرا بزرگتر از چيزي كه بود منعكس مي كرد.
يك نمونه را عرض مي كنم همين طرح عظيم حوزه گاز عسلويه كه در بوشهر انجام شد به جرات مي گويم. بزرگترين طرح وزارت نفت در طول تاريخ قبل و بعد از انقلاب است. چنين كار عظيمي تاكنون در صنعت نفت و گاز انجام نشده بود. آن هم ظرف مدت 5-4 سال عمر دولت اصلاحات. شما بگوييد چقدر رسانه ها، روزنامه ها و صداوسيما به اين موضوع پرداخت؟
راديو و تلويزيون مي تواند هر ماه يك گزارش جديد از عسلويه پخش كند. عسلويه 20 فاز دارد كه تنها 3 فاز آن به بهره برداري رسيده و به مرور فازهاي بعدي وارد مدار مي شود.طرحي با اين عظمت و با اين همه منفعت مادي ومعنوي در كشور كه هم صنعت نفت را پشتيباني مي كند و هم صادرات گاز و مصرف داخلي را مي تواند افزايش دهد كه پشتوانه ارزي اقتصادي كشور است.در بخشهاي آب ، سد سازي ، برق ، كشاورزي و صنعتي و نيز ... پيشرفتها شگفت آو است ؛ ولي متاسفانه راديو و تلويزيون به وظيفه و مسووليت ملي خود عمل نمي كند.
س: آقاي محتشمي پور شما در سخنانتان گفتيد مانند پدري هستيد كه فرزنداني داريد كه به حرفتان گوش نمي دهند، يعني قبول داريد كه در جبهه دوم خرداد نيروهاي افراطي و معتدل وجود دارد، آيا اين يك مشكل براي اصلاحات نيست؟
ج: ببينيد، جبهه به معناي يك حزب نيست، البته در درون يك حزب هم مي تواند سليقه ها و گرايشات متفاوت و گوناگوني باشد. جبهه دوم خرداد از 18 گروه و حزب تشكيل يافته كه داراي اساسنامه و سياست و برنامه هاي مخصوص به خود هستند. اينگونه نيست كه تمامي احزاب و گروههاي دوم خردادي يك برنامه و سياست واحدي داشته باشند و طبيعي است كه در درون جبهه دوم خرداد تفاوتهايي باشد. در درون اين جبهه برخي ديدگاههاي راديكال، برخي ليبرال و برخي متوسط دارند ولي به جبهه دوم خرداد از حيث اشتراكات بسيار نزديكند.
س: آقاي محتشمي پور شما از اعضاي شاخص مجمع روحانيون مبارز و از قديمي ترين احزاب سياسي فعال در كشور هستيد،الان در درون جبهه دوم خرداد برخي ها معتقدند ورود روحانيون به مباحث، فضا را محافظه كار مي كند، سوال اينجاست كه آيا مجمع روحانيون اينگونه است و اگر نيست توانسته نقش تعادل بخش خود را در ميان گروههاي دوم خرداد به خوبي ايفا كند؟
ج: اينكه مجمع روحانيون مبارز محافظه كار است و سازش كار است را قبول ندارم و مخالفم، اما نقش تعادل بخش مجمع روحانيون در ميان گروههاي دوم خرداد را تاييد مي كنم.
س: شايد اين اظهارنظر گروههاي دوم خرداد، مربوط به موضعگيريهاي آقاي كروبي در مجلس باشد؟
ج: آقاي كروبي يك انسان واقعا مخلص و با صفايي است كه براي حفظ كيان انقلاب ، كشور و مجلس مجبور است يك سري مسايل را رعايت كند و موازنه را در بيرون و درون مجلس برقرار كند. رييس مجلس نمي تواند جانبدارانه مجلس را اداره كند و اگر بخواهد جانبدارانه مديريت كند قطعا جرياني كه احساس مي كند مصالحش در مجلس ناديده گرفته مي شود، برخورد مي كند. اگر جريان اقليت بخواهد با مديريت مجلس برخورد خصمانه اي كند هر روز بايد درمجلس شاهد جنجال باشيم.
آقاي كروبي تلاش كرده حقوق اقليت و اكثريت منصفانه رعايت شود و هم جناح اقليت و هم جنايت اكثريت در مجلس هر دو معترفند اگر مديريت كروبي در مجلس نبود تاكنون اوضاع خيلي بد مي شد و رشته ها از هم گسيخته و مجلس شايد متلاشي مي شد. اما خوشبختانه مجلس الان در موقعيت خوبي است.
