پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۴ اسفند ۱۳۸۵، ۱۰:۲۳

/ نگاهی به فیلم‌های کمدی جشنواره 25 فیلم فجر /

کفه سنگین توجه به مخاطب

کفه سنگین توجه به مخاطب

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر : سینمای کمدی در جشنواره 25 فیلم فجر با نوعی بی‌مهری از طرف فیلمسازان مواجه شد. سینمایی که تجربه ثابت کرده با رویکرد حرفه‌ای و نه سهل‌الوصول کارگردانان می‌تواند جواب خوبی از مخاطب و منتقدان بگیرد. ولی رویکردهای امسال به این نوع سینما کفه توجه به مخاطب را به شدت سنگین کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، فیلم های "راننده تاکسی" مهدی صباغ زاده، "قاعده بازی" احمدرضا معتمدی و "اخراجی ها" مسعود ده نمکی نگاه برجسته ای به کمدی دارند که البته نوع این نگاه از جهت توجه به مخاطب یا اهمیت دادن به وجوه حرفه ای اثر می تواند مورد بحث قرار بگیرد. بخصوص که در سینمای این روزها نوعی نگاه صرف به مخاطب عام در حال نهادینه شدن است. یک سیستم به اصطلاح استودیویی که پس از منحل شدن در گذشته های دور کشورهای خارجی، به سینمای ما رسیده و ما هم طبق معمول مجری بی چون و چرای آن هستیم بدون آنکه بتوانیم اصلاحی در آن صورت دهیم یا احتمالاً چیزی بر آن بیفزاییم.

فیلم هایی که با یک عده بازیگر خاص و کلیشه شده در نقش های اصلی و فرعی، داستان هایی به شدت ضعیف و سطحی و حرکت صرف بر کلیشه های نخ نما و البته فیلمسازانی که مطمئناً اثر دوم خود را در ژانر کمدی نخواهند ساخت، تولید می شوند و به اکران عمومی هم درمی آیند!

راننده تاکسی

"راننده تاکسی" نوعی نگاه سهل و سطحی به کمدی دارد که به تحمیق شخصیت های فیلم و البته مخاطب می انجامد. وقتی یک مربی مهد کودک از یک راننده تاکسی مخصوص فرودگاه تصور یک خلبان را دارد (البته با اطلاعاتی که پسربچه از پدرش می دهد) و تازه موقع برخورد با راننده تاکسی لابد به علت جذابیت های مرد (تهیه کننده فیلم) مشکل خاصی با افول یکباره او از حد یک خلبان به راننده تاکسی ندارد، اگر شخصیت زن و مخاطب تحمیق نمی شوند، پس چه اتفاقی می افتد؟

شخصیت های فیلم بیش از هر چیز به تیپ های کلیشه شده پهلو می زنند، از مربی مهد کودک که در آرزوی ازدواج است تا مادرشوهر سنتی که می خواهد عروسش را خودش انتخاب کند و زن خارجی که برای توطئه و دزدی آمده و البته مرد لمپن و ... در قصه کنش و واکنش هایی برای شخصیت ها در نظر گرفته شده که بیش از کنشی نمادین به کنشی تحمیلی می ماند که وجوهی از مبتذل بودن را به کاراکترها سنجاق می کند و نمی تواند از آن تعبیر شخصیت پردازی کرد.

مثلاً کافی است به واکنش های مادرشوهر هنگام پیدا شدن مرد کارتن خواب در تابوت دقت کنید که معلوم نیست بنا به چه سوء تفاهمی نگاه مرد را متوجه خود می داند و در پی جلب توجه اوست! وقتی هم توجه او را متوجه زن خارجی می بیند بنای ناسازگاری می گذارد و با آنها لج می کند. این ویژگی بعد شخصیت پردازانه به مادرشوهر سنتی می دهد یا کنش تحمیلی ناشی از تفکر سطحی و cheap است؟

وقتی به روایت و پیچ و خم های داستانی دقت می کنیم این نگاه سهل الوصول مفهوم گسترده تری پیدا می کند. چون در واقع به اصول و روابط علت و معلولی کمترین توجه لازم شده است. به عنوان مثال راننده عجله دارد مسافر خارجی را زودتر از سر باز کند تا به مجلس خواستگاری برسد، ولی وقتی به خانه می رسد هم با فهمیدن معنی کلمه قبرستان، به هتل برمی گردد تا زن خارجی را به مقصد برساند و نمونه های اینچنینی دیگری که منطق و انگیزه اولیه را به کنار می گذارد.

