فتح الله بی نیاز - نویسنده و منتقد ادبی - درخصوص نقش زنان در ادبیات داستانی ایران به خبرنگارمهر گفت: نگاه زنانه الزاما نگاهی احساسات گرایانه یا توام با سانتی مانتالیزم نیست.
وی تصریح کرد: در حال حاضر با رشد قابل ملاحظه ای در این عرصه به لحاظ کمی و کیفی مواجه هستیم. درحالی که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نویسندگان زن شاید به تعداد انگشتان دست وجود داشتند و با این حال توانسته بودند به واسطه توانمندی های شخصی آثار درخشانی را ارائه دهند. به عنوان مثال سیمین دانشوردر رمان" سووشون" شخصیت ملموسی از "زری" را به تصویر می کشد و یا " شهرنوش پارسی پور" در " سگ و زمستان بلند"، نقش اصلی را برعهده یک زن می گذارد. حتی " غزاله علیزاده " در آثار مختلف خود توانست شمه ای از تیپ های زنانه را ارائه دهد.
وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، رد پای زنان در وادی های مختلفی چون نمایشنامه نویسی، فرهنگ نامه نویسی و پژوهش و حتی کارگردانی به چشم می خورد. با طی شدن دهه شصت نویسندگانی چون منیرو روانی پور، زویا پیرزاد، محبوبه میرقدیری، سپیده شاملو، بلقیس سلیمانی، طاهره علوی، مهسا محب علی ، بهنازعلیپور، میترا الیاتی و شیوا ارسطویی و... در ادبیات معاصرایران ظهورکردند. این قشر از نویسندگان زن موفق شدند با رویکردهای مخصوص به خود ژانرهای گوناگونی را درعرصه داستان نویسی ایران پدید آورند. به این شکل که امروز می توان گونه هایی از رئالیسم جادویی را در آثار روانی پور و تکنیک های مشبک را در آثار سودابه اشرفی و فریبا وفی مشاهده کرد.
فتح الله بی نیاز گفت: برخی به اشتباه تصور می کنند، نگاه زنانه در یک اثر همان نگاه فمینیستی است، درحالی که این تفکری غلط است. ما در آثارنویسندگانی چون " طاهره علوی" و فریبا وفی" یا ... درواقع به حاکمیت نوعی از مناسبات اجتماعی که دراثر لحاظ شده برمی خوریم. نویسندگان زن اساسا به تشخیص و موشکافی مواردی می پردازند که ممکن است در نگاه نویسنده مرد از قلم افتاده باشد. نمونه این ادعا را می توان در آثار" حمیده واعظ زاده "، " مهکامه رحیم زاده" و یا " زهره حکیمی " مشاهده کرد.
نظر شما