س: و اما درباره مجمع روحانيون مبارز؟
ج: مجمع روحانيون مبارز همواره مواضع ريشه اي و اصولي در زمينه اصلاحات و ساير مسايل داشته است و مواضع مجمع قوي و كاربردي تر از ديگران بوده است شما مثلا به موضعگيري مجمع روحانيون، در اين كنگره درباره انتخابات توجه كنيد. ببينيد درباره نظارت استصوابي يا احراز صلاحيت ها جدي ، قوي و مستدل موضع گيري شده است. اين كاري است كه از نظر فكري و زيربنايي احتياج به يك توان علمي ، جرات و شجاعت دارد تا بتواند اين موضوعات را بيان كند و در جامعه حركت ايجاد كند.
س: آقاي محتشمي پور تاثيري هم در روند انتخابات خواهد داشت؟
ج: اگر بنا باشد تاثيري داشته باشد اين روش منطقي و مستدل پاسخ مي دهد نه شعار و مباحث تند و تشنج زا. خوشبختانه تا بحال ثابت شده است روش مجمع روحانيون مبارز تاثيرگذار بوده است، حتي منتقدين مجمع هم معتقدند تلاش مجمع روحانيون مبارز در انتخابات مجلس ششم براي جلوگيري از رد صلاحيت هاي گسترده شوراي نگهبان منجر شد به تاييد صلاحيت نمايندگان فعلي و شكل گيري اين مجلس و اگر نبود اقدامات اصولي و ريشه اي مجمع روحانيون مبارز و شخص آقاي كروبي، مجلس ششم با اين كيفيت انتخاب نمي شد و بسياري از نيروها در مقابل شمشير رد صلاحيت هياتهاي نظارت حذف مي شدند و ريزش مي كردند.
س: آقاي محتشمي پور با اين حال برخورد شوراي نگهبان را در انتخابات آينده چطور ارزيابي مي كنيد؟
ج: شوراي نگهبان تحت شرايطي كه بوجود مي آيد، متفاوت برخورد مي كند. طبيعتا اگر مردم در صحنه باشند و احزاب وگروهها بطور جدي پاي كار باشند و در امر انتخابات فعاليت كنند يك نوع شوراي نگهبان برخورد مي كند و اگر حضور فعال نداشته باشند نوع ديگري خواهد بود. ولي معتقدم حضور يكپارچه مردم، گروهها و احزاب در انتخابات تاثير بسيار جدي در شكل گيري انتخابات مجلس هفتم دارد. اگر مردم حضور داشته باشند شوراي نگهبان نمي تواند رد صلاحيت به صورت فله اي داشته باشد . اگر مردم بيايند اوضاع فرق مي كند البته رد صلاحيت فله اي هم باعث نخواهد شد كه همه چيز از بين برود. توقيف فله اي مطبوعات مانع نقش آفريني روزنامه ها نشد و به نظر من اين قابل مقايسه با 6 سال قبل نيست. مي بينيد روزنامه ها امروز همان ها هستند و فعاليت مي كنند و توقيف فله اي تاثيري نداشت.
در انتخابات مجلس ششم 9-8 هزاركانديدا داشتيم، مگر شوراي نگهبان چه قدر مي تواند رد صلاحيت كند، اگر بخواهد همه را رد صلاحيت كند كه انتخاباتي وجود ندارد. شوراي نگهبان عناصري را رد صلاحيت مي كند كه بتواند حداقل پاسخگويي را داشته باشد .
الان در بين جوانان و متخصصين افراد بسيار زيادي داريم كه نشاط و استعدادهايشان بالاتر از من وامثال من است. ديگر انرژي ما پيرمردهاي 65-60 ساله مصرف شده است. بگذاريد ما را رد صلاحيت كنند اما نسل جواني به مجلس مي آيد كه در مديريت كشور طبيعتا تاثيرش بيشتر است. من از اوضاع نااميد نيستم.
س: آقاي محتشمي پور چقدر رد صلاحيت ها با مشاركت مردم ارتباط دارد؟ مگر در انتخابات شوراها رد صلاحيت فله اي انجام شده بود كه مردم نيامدند؟
ج: من قبلا در مورد انتخابات شوراها در مصاحبه اي گفتم كه ماهيت شوراها، ماهيت سياسي نيست، چهره هاي سياسي را معرفي نكنيد، بايد چهره هاي اجتماعي، فرهنگي و خدماتي معرفي مي شدند. شهرداري جاي احزاب و رقابت هاي سياسي نيست، مردم خدمات رفاهي و اجتماعي مي خواهند. ما گفتيم اما آقايان گوش نكردند و دوباره چهره هاي سياسي را معرفي كردند و مسئله ناشي از عملكرد غير صحيح احزاب بود اما درباره رد صلاحيت ها ببينيد، رد صلاحيت و غير رد صلاحيت به آن صورت تاثير در حضور مردم ندارد و به قول خودتان در انتخابات دوم شوراها، شوراي نگهبان نظارتي نداشت، اما اينگونه شد.
