به گزارش خبرنگار مهر، حسینعلی رمضانی، مدرس دانشگاه و عضو شبکه پژوهشگران و محققان علوم انسانی در یادداشتی با عنوان نقش اقتصاد در حیات و ممات ایمان به بررسی این موضوع پرداخته است؛
انسان در سیر تکامل خود لاجرم باید از عالم مادی عبور کند. عالمی که ابعاد زمان و مکان او را احاطه کرده است. مکانی که در بعد کالبدی و فیزیکی تعریف شده و زمانی که بر جابجایی مکانی و فرآیند تکاملی موجودات بنا نهاده شده است. آنچه در این عالم قابل لمس و مشاهده می باشد، همان بعد جسمانی و کالبدی موجودات است که در سیر زمان از تولد، رشد، بلوغ، میل به زوال تا مرگ را در حرکتی غیر خطی و زیگمایی تا قیامت که نقطه تلاقی مکان با زمان می باشد؛ طی می نمایند.
موجودات مادی در سیر کمال و زوال خود در احاطه امور غیر حیاتی مانند اتم و مولکول و حیاتی مانند باکتری و سلول، می باشند. این دو ساحت وجودی پدیده ها، دو عرصه علمی فیزیک و زیست را برای انسان به عنوان فاعل شناسا، شکل می دهد. انسان با تبیین، توصیف، تشریح این پدیده ها به کشف روابط و قواعد حاکم بین آنها پی برده و با دخل و تصرف بر روابط و قواعد آنها با بهره گیری از علوم واسطی چون؛ ریاضی و هندسه به تصرف و بهره کشی از آنها اقدام می نماید؛ بنابراین بُعد کالبدی که بر طبع و طبیعت موجودات نظر دارد، امری است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
از منظر اسلام کل ذرات هستی علاوه بر بعد کالبدی دارای بعد دیگری می باشند که همانا به عنوان بعد روحانی معرفی می شود. بعدی که در آن تمام موجودات؛ اعم از جمادات، نباتات، حیوانات، انسان ها، جن ها، ملائک و ... ذی حیات بوده و درکی از حقیقت را با خود به همراه دارند. ذکر تقدیس، تحمید و تسبیح دائمی اجزای هستی که در آیات متعدد قرآن کریم آمده، نشان از این حقیقت انکارناپذیر دارد؛ حال ما درک نمی کنیم یا نمی فهمیم، مشکل از ما می باشد نه از مخلوقات هوشمند الهی.
انسان به عنوان خلیفه الله، حامل امانتی غیر از روح می باشد که در لسان حکما، فلاسفه، علما و... به عنوان قوه عاقله یا ناطقه معرفی شده است. قوه ای که انسان می تواند به وسیله آن فکر کند و بین حق و باطل و درست و غلط با اراده و اختیار خود انتخاب نماید. انسان در بین مرگ و زندگی، جبراً و در انتخاب حق و باطل، اختیاراً؛ در سیر کمال و زوال به سر می برد. انسان فطرتاً با روح پاک الهی خلق می شود و در سیر زندگی بر اساس شرایط و متغیرهای محیطی من جمله؛ خانواده، اجتماع، سیاست، اقتصاد، فرهنگ، زیست، رسانه و... با قوه درّاکه و قضاوتی عقل، میل به حق یا باطل خواهد یافت. انسان جزئی از حقیقت کلان سیستم هستی می باشد و باید در تعامل بین اجزای هستی راه حق از باطل را با قوه ممیزه خود تشخیص دهد. انسان در کالبد هستی به سر می برد و چاره ای جزء تعامل با اجزای فیزیک و زیست ندارد.