ورود خطوط قصه فرعی هم خود از معضلات فیلمنامه است. کافی است دقت کنیم به نحوه ورود مرد لمپن به خط قصه که از تابوت بیرون می آید. پس از ورود او به خانه و جمع خانواده با فلاش بکی خطی تعریف می کند که چطور از تابوت سر درآورده و بعد هم با تغییر شخصیتی 180 درجه به کلاهبرداری شیکپوش با لهجه معروف بیک ایمانوردی در فیلم های فارسی بدل می شود که نحوه حضور او سر سفره شام با پیژامه و زیرپیرهنی و آهنگ ... نشان دهنده رویکرد فیلمساز به جذابیت های مبتذل و سطحی است.

وقتی حاشیه پررنگ فیلم را به این نقطه نظرات اضافه می کنیم یک علامت تعجب بزرگ در ذهنمان نقش می بندد. بر سر فیلمنامه "راننده تاکسی" چند دفتر تولید رقابت داشته اند و بالاخره پرنده خوشبختی بر شانه تهیه کننده و دفتر تولید فعلی نشست تا افتخار تولید "راننده تاکسی" را در کارنامه خود ثبت کند. ملاک مقبول افتادن یک فیلمنامه برای یک تهیه کننده و یک فیلم برای مخاطب تابع چه فرمولی است؟

"قاعده بازی" مدعی بر دوش کشیدن عنوان کمدی فلسفی است. این بماند که عنوان کمدی فلسفی نیاز به توضیح و تحلیل بیشتری دارد تا ببینیم تعبیر فیلمساز از این عنوان به تعابیر شناخته شده از آن تا چه حد نزدیک است یا فاصله دارد. اما فیلم بیش از هر چیز به کمدی شلوغ و پلوغ ایتالیایی با حضور شخصیت ها و خطوط فرعی متعدد البته با طرح یک الگوی کلاسیک پهلو می زند که ترکیب متعارفی نیست و در عمل هم به اغتشاش و بی نظمی مزمن دچار شده است.

خط داستانی پررنگ فیلم روایتگر زندگی دوگانه مردی است که از خانواده اصل و نسب دار و پولدار خود به خانواده ای جنوب شهری که به سبک خانه قمرخانم زندگی می کنند، پناه برده و تقابل این دو زندگی است که ماجرا را می سازد. تعدد شخصیت های فرعی هر چند از اصول کلاسیک این نوع کمدی است، ولی این حضور فقط برای پرکردن فضاهای خالی است که میان قصه وجود دارد و خطوط فرعی پیشبرنده لحظه ای ماجرا هستند، بدون آنکه در ادامه منطق حضورشان دربیاید.

فیلم متکی بر شوخی هایی است که در نیمه اول فیلم به آنها می پردازد و وقتی به اتمام می رسند چاره ای جز حرکت بر مسیر آنها ندارد. تکراری که اهمیت اولیه آن را هم زیر سئوال می برد و آن وقت می ماند داستان پرپیچ و خم فیلم و این همه شخصیت اصلی و فرعی که فقط و فقط بر مسیر تکرار پیش می روند و دیگر سرانجامشان هم برای مخاطب مهم نیست.