به اعضاي جبهه دوم خرداد گفته ام كه اگر شوراي نگهبان چهره هاي شاخص احزاب را{در انتخابات مجلس} رد صلاحيت كند، شما مي توانيد در دهها لايه مختلف نيروهاي لايق، اصلاح طلب و شايسته داشته باشيد كه مردم انتخاب كنند. به جاي اينكه بگوييد اگر چهره هاي شاخص ما را رد صلاحيت كنند، انگيزه اي نمي ماند، ما به هيچ وجه نبايد براي مشاركت در انتخابات خط قرمز بگذاريم.
ديگر انرژي ما پيرمردها مصرف شده است. بگذاريد نسل جواني به مجلس بيايد كه در مديريت كشور طبيعتا تاثيرش بيشتر باشد. |
من به عنوان رييس فراكسيون دوم خرداد مي گويم كه اكثر قريب به اتفاق احزاب و گروههاي جبهه دوم خرداد قائل به خط قرمز نيستند و عقب نشيني نمي كنند و همه ملت را طرفدارجريان اصلاح طلبي مي دانند. از طرفي شوراي نگهبان كاري نمي كند كه منجر به آشفتگي عمومي باشد و بخواهد پاسخگو باشد به همين خاطر فله اي رد صلاحيت نمي كند.
س: آقاي محتشمي پور اگر كل جناح دوم خرداد به ليستي خاص برسند كه مورد توجه مجمع نباشد آيا مجمع روحانيون مبارز از ائتلاف دوم خرداد خارج مي شود؟
ج: من نمي دانم اين اگرها يعني چه؟ اگرهاي شما مثل اين است كه خورشيد به زمين بچسبد و آسمان به زمين برسد، احتمال خيلي فيش غولي است!
س: اما احتمال است؟
ج: ببينيد گروهها و احزاب دوم خردادي از جمله مجمع روحانيون مبارز يك عقل و منطق و رشد عقيدتي دارند و در شرايط فعلي چنين كارهايي را انجام نمي دهند كه شكاف بيفتد. تمام گروههاي دوم خرداد سعي دارند در انتخابات هفتم مجلس ائتلاف بوجود بيايد.
س: آقاي محتشمي پور، برخي منابع از روحاني زدايي در ميان اعضا و نيز چهره هاي كليدي درهسته هاي تصميم ساز احزاب خبر مي دهند و مي گويند شايد اين گروهها بعضا به جاي اعضاي خودشان، با افرادي با تفكرات سكولار به ميدان خواهند آمد؟ آيا اين موضوع را شما تاييد مي كنيد؟
ج: ممكن است برخي اشخاص انديشه هاي اين چنيني داشته باشند، بايد ديد جامعه مزاجش چگونه است. صرف اراده و تصميم چند نفر در يك حزب و گروه سياسي در تصميم گيري مردم تاثيرگذار نيست. من فكر نمي كنم مردم چنين رويه اي را بپسندند مردم به دنبال افراد شايسته هستند. حالا اين افراد شايسته اگر در صف روحانيون باشند او را از آن صف انتخاب مي كنند اگر نباشد در غير روحانيون.
به هر حال اين مردم هستند كه تصميم مي گيرند و انتخاب مي كنند. در اين شرايط شما فكر مي كنيد اگر فردي مثل آيت الله موسوي خوئيني ها كه از اعضاي شاخص و برجسته مجمع روحانيون است اگر در كنار چهره هاي ديگر سياسي كانديدا شود مردم به موسوي خوئيني ها راي نمي دهند؟ قطعا راي مردم با اوست و تعداد آراء وي خيلي بيشتر از ديگران است و اصلا قابل مقايسه نيست.
مردم به چهره هاي مورد اعتماد راي مي دهند، چه روحاني باشد چه غير روحاني علت كم شدن تعداد روحاني در مجلس ششم هم شايد براي اين بود كه چهره هاي برجسته و شاخص روحاني كمتر كانديدا شدند و از ميان قشر روحانيون اگر چنانچه كانديداهاي شاخص داشتيم قطعا تعداد روحانيون مجلس بيشتر بود. شايد يكي ديگر از دلايلش تبليغات رسانه ها باشدكه مردم را از روحانيون نااميد كرده اند و البته به عملكرد برخي روحانيون نيز بر مي گردد.
برخي روحانيون در گذشته با جوانان برخورد خنثي كردند و چوب تكفير را بر سر هركس در جامعه كوبيدند و اين تاثير منفي داشت. شما ببينيد امام چه كرد كه باعث شد سيل جوانان اين كشور بطرف اسلام و انقلاب روي بياورند و در تمام دانشگاهها جوانان چرا عاشق امام شدند، امام با جوانان طوري برخورد كرد كه گفت: كارها بايد به دست جوانان باشد و اصولا از صدر اسلام تا بحال در هر حركت سازنده اي جوانان حضور داشتند و مديريت مي كردند.
من يادم هست در نجف اشرف خدمت امام رسيدم براي موضوعي امام با چه خون دلي در اين مورد سخن مي گفت. امام فرمود: مشكلات ما از صدر اسلام تا بحال وجود مقدس نماها و پيرمردهايي بود كه باعملكرد خود به اسلام ضربه زده اند. امام فرمود: اگر اميدي به آينده اسلام و استقلال هست، به نسل جوان است و اگر دل جوان روزي بيدار شود و قيام كند مي تواند كارهاي بزرگي را انجام دهد و همين هم شد و انقلاب اسلامي در سال 57 پيروز شد.
اما متاسفانه عملكرد منفي تفكر مقابل تفكر حضرت امام كه من 8-7 سال پيش آنرا تفكر خوارجي خشن معرفي كردم و تعبير كردم و همين تفكر باعث شد بسياري از جوانان پرشور و تعيين كننده نسبت به اسلام و انقلاب و روحانيت بدبين شوند. امام همواره اين خطر را احساس مي كرد و به روحانيون توصيه مي كرد شما فكر نكنيد كاري كه مي كنيد يا حرفي كه مي زنيد مردم به حساب شما مي گذارند بلكه به حساب اسلام مي گذارند، ايدئولوژي اسلام و نظام را نبايد با عملكرد كساني كه روحاني هستند سنجيد، اگر خطا و بدي وجود دارد از عملكرد بد روحانيت است نه اسلام و انقلاب و نظام اسلامي. به هر حال انقلاب اسلامي باعث شد آزادي و استقلال كشور بدست بيايد و همه بايد با چنگ و دندان آنرا حفظ كنند.
مردم فكر نكنند اگر در انتخابات شركت نكنند و قهر كنند با انقلاب و نظام مسايل حل مي شود. من همين موضوع را با برخي از دوستان در مجلس ششم داشتم با برخي نيروهاي اصلاح طلب. مدتي پيش مي گفتند فايده اي ندارد بايد كناره گيري كنيم و اين حرفا؟ در مجلس ششم چه كرديم كه در مجلس هفتم بخواهيم بكنيم؟ من خطاب به آنان گفتم: ممكن است در مجلس ششم نتوانستيم برخي اهدافمان را در قالب قانون تصويب كنيم اما لااقل توانسته ايم جلوي تصويب بسياري از قوانيني كه امكان داشت در مجلس ششم تصويب شود را بگيريم.
مگر يك ماده واحده قانوني در مجلس چهارم و پنجم درباره نظارت استصوابي تصويب نشد كه اين همه مشكلات را در پي داشت. كمترين آثار حضور در مجلس ششم و انتخابات مجلس هفتم اين است كه جلوي ضربه زدن بيشتر جريان مخالف اصلاحات و مردمي سالاري را مي گيرد در حاليكه مي توانيم كارهاي مهمتري را هم انجام دهيم.
س: آقاي محتشمي پور آيا در خصوص ليست احتمالي مجمع روحانيون مي توانيد توضيح بدهيد؟
ج: هنوز هيچ گروهي و دسته اي ليست انتخاباتي اعلام نكرده است و ماهم همين طور حالا تا ببينيم در آينده چه مي شود و چه كساني كانديدا مي شوند.