اقتصاد؛ همان بعد طبیعی و کالبدی هستی محسوب می شود. بعدی که نقطه عطف سخن محقق در این نوشتار می باشد، بعد کالبدی هستی و تاثیر مستقیم آن بر روی بعد روحانی انسان ها است. ادعایی طرح خواهد شد که شاید به مذاق خیلی از علمای مادی و کمّی زده جامعه علمی و شاید به بیان دیگر علم سیاست زده امروزی، چندان خوشایند نباشد، اما تقریر علمی را چه نیاز به تأیید یا رد و یا دیدن ذائقه افراد! افرادی که به عنوان نقاله و نشخوارکننده دیدگاه ها و اندیشه اندیشمندان غربی با رویکرد اسلامیزه کردن علوم به ویژه علوم انسانی، کاری نکرده اند و نخواهند کرد. افراد باصطلاح علمایی که عناوین، استادیاری، دانشیاری و استاد تمامی و دکتر حجت الاسلام!! را حمل کرده و اگر از آن ها پرسیده شود: که چه در چنته دارید؟ و یا کدام ایده، نظریه، مدل را با رویکرد اسلامی به جامعه علمی ارائه کرده اید؟ جز کشکولی در هم! که نشان دهنده حجم و آماری از کتاب سازی ها و مقاله بافی هایی که در سیر در هم تنیدن و در هم انباشتن علوم به آن رسیده اند، می باشد، چیزی برای عرضه کردن ندارند. حال چه بر سر سیستم استانداردسازی و تعیین شاخص تولید علم و نیز سیستم ممیزی فعالیت های پژوهشی، در کشور و در مراکز علمی- پژوهشی رخ داده است! بماند که باید در جای خود با نگاه آسیب شناسانه به آن پرداخته شود.
اما اصل بحث نوشتار حاضر که بر موضوع "تاثیر اقتصاد بر روی ایمان انسان ها" دارد که پس از مقدماتی چند به تنقیح آن خواهیم پرداخت. یکی از ویژگی های اجزای هستی که از منظر قرآن نیز به آن اشاره شده است، قابلیت حمل دیتا می باشد. به بیان دیگر تمام اجزای هستی می توانند، دیتا را در خود حمل نمایند و در نگاهی سیستمی به جابجایی آن تا بی نهایت اقدام نمایند. جابجایی دیتا توسط اجزای غیر جاندار از سوی علمای مادی عصر حاضر مانند پرفسور ایموتو در تحقیقاتی که روی مولکول های آب انجام داده، مشاهده می شود. نمونه بارز این ادعا را می توان به جابجایی دیتا توسط مواد پلی کربنات که به شکل کریستالی می باشند، بیان کرد. حافظه های داخلی، جانبی و بیرونی که الان در فنآوری اطلاعات(IT) استفاده می شوند، از آن جمله می باشد. کل اجزای هستی طبق آیات الهی ذی شعور هستند "سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ..." و این ادعا در حوزه حمل دیتا در سوره زلزال نشان داده می شود. آن زمان که زمین به اذن الهی خبر از اتفاقات می دهد. "إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها * وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها * وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها * یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها ...". این جابجایی در حوزه فیزیک و ماده بی جان قابل درک می باشد.
در موجودات جاندار و ذی حیات، دیتا توسط جزیی به نام ژن که اسید دزوکسی ریبونوکلئیک (DNA) یک اسید نوکلئیک بوده که حاوی دستورات ژنتیکی مورد استفاده برای رشد و نمو و کارکرد همه جانداران است، انتقال می یابد. نقش اصلی مولکول DNA ذخیره درازمدت اطلاعات ژنتیکی است. DNA را اغلب با مجموعهای از نقشهها مقایسه میکنند، چرا که حاوی دستورات مورد نیاز برای ساخته شدن تمام اجزای دیگر سلولها مانند مولکولهای پروتئین و RNA (اسید ریبونوکلئیک) می باشد.
این حوزه از هستی در مهندسی ژنتیک توسط انسان ها شناخته شده و با تبیین و تشریح قواعد حاکم بر این ماده بنیادی، به دخل و تصرف در آن اقدام می نمایند. حمل دیتا توسط اجزای دیگر هستی که ذی حیات می باشند تا قیامت ادامه خواهد داشت و این موضوع در آیه "الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ..." آورده شده است که نشان از آن دارد که اجزای بدن انسان حامل دیتا می باشند و فردا به اذن الهی، له یا علیه صاحب خود زبان به شهادت باز خواهند کرد.
