به گزارش خبرنگار مهر، این فیلم در حالی به سینمای ویژه رسانه های گروهی آمد که در فهرست فیلم های جشنواره قرار نداشت و چهارشنبه (18 بهمن) ساعت 18 قرار بود فیلم "رئیس" مسعود کیمیایی به نمایش درآید. در مورد مضمون و ساختار اثر پیش از جشنواره مطالب زیادی مطرح می شد و فیلم اثری شاخص در سینمای مهرجویی و استفاده از مضمون مشکلات ناشی از اعتیاد معرفی شده بود. اما وقتی فیلم اکران شد، به اندازه تبلیغات پیش از نمایش شاخص به نظر نمی رسید.
"سنتوری" روایتی ساده از جوانی به نام علی است که به خاطر علاقمندی های شخصی و با وجود مخالفت مادرش به سمت نوازندگی سوق پیدا می کند و در نواختن سنتور به مهارت خاصی می رسد. اما تمایل به استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی کار را برای او بسیار دشوار می کند. به نحوی که پس از چند سال زندگی همسرش را از دست می دهد و به حضیض ذلت می افتد.
مهرجویی در این فیلم همانند سایر ساخته هایش موضوعی ساده و اجتماعی را انتخاب می کند و با همان مهارت و توانایی خاصی که در خلق موقعیت های ناب و ماندگار دارد، فیلم را به گونه ای پیش می برد که بیننده با زاویه دید و فضایی جدید آشنا شود. شخصیت اصلی داستان روایتی مشابه و در عین حال منحصر بفرد با معتادانی دارد که در اکنون در جامعه زندگی می کنند و دلایلی شبیه این شخصیت آنها را به سمت تباهی کشانده است.
در این فیلم بحث از یک شخصیت است که نمایندگان انسان های گرفتار و بیمار است. البته اینکه به چنین افرادی نگاه یک فرد بیمار را داشته باشیم یا اینکه آنها را مجرم قلمداد کنیم، مسئله ای است که به شکل های مختلف در جامعه مطرح می شود. اما در اینکه اصولا مشکل اعتیاد یک گرفتاری انسانی و حاصل جهل بشر نسبت به مسایل است، شکی وجود ندارد. به همین خاطر، علی نماینده افراد دربند و اسیری است که گرفتار نگاه محدود خود می شوند. این نگاه باعث می شود کارگردان علاوه بر اینکه شخصیت معتاد را مورد سرزنش قرار می دهد، بر حال او ترحم کند و این دست افراد را نیازمند یاری بداند تا به نوعی از گردابی که گرفتار آن شده اند، هر چه سریعتر رها شوند.
مسایلی که در این فیلم مطرح می شود دارای ارزش و اعتبار خاصی هستند که می توان در مورد آن مطالب زیادی مطرح کرد، اما بحث اصلی بر سر ساختار داستان است. در این فیلم مهرجویی برخلاف دیگر ساخته هایش لحظات ناب اندک است. هر چند از فیلمبرداری روی دست استفاده بسیار خوبی می شود و فیلم شرایط متزلزل و رو به افول شخصیت را به خوبی انعکاس می دهد، اما به نظر می رسد در انتخاب بخش هایی که به کامل کردن پازل انحطاط یک انسان منجر می شود، دقت زیادی صرف نشده است.
به این مفهوم که برخی صحنه ها زاید و برخی دیگر بیش از اندازه کش پیدا می کند. حضور علی در خراب آباد و برخورد با افرادی که بازیگران حرفه ای نقش آنها را بازآفرینی کرده اند به هیچ وجه در قصه جای نمی گیرد و وصله ای ناهمرنگ می شود. نشان دادن عمق فاجعه در مورد معتادانی که به پایان راه رسیده اند و در نابودی دست و پا می زنند با بیانی انتقادی نسبت به عملکرد نه چندان فراگیر دولت برای سامان بخشیدن به این افراد در فیلم، می توانست وجهی عمیق تر پیدا کند. همانطور که مهرجویی در "اجاره نشین ها" مشکل مسکن را بسیار دقیق، عمیق و سینمایی مطرح می کند. اما در "سنتوری" مشکلات عمیق و فراگیر معتادها اشاره وار بیان می شود و کارگردان خیلی زود از کنار آن می گذرد.
تحول ناگهانی و عجیب پدر علی، دل بریدن و ترک همسر علی در صورتی که سال ها عاشق و دلباخته اش بوده، مشخص نبودن تاثیر شخصیت ویولن نواز بر متارکه همسر علی و طرح بسیار نارسای شخصیت حامد برادر علی و معرفی نکردن جایگاه مادر علی در وضعیت نابسامانی که به آن دچار شده بخشی از صحنه هایی است که باید مورد بازنگری کارگردان قرار بگیرد.
مهرجویی در نشست نقد و بررسی پس از نمایش فیلم گفته بود که بخش هایی از فیلم به خاطر ایام محرم درآمده که دوباره به آن افزوده می شود. اما به نظر می رسد اصولا تدوین فیلم نیازمند نگاهی دوباره است. به این خاطر که قطع صحنه ها و پیوند تصاویر نه با شیوه مونتاژ فیلم های پست مدرنیستی هماهنگی دارد و نه اینکه سبک خاص این کارگردان را انعکاس می دهد. فیلم در حد فاصل بین بیان انتزاعی و تصویر قصه ایرانی کاملا سرگردان است و تدوینی دوباره می طلبد و نیازمند رتوشی دقیق و حساب شده است.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
مازیار شیبانیفر
نظر شما