س: فرصت ما كم است اما يك سوال مهم در اين جا مي خواهم مطرح كنم و آن اين است كه عليرغم گذشت ربع قرن از پيروزي انقلاب وقتي درباره مشكلات موجود در كشور سخن به ميان مي آيد برخي همچنان از ارتباط با آمريكا صحبت مي كنند؟ اين در حالي است كه جهان به سمت تفكرات ضد آمريكايي پيش مي رود. شما فكر مي كنيد علت طرح اين موضوع چيست و ديدگاه شما در خصوص رابطه با آمريكا چيست؟
ج: مذاكره و رابطه با آمريكا يك مسئله دوطرفه است اين طوري نيست كه ما بخواهيم مذاكره كنيم و آمريكا نخواهد و بالعكس باشد و در عين حال مذاكره انجام شود. مذاكره يك خواست و علاقه دوطرفه است. يعني رابطه بايد خواست هر دوطرف ايران و آمريكا باشد اين يك شرط شده؟
دوم اينكه مذاكره و رابطه بايد از موضع متقابل و همسان صورت بگيرد اين نمي شود كه آمريكا بخواهد از موضع سلطه طلبي و تحميل افكار و انديشه ها و سياستهاي خود با ما مذاكره كند. اين مي شود رابطه گرگ و ميش، يا رابطه برده و صاحب خود. آنهم در چنين قرنِي، ما مي توانيم چنين چيزي را بپذيريم كمااينكه در دنيا هم همين طور است.
شرط سوم اينكه منافع مشترك ايران وآمريكا چنين اقتضايي را داشته باشد. آمريكايي ها شايد يك زماني در چند سال پيش دلشان مي خواست به خاطر منافعشان در كشورهاي منطقه همسايه ما با ايران رابطه برقرار كنند اما امروز اوضاع متفاوت است آمريكا امروز با حضور نظامي در افغانستان و عراق خود را صاحب برتري فوق العاده اي نسبت به جمهوري اسلامي ايران مي داند آن موقع كه آمريكا در افغانستان و عراق نبود و موضعش در منطقه ضعيف بود، ممكن بود بحث رابطه و گفتگو رامطرح كند و شرايط متعادل بود اما اكنون اينطور نيست.
من معتقدم در شرايط نابرابر فعلي هرگونه رابطه و يا مذاكره يا گفتگو با آمريكا خطاست. تصميم گرفتن در اين باره خطا و اشتباهي بيش نيست. اما تاكيد مي كنم در هر شرايطي كه آمريكا حاضر شود منافع ايران را در نظر بگيرد خسارتهاي وارد به ايران به خاطر سياست هاي استكباري اش را جبران كند، در هر زمان آمريكا تصميم بگيرد كه يك ارتباط منطقي و عقلاني را با ايران و ساير كشورهاي منطقه داشته باشد، آن موقع فكر نمي كنم مانع خاصي بر سر راه مذاكره با آمريكا وجود داشته باشد اما در شرايط فعلي رابطه با آمريكا را به نفع ملت ومنافع ايران نمي دانم.
س: شما فكر مي كنيد جناح راست در انتخابات چه راهكارهاي را در پيش مي گيرد، تغيير در شعارها يا چهره ها؟
ج: نمي دانم، برويد از خود آقايان سوال كنيد، من ديگر فرصت ندارم.
س: آقاي محتشمي پور حيف است در اين مصاحبه، از فلسطين يادي نكنيم؛ حضرتعالي دبيركل اجلاس بين المللي دفاع از انتفاضه فلسطين هستيد. شما فكر مي كنيد عملكرد ما در خصوص فلسطين چطور بوده است؟ برخي ها اينگونه ادعا مي كنند كه ما فلسطيني تر از فلسطيني ها شده ايم ؟
ج: خير هيچگاه ما در ايران فلسطيني تر از فلسطيني ها نشده ايم بلكه معتقدم در مقايسه با ساير كشورهاي اسلامي و عربي بسيار هم عقب تر هستيم آنها به مراتب بيشتر و بهتر از ما موضع گرفته اند و كمك كرده اند به فلسطيني ها و پشتيباني از انتفاضه اما ما در ايران به مسايل داخلي پرداختيم و مبتلا شديم به مسايل داخلي و از فلسطين غافل شديم.
حمايت ايران از فلسطين تنها منحصر شده به حضور مردم در راهپيمايي روز جهاني قدس. آنهم فقط يك راهپيمايي ساده به نظر من درباره اين مسئله انساني و حقوق بشري و در خصوص انتفاضه فلسطيني و آپارتايد در فلسطين اقدام مهمي از سوي مردم و مسوولان كشورمان نشده است. اميدوارم مردم ما به خود بيايند و علاوه بر خود، مسوولان را وادار كنند كه در جهت حمايت از مردم مظلوم فلسطين اقدام كنند و حمايت از فلسطيني ها را در دستور كار قرار دهند.
خيلي متشكرم از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد هرچند كوتاه بود ولي به هر حال متشكريم.
نظر شما