علوم فیزیکی و زیستی به صراحت این موضوع را تأیید می نمایند که مواد قابلیت حمل دیتا را دارند و گریزی از این موضوع نیست. حال که مقدمه بحث با این موضوع شروع شده است باید پرسید که آیا این فرض یا ادعا در خصوص اجزایی که در عرصه اقتصاد در شکل های مختلف مثل آنچه تولید، توزیع و مصرف می شود و یا در قالب امر منقول و غیر منقول و یا آنچه در سیستم زیستی ما انسان ها مثل آنچه می خوریم و می نوشیم، می پوشیم و ... وجود دارند، هم قابل تعمیم می باشد. فرض قرار دهیم که یک مال که در حالت های خاص هویت می یابد می تواند حمل دیتا نماید؟؛ بدین معنا که برای مثال بگوییم: آیا یک مال حرام، شبهه ناک یا حلال می تواند حامل دیتا باشد و آثار سوء یا حُسن بر روی فرد داشته باشد؟
پاسخ اولیه به سؤال فوق به طور قطعی که پایه علمی نیز دارد، آری. هر لقمه ای که انسان میل می کند از سه حالت حرام، شبهه ناک و حلال خارج نمی باشد. آنها که تعدّی و دست درازی به بیت المال، مال الیتیم و ... می کنند، مگر می شود اثر مستقیم بر آنها نداشته باشد. آثار مال بر فرد و اجتماع خواهد بود. مال بر چشم و گوش و قلب فرد و بر روابط بین افراد اثر مستقیم دارد. اگر مالی که در حال گردش در حوزه اقتصادی است! ربوی باشد اثر مستقیم سوء بر نطفه، رشد، رفتار و نیات کنش گران اجتماعی دارد.
اگر مالی در اثر دلالی و بدون تلاش و به قولاً بدون "کدّ یمین و عرق جبین" حاصل شود، حتماً آثار سوء بر فرد و خانواده او خواهد داشت. بانک های ربوی، بورس هایی که بوی ریسک قمار و بازار آزادی که میزان سود در آن مشخص نبوده و فقه الاقتصاد که بر پایه مکاسب بنا نهاده شده است، در آن جاری و ساری نیست، نتیجه ای جز برهم خوردن فرآیند بیع و شری نخواهد داشت.
در جوامعی که خدا حاضر و ناظر بر روابط اقتصادی اعم از تولید، توزیع و مصرف نباشد، شاهد تولیدات غیر ضرور، روابط ناصحیح در چرخه تولید(منابع و مواد خام، تکنولوژی های تولیدی، علوم پایه، تجزیه و ترکیب مواد فیزیکی و زیستی در عرصه تولید و...)؛ توزیع غیر منطقی و غیرعادلانه(پرورش انگل ها، مافیای اقتصادی، رانت، احتکار، آقازاده های اقتصادی و ...) و نیز مصرف بی بند و بار و فرهنگ مصرفی که بر پایه بار روانی اقتصادی (چشم و هم چشمی، اشرافی گری، اسراف و ...) شکل گیرد؛ خواهیم بود.
بیش از ده سال است که محور شعارهای ولی امر مسلمین بر روی اقتصاد می باشد و این نشان دهنده اهمیت و جایگاه این موضوع در ابعاد مختلف و در سیر تمدن سازی اسلامی است. شعارهایی که همه چرخه اقتصاد را اعم از تولید، توزیع و مصرف را به صورت نوبه ای هدف قرار داده بود. اقتصاد مقاومتی و درون زا نمودن قدرت اقتصادی را که نشان از توان داخلی دارد بارها متذکر شده اند، اما کو گوش شنوا! دولتی که با نگاه به بیرون و دیدن دم کدخدا، به دنبال وابسته تر کردن کشور در عرصه اقتصاد به دیگران بوده و هست، هیچ گاه نمی تواند و نمی خواهد که به اقتصاد مقاومتی و درون زا کردن آن توجه نماید.
تصمیم سازان و تصمیم گیرانی که تمام اقتصاد کشور را بر پایه ارز بی پشتوانه دلار تعریف می نمایند و باعث تورم افسارگسیخته در اقلام اساسی و غیراساسی می شوند و هیچ راهبرد اقتصادی و یا سناریوهای جایگزین در این شرایط و یا شرایط پیش رو ندارند. حال باید از این آقایان پرسید که: عرصه فرهنگی که رها شده بود و به قول شما مدیریت پذیر نبوده و نیست، حال چه شده است شما را؟ اقتصاد که امری کاملاً مدیریت پذیر می باشد! چرا اوضاع به این سمت رفته و قرار است تا کجا این موجود وحشی تورم بتازد؟ افسار این اقتصاد دست چه کسی است؟ مگر غیر از دولت که نماینده قدرت و اقتصاد در قوه مجریه بوده و تمام مکانیزم ها در دست آن است، کسی دیگر مسئول می باشد؟
این نکته را هم توجه کنید که فرافکنی و مقصر جلوه دادن دیگر نهادها و دستگاه ها، روش و راهبردی نخ نما می باشد که الان در فضای چندصدایی از سوی دولت و رسانه های وابسته به جریان دولت شاهد آن هستیم. اینکه عامل فشارها را تحریم ها و عامل تحریم ها را فعالیت هسته ای، منطقه ای، موشکی و حقوق بشر ایران بیان کنند؛ اصلی ترین راهبرد غرب و آمریکا علیه پیشرفت کشور می باشد. اینکه عامل عدم دسترسی به اهداف دولت در توافق با ۵+۱ را حضور فعالانه سپاه و بسیج در منطقه و یا موضوع موشکی ذکر کنند و در نتیجه فشارهای اقتصادی را ناشی از این عوامل دانند، امری تبلیغاتی که بر پایه عملیات روانی می باشد استوار است.
موضوع دیگری که باید به این عزیزان گوشزد کرد این است که شکاف طبقاتی ناشی از بی بندو باری روابط اقتصادی، حداقلی از برخوردارها و حداکثری از دهک های پایین را شکل می دهد. نمایش برخی رفتارها و گفتارها چه به صورت واقع و چه در بستر رسانه ها و شبکه های اجتماعی، سیستم را به سمت آنتروپی و آشوب نزدیک می کند. عدم تناسب و انطباق بین شعار و عمل مسئولین، خانواده ها و آقازاده ها و پدیدارشدن مافیا و رانت اطلاعات، قدرت و ثروت؛ نتیجه ای جز ایجاد گرمای شدید بین اجزای سیستم نخواهد داشت. جنبش ها آرام آرام شکل خواهند گرفت و جریانات و نهضت های مخالف دیدگاه های لیبرالیستی و امپریالیستی هویت یافته و چه بسا دستگاه ها و نهادهای دخیل در احیای امنیت نیز به جرگه توده مردم پیوسته و مطالبات به حق آنها را سر دهند! نمونه بارز آن را می توان در حرکت جهادی و انقلابی فرمانده سپاه خراسان دید.
اقتصاد مریض، فرهنگ مریض را همراه خود به ارمغان می آورد. مبنایی ترین ساختار فرهنگی یک جامعه خانواده آن می باشد. بعد کالبدی و سخت افزاری خانه و خانواده به اقتصاد یک کشور وابسته می باشد. بدانیم و آگاه باشیم که از دری فقر وارد شد از در دیگر ایمان رخت بر می بندد. با بروز تورم و گرانی های اخیر در حوزه ارز، سکه و طلا و موج حاصل از آن که به اقلام اساسی و غیر اساسی در چرخه اقتصاد رسیده است، باید منتظر فروپاشی کانون خانواده ها بود. سن ازدواج جوانان بالاتر خواهد رفت. آمار طلاق و به اجرا گذاشتن مهریه ها که منجر به تشکیل پرونده های قضایی ـ خانوادگی در دادگاه ها خواهد شد افزایش چشم گیری خواهد داشت. روسپی گری، بچه های کار، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، تجاوز، دزدی و سرقت و ... ناشی از اقتصاد مریض و بی تدبیری دولت باصطلاح تدبیر و امید خواهد بود.
اما نکته آخر اینکه، حال که در شرف ورود به ایام و لیالی محرم الحرام می باشیم، باید بدانیم و آگاه باشیم امور عظیمی که باعث بروز و ظهور عاشورا در تاریخ بوده اند عبارتند از: جهل عوام و فساد خواص و نیز مال حرام. و قرآن در آیه ۲۴ سوره عبس، صراحتاً بر مال و آنچه توسط انسان به عنوان طعام بلعیده می شود اشاره دارد "فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ" که انسان باید به آنچه می خورد توجه نماید؛ چراکه اثر مستقیم بر رفتار و نیات او دارد. عاشورا؛ در جبهه ای که نفس زکیّه امام حسین(ع) و یارانش قرار داشتند و در سوی دیگر هزاران نفر که شکم هایشان پر شده بود از مال حرام در زمان و مکان خاصی رخ داده است.
عاشورایی که سعه زمان و مکان، یارای نگهداری آن در برهه ای خاص را ندارند و "کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا" و کلام حقی که از جان امام معصوم(ع) بر لسان مبارکش جاری می شد و گوش ها و قلب هایی که در اثر مال حرام هیچ گاه نمی شنیدند "وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ ..." و دلیل آن چیزی جز پر بودن شکم هایشان از مال حرام نبوده است و آخر آن اتفاقی که نباید می افتاد، افتاد.
نظر شما