مسئله شوخی با ژانرها و سبک های شناخته شده سینمایی هر چند از ویژگی های عام و اولیه فیلم های پست مدرن است ولی "قاعده بازی" این درهم آمیختگی را به ملغمه ای تبدیل می کند که از روح پدر "هملت" تا گدایان غاصب "ویریدیانا" و ... در آن وجود دارد تا یادمان بماند سینمای پست مدرن محدود به یکی دو وجه عام نیست که بتوان به راحتی این عنوان را به کار برد و البته و صدالبته عنوان فیلم فلسفی و ترکیب کمدی فلسفی که سنجاق شدنش به "قاعده بازی" از آن حرف هاست!

"اخراجی ها" علاوه بر تعلق به سینمای دفاع مقدس با رویکردی به کمدی می تواند فیلمی چندسویه در نظر گرفته شود. تجربه نشان داده که اگر یک فرد اهل و مطمئن با قالب کمدی به سراغ تابوهایمان برود و یک اعتماد دوطرفه ایجاد شود، نتیجه خوبی در گیشه و نگاه منتقدان می گیرد. "لیلی با من است" و "مارمولک" کمال تبریزی شاهد این مدعا هستند. این بار هم ده نمکی که فاکتورهای اولیه شوخی با دفاع مقدس و مردانش را دارد سراغ چنین موضوعی رفته است.

فیلم روایت رسیدن یک آدم نااهل از عشقی مادی به عشقی معنوی و نهایتاً اصلاحی برابر با شهادت است. فیلم برگ برنده خود را از قرار دادن یک قشر تیپیک با تمام خصوصیات کلیشه شده آنها در مکانی نامتجانس یعنی جبهه های جنگ رو می کند. از دل این تضاد و تقابل طبعاً آنچه نمود پیدا می کند ماجراساز است و حرکت بر مسیر این برگ برنده نقطه امتیاز اصلی فیلم. هر چند تکیه بر خصوصیات قشری این افراد به نوعی پتانسیل اصلی را به قصه وارد می کند، اما مسئله این است که حتی در نوع شوخی ها و بخصوص تیپ سازی آنها این امکان وجود داشت که مراحل تغییر و تحول شخصیت ها هم به گونه ای لحاظ شود و این مسیر تخت و یک وجهی پیش نرود.

اخراجی‌ها

به علاوه فیلمساز به علت اطلاق نوعی همه شمولی به فیلم سعی دارد در قالب شخصیت های فرعی همه نقطه نظرات خود را از آدم های حاضر در جنگ به تصویر بکشد. به همین جهت با شخصیت های تک سکانسی مواجه هستیم که نه بار پیشبرد قصه دارند و نه جذابیت خاصی از وجه کمدی به فیلم اضافه می کنند. به نظر می آید این دو رویکرد در "اخراجی ها" به پیوند خوبی نرسیده و نمی تواند منجر به اثری یکدست شود که جذابیت های کمدی را برای تأثیرگذاری مضمون به کار گرفته است.

نکته دیگر اینکه فیلم از جهت نوع کمدی، شوخی ها، دیالوگ نویسی و ... بسیار مدیون مشاور فیلمنامه خود پیمان قاسم خانی است. تحول و تغییری که با لحن این نویسنده و لحاظ کردن آن حتی در تصویرسازی، قاب بندی، دکوپاژ و ... می توانست همانند دیگر نوشته های به تصویر درآمده او تبدیل به فیلمی ویژه شود. اما مسئله این است که کارگردانی در خدمت ویژگی های بالقوه متن قرار نگرفته و این گونه گونی فیلم را از تبدیل شدن به اثری مشابه "لیلی با من است" و "مارمولک" بازداشته است.

با همه تحلیل های برشمرده با بازگشت به آغاز مطلب این نکته برجسته می شود که سینمای کمدی ما با همین کمیت اندک بیش از آنکه همّ خود را بر اصول حرفه ای کار از مرحله فیلمنامه تا ... بگذارد بیش از هر چیز بر عوامل جذابیت زای در دسترس برای مخاطب وام می گیرد و به همین دلیل است که در اوج خنده هایمان که منکر آن نمی شویم، واقف هستیم که داریم به غلط های فاحش فیلم می خندیم نه طراحی موقعیت های کمیک یا چیزی فراتر از آن!

کد خبر 451355

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha